خبرگزاری هرانا - پیمان روشن ضمیر زندانی سیاسی محبوس در زندان مرکزی اهواز که در حال تحمل دوران محکومیت ۱۷ ماه حبس تعزیری خود است از یازده روز پیش در اعتصاب غذایی اعتراضی به سر میبرد. این زندانی سیاسی با نگارش نامهای سرگشاده به رهبر ایران از شرایط بحرانی و وضعیت خود در زندان سخن گفته است.
به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، پیمان ضمیر روشن زندانی سیاسی محبوس در زندان مرکزی اهواز است که به اتهام توهین به رهبری و تبلبغ علیه نظام در زندان بسر میبرد.
پیمان روشن ضمیر وبلاگ نویس برای نخستین بار در ۱۳ دی ماه ۸۹ توسط نیروهای امنیتی به اتهام توهین به رهبری توسط نیروهای امنیتی بازداشت و پس از ۳۰ روز تحمل سلول انفرادی به زندان منتقل شد.
سردبیر تارنمای هفت تیر که در دادگاه انقلاب اهواز به اتهام توهین به رهبری و تبلیغ علیه نظام به ترتیب به تحمل ۱۲ و ۵ ماه حبس تعزیری محکوم شده بود، با احتساب ایام بازداشت قبلی دارای شرایط آزادی مشروط است که با مخالفت مسئولان امر مواجه شده است.
پیشتر این زندانی که پس از اعتراضات سراسری دیماه برای تحمل دوران محکومیت خود بازداشت شد با نگارش نامهای انتقادی به رئیس قوه قضائیه نسبت به بازداشت خود واکنش نشان داده بود.
آقای روشن ضمیر در اعتراض به محروم شدن از امکان استفاده از آزادی مشروط از ۱۱ روز گذشته دست به اعتصاب غذا زده است.
وی در خصوص پرونده خود با نگارش نامهای سرگشاده به آیت الله خامنهای از شرایط بحرانی و وضعیت خود در زندان پرده برداشته است.
قسمتی از نامه وی در پی میآید:
با توجه به اینکه، اینجانب پیمان روشن ضمیر به دنبال نوشتن چند مقاله انتقادی در مورد جنابعالی از جمله مقاله (طرق قانونی تغییر رهبر) و نوشتن یک نامه سرگشاده بعد از مرگ یک وبلاگ نویس زندانی خطاب به حضرتعالی به اتهام توهین به رهبر و تبلیغ علیه نظام بازداشت و بر خلاف قانون اساسی در یک دادگاه غیرعلنی و بدون حضور هیت منصفه محاکمه و به هفده ماه زندان محکوم شدم.
برداشت من این بود، آنچه من نوشتم در یک رویه عادلانه قضایی فرقی با نوشته آن کس که میگوید وزیر کشاورزی، وزیر کشور یا استاندار خوزستان باید تغییر کند ندارد و اگر اظهارات و مقالات فراوان در انتقاد از فلان وزیر توهین نیست و پیگرد قانونی ندارد انتقاد از حضرتعالی یا درخواست تغییر رهبر از مجلس خبرگان قابل پیگرد نیست و پیگرد قانونی ندارد.
اما در نهایت با نتیجهای متفاوت روبرو شدم و بابت انتقاد از حضرتعالی ۳۱ روز را با چشم بند در سلول انفرادی گذراندم و اکنون نیز در زندان مرکزی اهواز باقی حبس را میگذرانم و تمام پیگیریهای حقوقی من و تمام مذاکرات با بازجوها و مسوولین قضایی اهواز برای آزادی با دادن تعهد یا آزادی مشروط بی فایده بود و گفتم که حاظرم در صورت عدم اجرای حکم هیچوقت کوچکترین انتقادی را در مورد رهبر منتشر نکنم و به رهبر از گل نازک تر نگویم اما این تعهد نیز منجر به آزاد کردن من در اولین و تنها سابقه محکومیت نشد.
از طرفی بعد از حضور در زندان هم اگر مساعدتهای قانونی در مورد من انجام میشد یا با پذیرش جواب در خواست اعمال ماده ۱۳۴، میتوانستم تا امروز از آزادی مشروط استفاده کنم و آزاد شوم که آنهم به سبک رویه غیر منطقی و بی سر و سامان اجرای احکام دادگاه انقلاب اهواز که با اکثر درخواستهای به حق و قانونی برای زندانیان سیاسی مخالفت میشود انجام نشد.
از طرفی کسب و کارم بابت حضور من در زندان با خطر نابودی روبروست و این موضوع بارها به اطلاع دادستان اهواز و اجرای احکام رسید حاکمیتی که هیچگاه در کار آفرینی به من کمک نکرد و سالها قبل با فیلتر کردن اشتباه سایتم که در رتبه ۹۵ پربیننده ترین سایتهای ایران قرار داشت خسارت فراوان به من وارد کرد امروز نیز با زندانی کردن من موجبات بیکار شدن همکارانم و ضرر اقتصادی سنگین به من را فراهم کرده است.
خلاصه وضعیت بحرانی برای من به آنجا کشید که چون گوش شنوایی نیست دست به اعتصاب غذا زدم و یقین این اعتصاب را تا مرگ یا آزادی ادامه میدهم و هیچ شرایطی برای پایان آن بغیر از آزادی از زندان نمیشناسم.