در روزهای اخیر بار دیگر سید محمد خاتمی همانند اعتراضات دی ماه به صحنه آمده و با لحنی قاطع در جمع اصلاح طلبان از حسن روحانی خواسته است که به مساله حصر خاتمه دهد و ضمنا گفته است فکر نمی کند رهبری هم مخالف باشند. پس از او مصطفی تاج زاده هم در توئیتی از روحانی خواسته که طی جلسه ای در شورای عالی امنیت ملی با طرح موضوع حصر در آنجا مصوبه ای مبنی بر رفع حصر بگذاراند و نتیجه را به دفتر رهبری ارسال کند تا رفع حصر صورت بگیرد . الیاس حضرتی هم اخیرا در سخنان مشابهی گفته است که داستان حصر باید تمام بشود.

در هنگامه مارش جمعی اصلاح طلبان برای رفع حصر اما هنگامه شهیدی در توئیتی از روحانی خواست مصوبه حصر در سال 89 را منتشر کند تا معلوم شود کسی شعار رفع حصر را داده که خود امضایش پای مصوبه حصر هست. چرا اصلاح طلبان که به رفع حصر اصرار دارند حاضر نشدند از دو نامه نامه کروبی به حسن روحانی و آیت ا.. خامنه ای حمایت کنند و آنها را زیر چشمی رد کردند و به دست فراموشی سپردند؟پاسخ ساده است در راستای منافعشان نبود. در ادامه تلاش می کنم با ذکر واقعه ای تاریخی توضیح دهم برنامه تفاهم اصلاح طلبان و حاکمیت بر سر رفع حصر بر چه محوری استوار است.

در واپسین سالهای حکومت قاجاراحمد شاه احمدقوام السلطنه که چهره ای خوش نام بود را پس ازدوره ای حبس مجددا به نخست وزیری منصوب کرد تا بتواند رژیمی را که در فسادهای سازمان یافته غرق شده بود نجات دهد اما وزیر جنگ ، رضا خان که بر موج اعتراضات مردمی علیه قاجار سوار شده بود ابتکار عمل را از قوام سلب نموده وی را مجبور به استعفا کرد . پس از این اتفاق اندکی بعد قاجار سقوط کرد و جای خود را به پهلوی داد. قوام تا پایان دوره رضا شاه به کشور باز نگشت اما در دوره محمدرضا مدتی کوتاه به نخست و زیری رسید.در سالهای پایانی حکومت قاجار احمد شاه دست به دامان قوام شد تا بتواند رژیم را نجات دهد اما به دلیل فسادهای سیستماتیک،کاری از دست قوام برنیامد و این رضا خان بود که با وعده اصلاحاتی که به راستی نیز انجام شد زمام امور را به دست گرفت.

پس از اعتراضات فراگیر دی ماه که معترضان با شعار #اصلاح طلب اصول گرا دیگه #تمومه ماجرا از کلیت نظام عبور کردند و به ویژه بعد از گرانی دلار به واسطه خروج کلان سرمایه ها از کشور دو دیدگاه کلی پیرامون آینده سیاسی نظام در میان جریان اصلاح طلب و اصول گرا شکل گرفته است. بخشی از اصول گرایان که دست بالا را هم در قدرت دارند مدافع ریاست جمهوری یک نظامی و انسداد کامل فضای سیاسی هستند تا این رئیس جمهور نظامی رضا خان حزب الهی باشد که جمهوری اسلامی را تداوم می بخشد. اصلاح طلبان هم به دنبال رفع حصرند تا از این طریق خاتمی که ارادتش را بار دیگر با آشوبگر خواندن معترضان دی ماه به نظام نشان داد مجدد به فضای سیاسی کشور باز گردانند تا او نقش قوامی را بازی کند که نظام با آن نجات خواهد یافت.

به دلیل فشارهای شدید بین المللی نظام قصد دارد همانگونه که بوش را به وسیله خاتمی پشت سر گذاشت ترامپ را نیز پشت سر بگذارد. اما زمانه عوض شده است هم امریکایی ها فهمیدند که امید به خاتمی اشتباه بود هم ایرانی ها می دانند که امید مجدد به خاتمی و دل دادن به #تکرارها اشتباه است.همین مجلس و شورای شهر فعلی محصول رفتن به چاه با طناب اصلاح طلبهاست. در این میانه اما احمدی نژاد که قصد از آوردن او تنها از میدان به در کردن هاشمی بود برای اصول گرایان شاخ شده است . وقتی حاکمیت فهمید بعضی از هواداران جوان اصول گرایان که جزء پایگاه رهبری نظام بوده اند اسمشان در نامه 300 نفری فعالان بسیجی خطاب به رهبری در حمایت از احمدی نژاد هست 43 تن از وزاری و مسئولان دولت قبل که از مهره های نظام محسوب می شوند طی بیانیه ای از احمدی نژاد تبری جستند تا همه بدانند بهاری ها تنها هستند و آنها را خاتمه یافته بدانند.

نظام پس از دی ماه 96 چاره ای ندارد جز آنکه یا از رضا خانی حزب الهی استمداد طلبی کند یا از اصلاح طلبی چون قوام... هیچ یک مناسب حال مردم نیست چون فسادسیستماتیک است و نظام ظرفیت اصلاح ندارد. نظام با حصر رهبران جنبش سبز، جنبش را دچار رکود و نهایتا سرکوب کرد و از حصر نتیجه گرفت. حالا هم می خواهند با رفع حصر و احیای مشروعیت از دست رفته اصلاح طلبان آنها را احیا کنند. رفع حصر از میرحسین و کروبی احتمالا رفع حبس قوام السلطنه ( خاتمی ) از فضای سیاسی است . برای آینده ایران نه باید به رضا خان حزب الهی فرصت داد نه به قوام السلطنه مذهبی ،ما به یک دولت ملی نیاز داریم که از مسیر رفراندوم محقق می شود.

@hamedaynehvand