در حاشیه مدح اصلاح طلبان در باب مرحوم ابراهیم یزدی:
هاشمی رفسنجانی: نهضت آزادی حتی استحقاق شعار «مرگ بر...»را ندارد
میرحسین موسوی: نهضت آزادی برای آمریکایی ها خوراک تهیه می کند!
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
خاتمی(خطاب به نهضت آزادی): " چه نقصی در کار شماست که فردی چون امیرانتظام، جاسوس و مزدور آمریکا تا سطح معاونت نخست وزیر و سخنگوی دولت موقت بالا میآید -لابد امیرانتظام هم آمریکایی نیست...."
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
سرویس تاریخ مشرق- روز پنجشنبه، 9 شهریور ماه، پیکر مرحوم ابراهیم یزدی در تهران تشییع شد. در میان چهره های سیاسی حاضر در این مراسم این نام ها بیشتر از همه به چشم می آمدند:
عبدالله نوری، مرتضی الویری، محمدرضا خاتمی، مصطفی تاجزاده، سیدمحمود دعایی، محمد توسلی، محسن میردامادی، ابوالفضل قدیانی، نسرین ستوده، بهاره هدایت، حمیدرضا جلائیپور، عبدالله مومنی، آذر منصوری، احمد زیدآبادی، محسن آرمین، محمد سلامتی، محسن امینزاده، حبیبالله پیمان، فریده غیرت، هاشم صباغیان، عماد بهاور، غلامعباس توسلی
همان طور که روشن است، جدای از چهره هایی چون هاشم صباغیان، حبیب الله پیمان، غلامعباس توسلی، احمد زیدآبادی و عماد بهاور که به لحاظ تشکیلاتی وابسته به جریان نهضت ازادی و اصطلاحا ملی-مذهبی هستند، سایر چهره های معروف همه از اردوگاه جریان اصلاحات، به ویژه تشکیلات منحل شده سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی هستند(تاجزاده، آرمین، قدیانی، سلامتی و حتی الویری که سابقا عضو این تشکیلات بود).
البته سال هاست که خط ممیزه میان جریان افراطی اصلاحات(طیف مشارکت و مجاهدین انقلاب) با گروه اپوزیسیونی چون جریان نهضت آزادی از بین رفته است. از همان زمانی که در 25 مرداد 1386، در یازدهمین کنگره سازمان(منحله) مجاهدین انقلاب، مهمان ویژه آن مراسم، کسی جز مرحوم «عزت الله سحابی» نبود و بهزاد نبوی، عضو ارشد و میزبان آن مراسم، به صورت ویژه از سحابی مهمانداری کرد، این خط ممیزه رو به محو شدن گذاشت. گرچه سوابق «ابراز عشق» دو طرفه، به قبل تر از این تاریخ، یعنی به همان سال های اولیه دوران اصلاحات باز می گشت. برای مثال، در آستانه انتخابات مجلس ششم در سال 78، نهضت آزادی نام «هاشم آقاجری»، عضو مرکزیت سازمان مجاهدین انقلاب را در فهرست انتخاباتی خود گذاشت. همان زمان، حزب مشارکت باب مراوده و همفکری با نهضت آزادی را گشوده بود و روزنامه های وابسته به آن حزب(منحله) به تریبونی برای نشر مواضع ابراهیم یزدی، عزت الله سحابی، علی اکبر معین فر و سایر چهره های اصلی طیف ملی-مذهبی تبدیل شده بودند.
لیکن بعد از آن کنگره معروف بود که جریان مطبوعاتی متعلق به کارگزاران(با مدیریت محمد عطریانفر و محمد قوچانی)، نشریات خود را به تبلیغ مستقیم و غیرمستقیم تفکرات بازرگان و نهضت آزادی و بازنگری در تاریخ انقلاب به روایت «ملی-مذهبی» اختصاص دادند.
هدی صابر، عضو شورای سردبیری ایران فردا، پس از انتخابات مجلس ششم، این گونه «بهزاد نبوی» را مدح کرد:
" بهزاد نبوی را بهترین نامزد برای ریاست مجلس می دانیم. کسی بهتر از ایشان وجود ندارد و هیچ قانونی برای این که رییس مجلس باید حتما روحانی باشد، وجود ندارد."
