Sunday, Dec 3, 2017

صفحه نخست » جزئیات لغو بزرگداشت علی اشرف درویشیان

Darvishian_Poster.jpgفرارو ـ مراسم بزرگداشت علی اشرف درویشیان لغو شد. " رضا خندان" از اعضای کانون نویسندگان ایران و از دوستان نزدیک درویشیان که برخی آثارشان را بصورت مشترک منتشر کرده اند در گفتگویی با فرارو در مورد دلایل لغو این مراسم می‌گوید. همچنین در این گفتگو در مورد آخرین رمان درویشیان صحبت کرده ایم.

برگزاری مراسم بزرگداشت علی‌اشرف درویشیان که قرار بود روز جمعه برگزار شود لغو شد.

به گفته شهناز دارابیان (همسر درویشیان) چند ساعت قبل از برگزاری مراسم یادبود، از طرف یک نهاد با مدیریت ساختمان محل برگزاری مراسم تماس گرفته‌اند و گفته‌اند نباید این مراسم برگزار شود.
قرار بود این مراسم روز جمعه (۱۰ آذر) در سالن اجتماعات ساختمان پاسارگاد برگزار شود.

علی‌اشرف درویشیان ۴ آبان‌ماه در پی یک دوره بیماری طولانی‌مدت در سن ۷۶ سالگی درگذشت و ۸ آبان‌ماه در بهشت سکینه کرج به خاک سپرده شد.


این داستان‌نویس و پژوهشگر حوزه فرهنگ و ادبیات عامه سوم شهریورماه ۱۳۲۰ در کرمانشاه به دنیا آمد. از او آثار متعددی منتشر شده است که «بیستون»، «آبشوران»، «فصل نان»، «همراه آهنگ‌های بابام»، «گل طلا و کلاش قرمز»، «ابر سیاه هزارچشم»، «روزنامه دیواری مدرسه ما»، «رنگینه»، «کی برمی‌گردی داداش جان»، «آتش در کتابخانه بچه‌ها»، «چون و چرا»، «داستان‌های محبوب من» (با همکاری رضا خندان مهابادی)، «سلول ۱۸»، «سی‌ودو سال مقاومت در زندان‌های شاه» و «افسانه‌ها و متل‌های کردی» از آن جمله‌اند.

«سال‌های ابری» (۲ جلد)، «درشتی»، مجموعه ۲۰ جلدی «فرهنگ افسانه‌های مردم ایران» (با همکاری رضا خندان مهابادی)، «واژه‌نامه گویش کرمانشاهی»، «یادمان صمد» (صمد بهرنگی)، «شب آبستن»، «از این ولایت»، «قصه‌های آن سال‌ها»، «هفت مرد، هفت داستان»، «خاطرات صفر خان» (صفر قهرمانیان) و «دانه و پیمانه» (با همکاری رضا خندان مهابادی) نیز از دیگر آثار درویشیان هستند.

در مورد لغو مراسم بزرگداشت با رضا خندان دوست صمیمی درویشیان که تعدادی از آثارشان را بصورت مشترک منتشر کرده اند گفتگویی انجام دادیم که مشروح آن در ادامه می‌آید:

* در مورد لغو مراسم بزرگداشت علی اشرف درویشیان که قرار بود روز جمعه برگزار شود توضیح بفرمایید.
- در مورد لغو مراسم نمی‌شود چیزی گفت، چون توضیحی ندادند؛ کسانی که با رئیس هیئت مدیره آن ساختمانی که ما از آن‌ها سالن اجاره کرده بودیم تماس گرفتند، توضیحی ندادند فقط گفتند که این مراسم نباید برگزار شود.
خب ما از چند روز پیش در پی پیدا کردن یک سالن مناسبی بودیم که متاسفانه با شرایطی که داشتند و گذاشتند نتوانستیم سالن‌هایی که مناسب این کار است را پیدا بکنیم؛ این بود که متوسل شدیم به سالن اجتماعات یک برج در شمال تهران.
چند روزی هم دوستان خانوادگی درویشیان دنبال سر و سامان دادن به آنجا بودند، کارهایش را هم کرده بودند تا اینکه پنجشنبه ساعت ده- ده‌ونیم شب اطلاع دادند که گویا با رئیس هیئت مدیره تماسی برقرار شده است و گفته شده است این مراسم نباید برگزار شود؛ آن‌ها هم اطلاع دادند ما نمی‌توانیم سالن را در اختیارتان بگذاریم.
بعد (برای اطلاع رسانی لغو شدن مراسم) فرصت هم خیلی کم بود؛ دوستان اطلاع رسانی کردند، اعضای کانون از فیسبوک‌شان و تماس تلفنی استفاده کردند و اطلاع رسانی کردند که مردم به زحمت نیافتند. تا آنجاییکه می‌شد و فرصتی که باقی بود این کار را کردند.
ولی به هر حال یک عده‌ای همان روز آمده بودند به در سالن که البته در آن بسته بود؛ حتی یک عده‌ای هم با اینکه می‌دانستند و خبر را خوانده بودند با این حال آمده بودند و اینطور شد که نشد مراسم را برگزار بکنیم.

