خوانندگان گرامی مطالب من، می دانند که من همیشه خود را «نویسنده سیاسی» دانسته ام و نه «فعال سیاسی».
کار و فعالیت سیاسی لوازمی دارد که من فاقد آن ها هستم. این روزها هم که در خارج از ایران، شاهد کمتر فعالیت سیاسی موثر هستیم، بسیاری از «نویسندگان سیاسی» به خطا کارشان را «فعالیت سیاسی» می دانند که به هیچ رو توصیف صحیحی نیست.
بنابراین آن چه اکنون می نویسم، مطلقا در چهارچوب فعالیت سیاسی نباید ارزیابی شود بلکه این یک نظر است که طرح آن می تواند ایده ای مناسب در اختیار «فعالان سیاسی» قرار دهد.
به کانال خبرنامه گویا در تلگرام بپیوندید
بعد از انتشار مطلب اخیرم با عنوان «رضا پهلوی گرامی! حیف شماست که فقط سمبل باشید!» جناب حسین باقرزاده، که از فعالان سیاسی صاحب نام در خارج از کشور هستند، در صفحه ی فیس بوک من پیشنهاد کردند که کمپینی با عنوان «رضا پهلوی، رییس جمهور من» به راه افتد که پیشنهاد بسیار خوب و موثری در عرصه سیاست امروز ایران است.
کار من، طبیعتا کمپین به راه انداختن نیست و حتی اگر فعال سیاسی بودم، چنین کاری را در حد خود نمی دانستم چون دستکم باید کسانی این پیشنهاد را مطرح کنند که حرف و سخن شان بر بخش بزرگی از جامعه تاثیر بگذارد.
ولی بد ندیدم که طرح پیشنهادی ایشان را در اینجا مطرح کنم شاید ایده ای نو باشد برای کسانی که برای آزادی ایران تلاش و فعالیت می کنند.
طبیعتا چنین طرحی با مخالفت و ضدیت سلطنت طلبانی که حتی از رضا پهلوی عبور کرده اند رو به رو خواهد شد ولی چه باک! آنجا که مصلحت کشور حکم کند، باید با تمام تمامیت خواهان و دیکتاتورپروران رو به رو شد و طرح هایی که شاید بتواند ما را از این بن بست و دایره ی بسته نجات دهد به مرحله ی اجرا در آورد.