مردم جان به لب رسیده ی ایران، که بنا به اظهارات خودِ آقایان حاکم، کل اعتمادشان را نسبت به نظام از دست داده اند، و از گرانی و چپاول کشور و حاکمیت سیاسی «آقاها» و حاکمیت اقتصادی «آقازاده ها» جان به لب شده اند، غیر از تحمل مصائب تحمیل شده، باید با شنیدن اظهارات کسی مثل زیباکلام، تحمل توهین به شعورشان را هم به سایر «تحمل»ها اضافه کنند.

زیباکلام که ظاهرا از سیاست چیزهایی می داند که امثال ما نمی دانیم، و با کسانی در راس حکومت ارتباط دارد که ما نداریم، به جای خرد کردن اعصاب مردمی که کاری برای پیشبرد «تز»های ایشان نمی توانند انجام دهند، برود با همین سخنان، اشخاصِ در راس حکومت را تحت تاثیر قرار دهد و به آن ها رهنمود بدهد که:
«الان موضوع امریکا موضوع اصلی «هستش». امریکا خیلی بدجنس «هستش». امریکا ما را بزند، جمهوری اسلامی بیچاره «هستش». جمهوری اسلامی وارد جنگ شود، تمامیت ارضی ایران در خطر «هستش». دلیل امریکا برای زیر فشار گذاشتن ایران، خودِ جمهوری اسلامی «هستش». جمهوری اسلامی هم مرکب از شما آقایان و آقازاده ها «هستش». برای این که امریکا گریبان ما را رها کند، بهترین راه، جمع کردنِ داوطلبانه ی جمهوری اسلامی «هستش». اگه شما هم مثل من، دلتان نگرانِ «ایران» و «تمامیت ارضی» «هستش» بهترین راه ترک ایران مثل آدم های عاقل «هستش»...».