Wednesday, Apr 18, 2018

صفحه نخست » یک درخواست از جناب مهدی فلاحتی: در برنامه خط قرمز، از خط قرمزِ سوال های تکراری عبور کنید!؛ ف. م. سخن

AC20ED91-E887-45A0-AED6-ADAB08968D09.jpegاولین قسمت از برنامه ی «خط قرمز» با اجرای جناب مهدی فلاحتی، از تلویزیون «صدای امریکا» پخش شد. در این برنامه مهدی فلاحتی با آقای رضا پیرزاده گفت وگو کرد که تا حدودی شادابی و جذابیت داشت ولی اگر دقیق بنگریم حرف تازه ای در این گفت و گو زده نشد. به عبارتی آقای پیرزاده همان اطلاعات کلی از نحوه ی «فعالیت» شورای ملی ایران برای انتخابات را در اختیار بینندگان قرار داد که قبلا هم گفته و شنیده شده بود.

فعالان سیاسی اپوزیسیون، به سبک و سیاق سیاستمداران جمهوری اسلامی، به سوالات مشخص، پاسخ مشخص و حاضر و آماده دارند که این پاسخ ها به آن ها کمک می کند تا غافلگیر نشوند و در مقابلِ سوالِ قابل حدسِ سوال کننده، جواب مناسب در اختیار داشته باشند.

این موضوع باعث تاسف است و مانع از آشکار شدن بسیاری از حقایق می شود؛ حقایقی که مردم عادی با چشم عادی هم می توانند آن ها را مشاهده کنند.

به کانال خبرنامه گویا در تلگرام بپیوندید

به همین خاطر، هیچ یک از نیروهای اپوزیسیون، ارزیابی واقعی و درست از قدرت و توانایی خود ارائه نمی دهند و چون نمی دهند، در عوالم خود، خوش هستند و سازمان های اطلاعاتی حکومت اسلامی که از طریق افراد نفوذی در اپوزیسیون دقیقا می دانند که میزان قدرت این سازمان ها در چه حد است، با خیال راحت، به تخریب همین چند نفری که نام اپوزیسیون بر خود نهاده اند می پردازند.

مقصر در اینجا فقط اعضای رهبری گروه ها و یا شخصیت های منفرد نیستند؛ مقصر رسانه ها و مصاحبه گران و سوال کنندگان نیز هستند که با نوعی تعارف و خودداری، مسائل جدی را مطرح می کنند یا مانند خط قرمز، از آن عبور نکرده و کلا از خیر طرح سوالات چالش بر انگیز می گذرند.

در همین مصاحبه با آقای پیرزاده، چنان از شورای ایرانیان سخن گفته می شود که انسان در ذهن، تشکیلاتی عظیم با تعداد زیادی عضو فعال، آن هم در داخل ایران، تصور می کند. ایشان همان جملات کلی «ما با خیلی ها در ایران در ارتباط هستیم» و با «نیروهای مسلح -گیرم بدنه اش- در ارتباط هستیم» و «آن ها هم ناراضی هستند و به موقع خود آماده ی پیوستن به مخالفان سیاسی حکومت هستند»... بر زبان می آورند؛ این حرف ها را قبلا هم شنیده ایم.

ولی انتظار از جناب فلاحتی و برنامه ی «خط قرمز»اش این است که برای یک بار هم که شده، از مدعیان «تماس با تعداد زیادی از ایرانیان در داخل کشور» سوال کنند که این ایرانیان حدودا چند نفر هستند؟ در خارج از کشور که ارعاب و سرکوب نیست، به موقع دعوت برای راهپیمایی -اگر مثل مجاهدین از شرق و غرب عالم با وعده ی پول و سفر مجانی و ناهار و شام رایگان آدم جمع نکنند- ۱۰۰ - ۱۵۰ نفری به زحمت جمع می شوند و در تظاهرات پیک نیک گون حضور می یابند. این جمعیتی که ادعا می شود فلان شورا و سازمان و غیره در حال تماس دائم با آن ها هستند چند نفر هستند و چه مقدار می توانند در سازمان دهی اعتراضات موثر باشند؟

اگر موثر بوده اند چرا ما این تاثیر را حتی در حد بلند کردن یک پارچه نوشته در ایران ندیده ایم؟!

به این سوال پاسخ دهند که در زمان تشکیل شورا یا هر سازمان دیگر، چه تعداد بوده اند و اکنون مثلا بعد از گذشت دو سال یا ده سال، چه تعداد شده اند و چقدر در جذب ایرانیان داخل و خارج موفق بوده اند؟

تا این مسائل به گفت و گو گذاشته نشود و سوال کننده از طرح سوال به هر دلیل سر باز زند، مشخص نخواهد شد که تا چه مقدار حقیقت گرا هستیم و تا چه مقدار دچار تخیل و توهم. شاید بر اساس واقعیت های به دست آمده از طریق این گفت و گو های صریح و بی پرده، بتوان با اتخاذ روش های موثر، موفق به جذب ایرانیان در تشکل های موجود شد.

عیب است برای گروه های سیاسی، بسنده کردن و رضایت خاطر داشتن از داشتن یک تشکیلات بی یال و اشکم و کوپال و بنا شده بر کاخ آرزوها و آمال؛ کاخی که در واقعیت وجود ندارد...

مطلب قبلی...
مطلب بعدی...


Copyright© 1998 - 2024 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie Policy