طاهر خلجانی - رادیو زمانه
محور اصلی تبلیغات حسن روحانی در دور دوم شرکت او در انتخابات ریاستجمهوری، "کاهش نرخ تورم"، "ثبات قیمت ارز" و "برجام" بود. این مسائل آنقدر برای مردم ایران مهم بود که یکبار دیگر مردم به او رأی دادند اما امروز دیگر کاخ سهستونهٴ دولت فرو ریخته است. در یک سال گذشته ارزش پول ملی ایران ۵۰ درصد کاهش یافت، دونالد ترامپ از برجام خارج شد و «فقط مانده است نرخ تورم مانند کشور ونزوئلا ما را به جایی برساند که در مقابل کار به جای پول نقد تخممرغ و نان درخواست کنیم و برای خرید پنیر و روغننباتی با پاسپورت به کشورهای همسایه سفر کنیم.»
مردم ایران به پدیده کاهش ارزش پول ناآشنا نیستند. جدای از کاهشهای اندک پس از جهشهای بزرگ قیمت ارزهای خارجی، از روز اول روی کار آمدن جمهوری اسلامیایران تا امروز، همیشه از ارزش پول ملی ایران کاسته شده است. نرخ تبادل پول ملی کشورهای مختلف جهان در مقایسه با یکدیگر بنا به دلایل مختلف پائین و بالا میرود اما نرخ تبادل پول ملی ایران با همه ارزهای بینالمللی و پول ملی کشورهای همسایه یکسویه است: پول ایران سقوط کرده و بقیه بالا رفتهاند. در نظام جمهوریاسلامی هر روز نسبت به روز قبل برای خرید هر ارز خارجی ریالی بیشتری باید پرداخت کرد. دلیل تمایل مردم به تبدیل پول نقد خود به کالاهای سرمایهای نظیر طلا، ارز، املاک، مسکن، خودرو و غیره این است که آنها به خوبی میدانند پول ملی بیثبات است و همواره از ارزش آن کاسته شده و میشود.
در طی ۴۰ سال بیش از ۹۹ درصد از ارزش ریال کاسته شده است. آخرین قیمت دلار در رژیم سابق ۷ تومان بوده است و آخرین نرخ دلار در رژیم فعلی ۷۰۰۰ تومان است. نکته مهمتر این است که در طی ۴۰ سال عمر جمهوری اسلامی و رشد تکنولوژی ارتباطات، علوم IT، فراگیر شدن کامپیوتر و گوشیهای هوشمند و بالا رفتن سطح آگاهی و اطلاعات مردم، امروز به جایی رسیدهایم که دقیقاً مشخص نیست قیمت دلار در ایران چند است و در بازار ارزی برای خرید و فروش مردم عادی وجود ندارد.
به کانال خبرنامه گویا در تلگرام بپیوندید
در این گزارش به بازتاب نظرات اقتصاددانان، کارشناسان اقتصادی و فعالان اقتصادی در داخل کشور میپردازیم. جملات داخل گیومه همگی اظهارات آنان است. اسامی ذکر نمیشوند، تا افراد مورد آزار دستگاه امنیتی قرار نگیرند.
امام خمینی چشم به دلار دوخته است
مشکل کجاست؟
با ورق زدن روزنامهها و مشاهده صفحات سایتهای خبری و تحلیلی فارسی زبان متوجه میشویم که افزایش قیمت دلار (با پیامد کاهش ارزش پولی ملی) به مسائلی مانند کاهش قیمت جهانی نفت، کمبود دلار در بانک مرکزی و توقف تزریق دلار به بازار آزاد ارتباط داده میشود. در سطوح بالاتر از پژوهش یا تحلیل، افزایش قیمت دلار به برجام، تحریمها و مشکل دسترسی ایران به ارزهای خود در بانکهای خارجی و نقل و انتقال آنها برگردانده میشود. اشاره به این عوامل درست است اما بیانگر کلیت ماجرا نیست.
«طبق آمار اعلام شده از منابع داخلی ایران، دولت احمدینژاد طی هشت سال از محل فروش نفت مبلغی معادل ۷۰۰ تا ۸۰۰ میلیارد دلار درآمد نفتی داشته است جیب بانک مرکزی پر از دلار بوده است با این حال قادر به مهار جهشهای نرخ دلار نبودند.»