* هیچ تماسی با شما یا خانواده ایشان در مورد لغو مراسم گرفته نشد؟ تنها با مدیر ساختمان تماس گرفتند؟
- نه با ما تماسی نگرفتند. ما یک تجربه دیگری هم در این زمینه داشتیم تقریبا دو سه سال پیش ما سالن پارک گفتگو را گرفته بودیم برای برگزاری یک جلسه ادبی، که درست یک ساعت- یک ساعت و نیم مانده بود که مراسم شروع بشود زنگ زده بودند به مسئول آن سالن و گفته بودند که نباید اجازه بدهید این مراسم برگزار بشود و معمولا هم یک اصطلاحاتی می‌گویند که این‌ها ضد انقلاب هستند و ... مردم را به این طریق می‌ترسانند.
به هر حال آنجا هم درست در ساعتی که قرار بود افتتاح بشود نگذاشتند که کارمان را انجام بدهیم. چندین مورد بوده است که وقتی ما می‌رویم رجوع می‌کنیم به بیرون از امکانات خودمان زنگ می‌زنند یا گاهی- به ندرت البته- حضوری می‌روند و مانع می‌شوند.پریشب هم نمونه دیگری از همین ماجرا بود.

* شما قبل از مراسم تماسی با نهادهای مرتبط مثلا نیروی انتظامی برای اطلاع رسانی نداشتید؟ ممکن بود اگر هماهنگی صورت می‌گرفت امکان برگزاری مراسم وجود می‌داشت.
- ما تجربه این کار را داریم وقتی مراجعه می‌کنیم می‌گویند بروید اماکن آنجا مجوز بگیرید. اماکن شرایطی که می‌گذارد مثل اینکه (لیست سخنرانان را بدهید، آیتم‌ها را بدهید و ...) خلاصه بالا پایین می‌کنند؛ این نباید باشد آن نباید باشد و...
خلاصه شرایطی ایجاد می‌کنند- حالا بگذریم از وقت کشی هایی که می‌کنند که (برو دو روز دیگر بیا و...) که (برگزاری مراسم سخت می‌شود) و عملا تا حالا موفق نبودیم.
مجوز فقط این نیست که اطلاع داشته باشند که شما یک عده‌ای هستید که قصد دارید مراسم برگزار کنید، دخالت می‌کنند در عناصر آن مجلس و ما چنین چیزی را قبول نداریم که یک نهاد امنیتی بیاید دخالت بکند که در مراسم چه کسی باید سخنران باشد چه کسی نباشد.
در خود اینکه ما اطلاع بدهیم مشکلی نداریم می‌توانیم به هر نهاد انتظامی اطلاع بدهیم که فلان جا یک تعدادی هستیم می‌خواهیم یک مراسمی داشته باشیم و می‌خواهیم راجع به یک چیزهایی حرف بزنیم. ولی دخالت هایی که معمولا می‌کنند ما اصلا قبول نداریم.

