به گزارش خبرآنلاین، ویدئو اول: «گوشمو بریدن؛ چون آشغال جمع میکردم. با این تیغهایی که سروصورت رو اصلاح میکنن، گوشم رو بریدن.» فیلم کات میخورد و فیلم دوم پخش میشود: «تصادف کردم خوردم به باربند ماشین. بخیه نخورده چند تا پماد دادن که چربش کنم. وقتی اومدن از من فیلم گرفتن و رفتند. همینجا ایستاده بودم، دوتایی آمدند، یکی اینطرفم ایستاد یکی اینطرف، گفت بگو شهرداری کرده هیچکسی دیگهای هم نبوده. یه سمند داشتند، یکی کچل بود و یکی دیگه مو داشت.»
این جملهها، صحبتهای فاروق 13 ساله است که دو ماه است وارد ایران شده و پولهایش را برای خانوادهاش در افغانستان میفرستد. پدرش پاهایش قطعشده و خانهنشین است و اکنون فاروق و برادر کوچکترش به ایران آمدهاند تا بار خانواده را به دوش بکشند. ایران کشوری که شاید روزگاری با ثبات تقریبی در اقتصاد میتوانست محلی برای درآمدزایی مردم افغانستان، هرچند با به عهده گرفتن کارهای سخت و پردرآمد، اما این کشور نهتنها نتوانسته میزبان خوبی برای کشور همزبان و مجاور خود باشد بلکه هرچند وقت یکبار خبرهایی در مورد آزار و اذیت افغانستانیها در ایران رسانهای میشود.
تاکنون خبر گوش بریدن کودک زباله گرد توسط شهرداری تکذیب شده اما بازهم در این چرخه این کودک کار و مهاجر است که قربانی بازیهای مافیایی میشود. کودکانی که از حداقل امکانات بهداشتی، رفاهی و آموزشی محروم هستند و علاوه بر اینکه تحت بهرهکشی در نظام اقتصادی هستند برای راه انداختن بازیهای مافیایی بازیگران خوبی میشوند و این چرخه ادامه پیدا میکند.
داستان چه بود؟
ماجرا ازآنجا شروع شد که بهسرعت در فضای مجازی ویدئویی از کودکی افغان منتشر شد که در این ویدئو گفته میشد که گوش پسر 13 ساله را مأموران شهرداری منطقه 3 تهران بریدهاند. در این ویدئو چسب زخمی بر گوش کودک زباله گرد است و گفته میشود که گوشش بخیه خورده است. در پی واکنشها به این فیلم حتی اسحاق جهانگیری معاون اول رئیسجمهور از وزیر اطلاعات، فرمانده نیروی انتظامی و شهردار تهران خواست تا با فوریت و جدیت مجرم را شناسایی و به دستگاه قضایی معرفی کنند. همچنین الهام فخاری رئیس کمیته اجتماعی شورای شهر تهران در واکنش به این ویدئو به ایسنا گفته بود من با شهردار منطقه ۳ صحبت کردم و قرار شد که پیگیریهای لازم را در مورد صحتوسقم این ادعا انجام دهد. فخاری گفته بود که پیمانکاران شهرداری از «اتباع بیگانه بهرهکشی» میکنند و در کمیته اجتماعی شورای شهر تهران به دنبال آن هستیم که مؤلفههای دقیقتری را در مورد کنترل عملکرد پیمانکاران زباله داشته باشیم.
در ادامه ماجرا عدالت امیرزاده معاون خدمات شهری و محیطزیست منطقه ۳ تهران در واکنش به این خبر بیان کرده بود که هیچ مراجعه و شکایتی در این مورد نداشتهایم و ما هم از طریق شبکههای اجتماعی در جریان این ماجرا قرار گرفتیم و اول باید این کودک را پیدا کنیم تا در جریان ماجرا قرار گیریم. برای پیدا کردن این کودک کار شهرداری تهران از مردم خواست در صورت یافتن این کودک به شهرداری منطقه سه اطلاع دهند.