عوامل اقتصادی بزرگ مانند سرمایهگذاریهای زیرساختی، گسترش شبکههای انرژی، ورود به پیمانهای منطقهای، تحریمهای بینالمللی و غیره برای نشان دادن اثرات خود به زمان احتیاج دارند. «آنچه را که خاتمی کاشت احمدینژاد درو کرد؛ آنچه را که اوباما کاشت،اکنون ترامپ دارد درو میکند.» اعضای کابینه حسن روحانی اغلب مشکلات کشور را ناشی از خرابیهای دوران احمدینژاد معرفی میکنند. چنین بیانی از مسئله از نظر شکلی و محتوایی مشکل دارد.
«مشکل اقتصاد ایران محدود به دولتها نیست. مسئله اقتصاد ایران، مسئله نظام است. غولهای اقتصادی ایران سپاه پاسداران، بنیاد مستضعفان، بنیاد شهید، آستان قدس و ... هستند. بانکهای وابسته به نهادهای نظامی، امنیتی و قضایی را داریم. در سطوح پائین با تعاونیهای وابسته به قوه قضائیه، نیروی انتظامی، سپاه، بسیج و سایر ارگانها مواجه هستیم.
درآمد اصلی دولت فروش نفت و مالیات است. مجلسی وجود دارد که در بودجه عمومی کشور پولهایی را به نهادهای مذهبی − که مانند انگل همه بندهای بودجه را آلوده کردهاند − تخصیص میدهد. دولت آقای روحانی یک کابینه امنیتی است که دغدغه اول آن حفظ نظام جمهوری اسلامی به بهای قربانی کردن زندگی و رفاه مردم ایران است اما از این کابینه باید به اندازه نقش و اثرش طلبکار بود. بله به دولت راحت میشود فحش داد و نقد کرد. یکی مثل من شهامت ندارد قوه قضائیه، سپاه و رهبر را خطاب قرار بدهد برای همین در مصاحبه رسمی به اسم خودم بیشتر درباره دولت حرف میزنم اما تصمیمگیرنده اصلی نظام است. بله! دولت یک قسمت مهم از کلیت نظام است ولی توجه کنید مهمترین تصمیماتی که اثرات بلند مدت روی اقتصادی ایران میگذارند و بعضی از آنها سرنوشت ما را تعیین میکنند را آقای روحانی میرود و با رهبر یا شورای عالی امنیت ملی و جاهای دیگر میگیرد نه به تنهایی.»
آیا مشکل فقط تحریم و سفر خارجی ایرانیان است؟
رئیس کل بانک مرکزی − که از طرف حسن روحانی منصوب شده است − در واکنش به افزایش نرخ ارز میگوید، میزان سفرهای خارجی ایرانیان زیاد است و باید کم شود. برخی از روشنفکران و افراد مذهبی از اینکه ایرانیان سالی چند میلیارد دلار در کشورهایی نظیر ترکیه، تایلند، آسیای میانه و اروپا غیره خرج میکنند شکایت دارند. فعالان سیاسی و افراد غیر مذهبی از خروج هنگفت ارز در مراسم راهپیمایی اربعین که چندسالی است به راه افتاده است شکایت دارند.
بیائید نگاهی به چند خبر بیندازیم. گفته میشود در طول ۴۰ سال عمر جمهوری اسلامی ایران حدود ۸۰۰ میلیارد دلار ارز از کشور خارج شده است . روزنامه شرق میگوید «تخمین زده میشود که بین ١٠٠ تا ٢٠٠ میلیارد دلار ارز کثیف در دوره احمدینژاد از ایران خارج شده و هیچگاه به حساب کشور بازگردانده نشده است.» محمدرضا پورابراهیمی، رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس ایران از خروج بیش از ۳۰ میلیارد دلار ارز در ماههای پایانی سال ۹۶ از ایران خبر داده است. چقدر از این پولها را گردشگران از کشور خارج میکنند؟
یک استاد اقتصاد بازنشسته سعی میکند با ذکر یک مثال ساده مسئله را بشکافد:
«فرض کنید کسی در طول سال مدام سرما میخورد و بدنش عفونت دارد. به او میگوئید ترشی نخور برایت حالت خوب نیست. حرف درستی است ولی علت سرماخوردگی طولانی یک بیمار مصرف ترشی نیست. آزمایش مینویسند تا مشخص شود دلیل اصلی عفونت و بیماری چیست.»