یا تقی رحمانی، دیگر عضو جریان ملی-مذهبی، بعد از بیانیه سازمان مجاهدین انقلاب علیه قوه قضاییه، در تایید آن نوشت:
" نامه سازمان مجاهدین تشویق نمایندگان را در پی دارد و آن ها را که برخورد مناسب تری با روندهای ضداصلاحات کرده اند در برخوردها قدرتمندتر می کند؛ زیرا این سازمان دارای استراتژی است و در این نامه با اشاره به قضایای افشاری و سحابی تا حدودی با مساله خودی و غیرخودی رقیق تر برخورد کرده است."(کیهان 79/11/23)
اما مرور تاریخ سال های نه چندان دور نشان می دهد که از اتفاق، پایه گذار مفهوم «خودی-غیرخودی»، به نوعی سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی بود که حال به مدح و ثناگوی نهضت آزادی تبدیل شده است.
ماجرا از این قرار بود که در تحلیلی که در اوایل سال ۷۰ در نشریه «عصر ما»، ارگان تئوریک سازمان مجاهدین انقلاب، منتشر شد، نیروهای سیاسی به دو دسته خودی و غیر خودی تقسیم می شدند. نیروهای خودی شامل کل نیروهای معتقد به ولایت فقیه و قانون اساسی معرفی می شدند که در چارچوب آن، چهار جریان تعریف شده بود: «راست سنتی» (موتلفه و گروه های پیرامونی)، «چپ جدید» (انصار حزب الله)، «راست مدرن» (کارگزاران سازندگی) و «چپ سنتی» (جریان خط امام که سازمان مجاهدین انقلاب را نیز دربر می گرفت). در مقابل، سایر نیروهای سیاسی، و مشخصا «نهضت آزادی»، به دلایل ایدئولوژیک، «غیر خودی» معرفی می شدند.
اما بد نیست مرور تاریخ را حتی به قبل تر از نیمه اول دهه هفتاد شمسی ببریم و به پاسخ این سوال برسیم که اعاظم جریان چپ انقلابی دیروز و اصلاح طلبان امروز، زمانی که از هر انقلابی ای، انقلابی تر بودند(یا چنین می نمودند)، در زمانی که در راس قدرت بودند، چه دیدگاهی نسبت به جریان به اصطلاح «ملی-مذهبی» یا همان نهضت آزادی داشتند.
سال 62، چند ماهی تا انتخابات مجلس دوم در 26 فروردین 63 باقی بود که نهضت آزادی سخن از آزادی انتخابات به میان آورد. سخنی که با واکنش گسترده انقلابیون مواجه شد. «میرحسین موسوی»، نخست وزیر وقت، در مصاحبه اختصاصی با روزنامه جمهوری اسلامی شعار تأمین آزادی انتخابات را در راستای تضعیف جبهه ها ارزیابی و از پررویی نهضتیها اظهار تعجب کرد!
"بنده این اخطار را مجبور هستم بکنم که شعار تأمین آزادی انتخابات نمی تواند در هنگامه جنگ به عنوان وسیله ای جهت تضعیف جبهه ها به کار گرفته شود و واقعا بنده از این همه پر رویی متعجم!"
موسوی سپس طعنه ای سنگین به جریان نهضت آزادی زد:
"مسئله لیبرال ها روشن است؛ چون آنها یقین پیدا کرده اند که مردم بدانها رأی نخواهند داد، برای امریکا غذا تهیه می کنند. ولی بنده به حضرات اطمینان می دهم که آنها اگر جرأت کنند خود را نامزد کنند،{تنها} رأی خود را خواهند داشت و ما آن را به مردم اعلام خواهیم کرد و اگر واقعا مردم به آنها رأی دادند، ما به این رأی احترام خواهیم گذاشت."
در همان فضا، قرار بر این شد که سمیناری با عنوان «سمینار تأمین آزادی انتخابات» در دفتر نهضت برگزار شود. طی نامه نهضت آزادی خبر برگزاری سمینار به اطلاع وزارت کشور دولت موسوی رسید.
مدتی پس از نامه نهضت آزادی به وزارت کشور، وزارت کشور دولت موسوی نظر مخالف خود را نسبت به برگزاری این سمینار اعلام کرد. وزارت کشور معتقد بود نهضت آزادی درصدد برگزاری سمینار نیست، بلکه میخواهد میتینگ برگزار کند و برگزاری میتینگ مستلزم اخذ مجوز بوده است و به همین خاطر هم برنامه اعلام شده را غیرقانونی دانست.
«مجید انصاری»، از شیوخ امروز اصلاح طلبان، در آن مقطع در صحن علنی مجلس، نهضتیها را به خاطر قصد برگزاری میتینگ محکوم کرد. او گفت: "
"ته ماندهی این گروهک های وابسته چه از نظر فکری، چه از نظر سیاسی در کشور می بینیم که به بن بست کامل رسیده اند و برای شکست این بن بست مذبوحانه دست و پا می زنند. از برگزاری میتینگ گرفته تا استفاده از تریبون آزاد مقدس مجلس شورای اسلامی..."