* در مورد مراسم بزرگداشت روزجمعه به نهاد‌های مرتبط اطلاع رسانی نکرده بودید؟
- در مورد روز جمعه خانواده، خودش اطلاعیه داده بود؛ از یک هفته قبل اطلاع رسانی کرده بود و خبرگزاری‌های داخل منتشر کردند حتی با آن‌ها هم تماسی نداشتند؛ و من نمی‌دانم نهاد‌های امنیتی به برگزاری بزرگداشت چه کاری دارند؟ بزرگداشت یک نویسنده‌ای که درگذشته است ربطی به امنیت دارد؟ در هر صورت این حرکات ایزایی است، این حرکات آزار رسان است، چرا چند ساعت مانده است که جلسه برگزار شود زنگ می‌زنند؟ چهار روز قبل‌تر هم می‌توانستند زنگ بزنند این همه زحمت را دیگران متحمل نشوند.

* با توجه به تجربیات دیگری که داشتید آیا در مراسم تشییع جنازه مورد خاصی پیش آمد؟
- نه. در موقع خاکسپاری و تشییع و... مشکلی پیش نیامد، ولی نیروهای انتظامی و امنیتی آنجا بودند، ولی نه مشکلی نبود.

* با توجه به دفن ایشان در بهشت سکینه کرج آیا اقدامی برای دفن ایشان در قطعه هنرمندان انجام دادید؟
- نه اصلا. خانواده علاقه‌ای به این کار نداشتند؛ و حتی خودش- تا وقتی که زنده بود- دوست نداشت (بعد از مرگش) از قطعه هنرمندان و چیزهایی که مربوط به مسائل دولتی است استفاده بکند.
ولی مثلا برای (تدفین) در "امامزاده طاهر" اقدام شد، ولی آنقدر شرایط را سخت گرفتند که اصلا خارج از توان خانواده بود و از خیرش گذشتند و (مراسم) در بهشت سکینه برگزار شد.

* منظورتان از شرایط سخت چیست؟
- مثلا می‌گفتند ۱۰۰ میلیون پول یک قطعه قبر را بدهید ۹۰۰ میلیون وثیقه بگذارید و من نمی‌فهمیدم برای چه باید وثیقه گذاشت؟ آنهم ۹۰۰ میلیون.
شرایط مهیا نبود و خانواده نمی‌توانست ۱۰۰ میلیون پول قبر بدهد. (توجه بکنید این‌ها در مورد) نویسنده‌ای است که او را در سطح جامعه و دنیا می‌شناسند. موسسه می‌آید می‌گوید باید برای قبرش ۱۰۰ میلیون بدهید تا دفن بشود.

* یعنی ۱۰۰ میلیون تومان برای یک قبر معمولی؟
- بله.

* با توجه به دوستی صمیمی شما با ایشان و کتاب‌هایی که باهم نگارش کرده‌اید آیا اثری از ایشان هست که بعد از فوت ایشان بخواهید تکمیل و منتشر کنید؟
- ایشان یک رمانی داشت به نام " همیشه مادر" که تا زمانی که سلامت بود یکی دوبار بازنویسی کرده بود، اما بعد از اینکه سکته مغزی شد دیگر نشد روی آن کار بکند.
این رمان الان هست البته، چون رمان است کس دیگری نمی‌تواند روی آن کار کند اگر اثر پژوهشی ناقص بود میشد ولی رمان است و حداکثرش این است که کسی بخواهد ویراستاری بکند، بیش از این نیست.
نمیدانم آیا خانواده تصمیم دارند چاپ بکنند این رمان را یا نه. ولی بله این رمان "همیشه مادر" متاسفانه نشد که ایشان بازنویسی نهایی را رویش انجام بدهد.

* آیا رمانی از ایشان هست که چاپ نشده باشد یا در وزارت ارشاد مانده باشد؟
- نه همچین چیزی من در خاطرم نیست. البته ناگفته نباشد که چند سال پیش ایشان یک مجموعه داستانی با عنوان مجموعه داستان " تازه داغ" فرستاد به ارشاد که فکر می‌کنم ۱۶ تا داستان بود که گفته بودند که باید ۷ تا یا ۸ تایش را حذف بکنید تا اجازه انتشار بدهیم که ایشان از خیرش گذشت. البته خارج از ایران چاپ شد، اما در داخل خیر.
مطلب قبلی...
مطلب بعدی...


Copyright© 1998 - 2024 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie Policy