او توضیح میدهد:
«سالیانه ارز قابل توجهی از ایران خارج میشود و صرف مصارف گردشگری میشود. من با بعضی همکارانم چند سال سر این مسئله بحث داشتیم. آنها میگفتند این پول باید در ایران سرمایهگذاری شود نه اینکه با این پول سواحل ترکیه و پاتایا را آباد کنیم. شما شاید در نگاه اول بگوئید این حرف درست است اما باید توجه کنید جامعه پادگان نیست. در ایام جنگ ممکن است سیاستهایی بر مبنای اضطرار اعمال شود اما جنگ یک سال یا پنج سال یا ده سال است. نمیشود به یک جامعه گفت ما 40 سال است در حال جنگ هستیم. مردم حق دارند تصمیم بگیرند پولهای خود را چگونه خرج کنند. میگویند اینها پولهای کثیف هستند و آقازادهها و سرمایهداران ایرانی پولهای مفت و بادآورده را میبرند در خارج خرج میکنند. سوال من این است که همه گردشگران آقازاده و سرمایهدار هستند؟ شما میخواهی کار مثبتی صورت بدهی دست آقازادهها را از اقتصاد ملی کوتاه کن. قوانین را اصلاح کن و از سرمایهداران مالیات قانونی بگیر. بیشتر این مسافران مردم عادی هستند.»
مخارج حفظ ظاهر اسلامی و تاثیر آن بر نرخ ارز
در میان صحبتهای یک کارشناس اقتصادی شاغل در بخش خصوصی نکتهای قابل تامل وجود دارد:
«گردشگر فرهنگی میرود موزه یا بناهای تاریخی را بازدید میکند. توریست پزشکی میآید ایران دماغ خود را عمل میکند که نسبت به کشور خودش ارزان است. توریست جنسی میرود جایی که انواع مختلفی از فحشا غیرقانونی نیست و کارهایی که در کشور خود غیرقانونی است انجام میدهد. ایرانیها چه نوع توریستی هستند؟ آنکه میرود اماکن تاریخی و فرهنگی را میبیند کارش قابل بحث نیست. به این قسمت کاری نداریم. اگر میروند برای فحشا که در ایران هم میشود تنفروش شد و سطح جامعه فراوان است. اگر میروند دریا ببنند که در کشور خودمان بالا و پائین دریا داریم، جنگل داریم، طبیعت داریم.»...«میروند جایی که چند روز آزاد باشند. با لباس شنا کنار ساحل آفتاب بگیرند؛ بعضیها مشروبات الکلی میخورند؛ چه میدانم با شلوارت و رکابی توی خیابان راه بروند. واقعیت این است که سالی ۱۳ میلیارد دلار ارز از کشور خارج میشود چون در ایران آزادی نیست. ایراد از مردم است یا از قوانین؟ چرا سفر ترکیه از سفر کیش ارزانتر است؟ چرا مردم و گردشگران از پلیس ایران میترسند؟ چرا با اینکه میدانیم بخشی از جامعه به اسلام اعتقادی ندارند تلاش داریم به زور حفظ ظاهر کنیم؟»
مشکلی به نام خروج سرمایه
یک اقتصاددان ایرانی پر آوازه بعد از مقدمهای که چهل دقیقه به طول میانجامد میگوید:
«... ما در ایران با پدیده خروج سرمایه مواجه هستیم. کوچ سرمایه در این ابعاد دلیلش احساس ناامنی سرمایه است. نه دولتهای اروپایی در جنگ جهانی دوم و نه دولت آمریکا و چین با آن اقتدارشان در جریان بحرانهای مالی قادر نبودند جلوی خروج سرمایه را بگیرند.