«رسول منتجب نیا» نماینده دور اول مجلس، و از اعضای ارشد حزب اعتماد ملی، نیز در این مورد چنین گفت: "این هم مسئله سمینار نبوده بلکه برای هر عاقل و آگاهی روشن است که تصمیم بر برگزاری میتینگ بوده به نام سمینار."
اما در اظهارنظری مهم، مرحوم هاشمی رفسنجانی که در آن برهه، رییس مجلس بود، در خطبه های نمازجمعه در زمستان 62 با اشاره به نهضتی ها گفت:
" یک هجوم تبلیغاتی در داخل کشور ما شروع کردند و البته نمی خواهم بگویم آنهایی که این روزها این حرکت را کردند، امریکایی هستند؛ ولی در جهت خواست امریکاست. آمدند حرکت راه انداختند. یک مظلوم نمایی شبیه مظلوم نمایی امریکا در گرانادا و لبنان. آمدند گفتند که ما می خواهیم سمینار تأمین آزادی انتخابات درست کنیم. حالا ما هنوز 6، 7 ماه داریم تا برسیم به انتخابات. حالا که تبلیغات انتخابات نیست، آزادی انتخابات تامین نیست! آنها می خواهند تامین بکنند!"
و چنین ادامه داد:
"شماها می خواهید با بدنام کردن انقلاب با علامت گذاشتن روی انتخابات پیش ببرید. برادران به خدا ما مایلیم که با هم باشیم، کار بکنیم، دلیلش هم حسن نیتامان است که اول بار این حکومت را با همه چیزش دست شماها دادیم... حالا آمدید رسیدید به اینجا."
و سپس مرحوم هاشمی به صراحت، به کارشکنی های نهضت آزادی در جریان جنگ اشاره کرد:
" بچه های ما را این طور شهید و مجروح می کنند، باز هم صحبت از این می کنند که ایران جنگ طلب است. یک حمله تبلیغاتی. ما دیگر از داخل توقع نداریم و از دوستان دیروزمان و کسانی که نمی خواهیم در مقابل هم باشیم و می خواهیم با هم کار بکنیم توقع نداریم که این طور رفتار بکنند."
«رسول منتجب نیا» نماینده دور اول مجلس، و از اعضای ارشد حزب اعتماد ملی، نیز در این مورد چنین گفت: "این هم مسئله سمینار نبوده بلکه برای هر عاقل و آگاهی روشن است که تصمیم بر برگزاری میتینگ بوده به نام سمینار."
اما در اظهارنظری مهم، مرحوم هاشمی رفسنجانی که در آن برهه، رییس مجلس بود، در خطبه های نمازجمعه در زمستان 62 با اشاره به نهضتی ها گفت:
" یک هجوم تبلیغاتی در داخل کشور ما شروع کردند و البته نمی خواهم بگویم آنهایی که این روزها این حرکت را کردند، امریکایی هستند؛ ولی در جهت خواست امریکاست. آمدند حرکت راه انداختند. یک مظلوم نمایی شبیه مظلوم نمایی امریکا در گرانادا و لبنان. آمدند گفتند که ما می خواهیم سمینار تأمین آزادی انتخابات درست کنیم. حالا ما هنوز 6، 7 ماه داریم تا برسیم به انتخابات. حالا که تبلیغات انتخابات نیست، آزادی انتخابات تامین نیست! آنها می خواهند تامین بکنند!"
و چنین ادامه داد:
"شماها می خواهید با بدنام کردن انقلاب با علامت گذاشتن روی انتخابات پیش ببرید. برادران به خدا ما مایلیم که با هم باشیم، کار بکنیم، دلیلش هم حسن نیتامان است که اول بار این حکومت را با همه چیزش دست شماها دادیم... حالا آمدید رسیدید به اینجا."
و سپس مرحوم هاشمی به صراحت، به کارشکنی های نهضت آزادی در جریان جنگ اشاره کرد:
" بچه های ما را این طور شهید و مجروح می کنند، باز هم صحبت از این می کنند که ایران جنگ طلب است. یک حمله تبلیغاتی. ما دیگر از داخل توقع نداریم و از دوستان دیروزمان و کسانی که نمی خواهیم در مقابل هم باشیم و می خواهیم با هم کار بکنیم توقع نداریم که این طور رفتار بکنند."