در ایران خروج سرمایه ریشه سیاسی دارد. نظام حاکم بر ایران از ابتدای شکلگیری خود تا امروز برای کشورهای بزرگ جهان و همسایگان خود یک مشکل بوده است. تصور عمومی این بود که به مرور زمان ماهیت اسلامی این رژیم تعدیل مییابد و روند پیوستن آن به نظام جهانی آغاز میشود. در زمان اصلاحات این باور به اوج خودش رسید. بعد تلاش رژیم برای دستیابی به تکنولوژی هستهای باعث شد نسل جدیدی از تندروهای اسلامگرا ظهور کنند که فضای مطلب ایران برای آنها انزوا و بحران است.
با بروز هر دور جدیدی از بحران، کارگزاران این نظام که مدتی بر سفره نعمت نشسته بودند سرمایه خود را بر میدارند و به خارج میروند. چهل سال است یک روند دائمی خروج سرمایه از ایران برقرار است. پشتوانه پول ملی مگر چیست جز ذخایر طلا، ذخایر ارزهای خارجی و از همه مهمتر نظام تولیدی آن؟ شیره مردم را بیرون میکشند، به ارز و طلا تبدیل میکنند و با خود میبرند. تا وقتی این نظام وجود دارد این وضعیت هم وجود دارد.»
وضعیت بازار ارز و صرافیها چگونه است؟
دولت حسن روحانی با وجود انتقاد دائمی از دولت احمدینژاد در نهایت به عنوان تنها راه افزایش دائمی نرخ ارز مجبور شد مانند او سیاستهای جنگی اتخاذ کند. سیاستهایی که با گستره و شدت بیشتری به اجرا در آمد:
- برای نگهداری ارز در دست مردم محدودیت تعیین کرد.
- صرافیهای بدون مجوز و چند صرافی دارای مجوز پلمپ شدند.
- دلالان خیابانی ارز را بازداشت و نیروی انتظامی و امنیتی در محلهای سنتی استقرار دلارفروشان مستفر شدند.
- معاون اول رئیس جمهوری ایران اعلام کرد عرضه دلار به قیمت بیشتر از ۴۲۰۰ تومان قاچاق محسوب می شود.
- تبادل ارز به صورت اسکناس را در همه صرافیها ممنوع اعلام شد.
- تبادل ارز به ریال و برعکس را در همه مقادیر انحصاراً محدود به خود بانک مرکزی کرد.
- ابتدا اعلام شد ۱۲۲۵ حساب متعلق به ۸۶ قاچاقچی ارزی مسدود و ۱۰ نفر بازداشت شدهاند. همچنین اعلام شد ۷۵۵ حساب دلالان ارزی با ۲۰ هزار میلیارد تومان گردش مالی مسدود شد. دادستان عمومی و انقلاب تهران نیز گفت 1300 حساب مربوط به اخلالگران بازار ارز با موجودی ۳۷ میلیارد تومان و گردش مالی شش هزار میلیارد تومان مسدود شده است.
- نرخ دولتی ارزها بین ۴۰ تا ۵۰ درصد افزایش یافت.
- دلار را از مبادلات اقتصادی دولتی و رسمی خارج و یورو را جایگزین آن شد.
- ...
صرافها میگویند خرید و فروش ارز به صورت غیر قانونی در بعضی صرافیها و طلافروشیها، کانالهای خصوصی اینترنتی و محیطهای خارج از صرافیها هنوز در حال انجام است.
صراف دیگری میگوید عمده حجم تبادل ارز به صورت حواله در کشورهای دیگر است:
«در ایران ریال گرفته میشود و در ترکیه یا یک کشور دیگر دلار یا ارزهای خارجی دیگر تحویل میگردد.»
سرمایهگذار مالی یک صرافی میگوید تقاضاهای سرمایهای برای خرید ارز کاهش یافته و مقدار ارزی که مسافران و دانشجویان به دنبال آن هستند در مقابل با حجم ارزی که برای مهاجرت یا سرمایهگذاری در خارج کشور از ایران بیرون میرود رقم ناچیزی است. او ادعا میکند خریدهای عمده به قصد نگهداری در ایران قبلا انجام گرفته و با قیمتهای فعلی و وضعیت جاری «به نظر میرسد خریدهای عمده برای فعالیتهای بازرگانی یا خروج سرمایه از ایران صورت میگیرد.»
کارکنان یک صرافی معروف نیز به صورت پراکنده و سربسته میگویند خروج ارز توسط سپاه و نهادهای حکومتی از طریق «بانکها و صرافیهای خودشان» و «روشهای دیگر» صورت میگیرد. پاسخ روشنی به ماهیت این روشهای دیگر داده نمیشود. قابل فهمترین اظهار نظر این است که «همانطور که زمان احمدینژاد با چمدان ارز وارد میکردند الان با همانطوری ارز میبرند.» یکی از همکاران او میخندد و میپرسد: «چمدان؟» دیگر همکارانش هر کدام با پوزخند کلمهای میگویند: «نیسان»، «کامیون»، «کشتی»، «هواپیما»! یک خانم و آقا که ظاهرا مشتری قدیمی و هر روزه این صرافی هستند میگویند: «اصلا چرا وارد کنند که بعد مجبور شوند آنرا خارج کنند؟»
رابطه چاپخانه و ارزش پول ملی
یکی از استادان دانشگاه شریف میگوید:
«عوام بیشتر جذب خبر خرید 25 هزار سکه طلا توسط یک نفر و مسائلی مثل این میشوند. دولت فضای رسانه را برده است سمت خروج ارز از کشور. خبرنگارهایی مثل شما میگویند کار سپاه است و میخواهند کودتا کند» اما «یک پای ثابت مسئله ارزش پول ملی مربوط میشود به چاپ اسکناس و سیاستهای مهار نقدینگی توسط دولتها. نرخ تورم یعنی عدم تناسب حجم نقدینگی موجود با ثروتهای و سرمایههای موجود در جامعه. خندهدار است، یک دانشجوی کارشناسی ارشد فکر میکرد افزایش کرایهخانه یا گران شدن کالاها عامل افزایش نقدینگی است. صاحبخانه یا فعال اقتصادی نمیتواند پول چاپ کند. این در انحصار بانک مرکزی یک کشور است. بانکها نیز در ایران با روشهایی این کار را میکنند و انحصار را دور میزنند. نرخ تورم ۴۵، ۳۵، ۲۷، ۲۲، ۱۹درصدی و این نرخ تورم ۱۲,۵ درصدی که دولت اخیر میگوید یعنی دولت برای جبران کسری بودجه خود دارد اسکناس چاپ میکند. تعجب میکنم که همه دنبال دلایل کاهش ارزش پول ملی هستند ولی عاملی به این واضحی را کسی توجه نمیکند.»
نظرات دولت و مردم
حسن روحانی درباره کاهش 50 درصدی ارزش پول ملی کاملا سکوت کرده است. حسامالدین آشنا در توئیتی مبهم تقصیر را به گردن عربستان و آمریکا انداخته است. با اینکه دلار نایاب است و اگر دلاری پیدا شود قیمت آن از ۳۶۰۰ تومان به نزدیک 7000 تومان رسیده است رئیس کل بانک مرکزی میگوید افزایش نرخ ارز کار تلگرام و امارات و .. است و اقدامات دولت برای ثبات نرخ ارز را مناسب و موثر دانسته است. با این حال این روزها همه مردم ایران درباره افزایش قیمت دلار، فروپاشی نظام سیاسی، راههای حفط داراییها، رفتن از ایران، ترس، نا امیدی، ناچاری و جنگ صحبت میکنند. حجم اظهارات مردم به حدی است که برای پوشش نظرات شاخص نیز باید دست به انتشار چندین گزارش جداگانه زد. روح حاکم بر بیشتر این اظهارات جان کلامی است که در استاتوس فیس بوکی یک فعال اجتماعی آمده است:
«با این وضعیت مملکت و قیمت دلار، هر کس تا حالا از ایران نرفته یا در حال انجام کارهای خود برای رفتن است یا مثل من بیچاره بیپول است و راهی پیدا نکرده از ایران برود، یا تحت تعقیب است و خارج ایران دستگیر میشود، یا حقوق خیلی خوبی از این وضعیت در میآورد که جای دیگری به او نمیدهند یا بودایی است و یا خیلی تنبل.»