پس از 24 ساعت از انتشار خبر محمدجواد حقشناس عضو شورای شهر تهران با اعلام این خبر که کودک مهاجر پیداشده در توئیتر خود نوشت: «در پى دستور آقای جهانگیرى براى رسیدگى به ماجراى گوشبری در منطقه٣ شهردارى، موضوع با قید فوریت در دستور کار قرار گرفت، این کودک کار (مهاجر افغان)، یافته شد، گوش او سالم بوده حتی بخیهاى هم نداشت و مشخصاً یک سفارش خبرسازى بهقصد تشویش اذهان شهروندان و تخریب شورا و شهردارى بود» همچنین مجید فراهانی عضو شورای شهر تهران که ابتدا در توییتر خود نوشته بود این ویدئو ساختگی است و در ادامه گفته بود: «گوش کودک کار در حادثهای دیگر در شهرری خراش دیده اما افرادی با صحنهسازی با زور و تهدید در جهت القای این بودند که شهرداری گوش وی را بریده و فیلم میگیرند... دو نفر موردنظر با استفاده از دوربینهای اطراف و خودروی آنها شناسایی و بازداشت شدند.»
پسازآن در صحن شورای شهر از مردم پایتخت به دلیل رفتار غیرانسانی مأموران شهرداری عذرخواهی کرد و گفته بود: «بهعنوان نماینده مردم تهران به علت رخ دادن غیرانسانی این حادثه از تکتک شهروندان تهرانی عذرخواهی میکنم و به این فرزند بیگناه و کودک کار قول میدهم که تا آخرین لحظه پیگیر احقاق حقش باشم.» پس از پیدا شدن کودک، ویدئو دومی منتشر شد که فاروق میگوید از من خواستند که بگویم گوشم را مأموران شهرداری بریدهاند.
مافیای زباله گردها
مردم ایران بهصورت متوسط 50 هزار تن زباله در روز تولید میکنند. جمعآوری و امحای زباله روزانه هزینههای بالایی برای شهرداریها دارد درحالیکه سازمان مدیریت پسماند شهرداری تهران برآورد میکند که حدود ۳۸ درصد زبالههای پایتخت خشک هستند و شامل مقوا، پلاستیک، شیشه، فلزات، نان خشک و... میشوند که همه مواد قابل بازیافت و ارزشمند به شمار میروند؛ اما این سود هنگفت به جیب مافیایی سرازیر میشود که اغلب نیروی کار آن کودکان و مهاجران کودک هستند.
محمدمهدی تندگویان، عضو اصلاحطلب دوره چهارم شورای شهر تهران، اردیبهشت ۹۶ با رد ادعای شهردار وقت درباره تفکیک و بازیافت زبالههای تهران به روزنامه قانون گفت: «چیزی تحت عنوان شرکت تفکیک و بازیافت زباله وجود ندارد. جمعآوریها بهصورت غیرقانونی و سیاه انجام میشوند. آنها توسط مافیایی که زباله را مدیریت میکنند، اداره میشوند.»
مطابق قانون مدیریت پسماندها، مصوب اردیبهشت ۸۳، مدیریت اجرایی پسماندها بر عهده شهرداریها، بخشداریها و دهیاریها است که میتوانند تمام یا بخشی از عملیات مربوط به جمعآوری، جداسازی و دفعِ پسماندها را به اشخاص حقیقی و حقوقی واگذار کنند. چندین هزار میلیارد تومان گردش مالی زباله برآورد شده است که این سود تنها در جیب مافیا میرود. چیزی که خود اعضای شورای شهر نیز بر آن باور دارند.
مجید فراهانی عضو شورای شهر در این مورد توضیح داده بود: «عوامل فاسد مافیای زباله برای منافع مالی خود و القای ترس و نمایش قدرت و حصر فساد، گوش یک کودک محروم و بیپناه را بریدند تا اوج خیانت خود را در پیوند با بخشی از بدنه فاسد شهرداری به نمایش بگذارند.» او در توضیح بیشتر گفته بود: «اگر دیروز گوش یک کودک را بریدند باید بدانیم این مافیا هرروز درآمد زیادی از این کودکان را غارت میکنند و شرایط زیست تأسف باری برای آنها در گود محمودآباد و ... فراهم کردهاند که امیدواریم با دستور ویژه معاون اول رئیسجمهور و با همکاری شهرداری تهران زمینه حذف چرخههای ناسالم حاکم بهرهبرداری اقتصادی از زبالههای تهران نیز فراهم شود.»
در همین رابطه الهام فخاری رئیس کمیته اجتماعی شورای اسلامی شهر تهران بیان کرده بود: «وقتی یک تصویر درباره یک کودک زباله گرد منتشر میشود و رسانهها به آن میپردازند ما چه پاسخی برای آنها داریم که چه زمانی قرار است وضعیت پسماند تهران اصلاح شود. تا زمانی که مافیای زباله وجود دارد نمیتوان حواشی را برطرف کرد، مافیا و باندهای جمعآوری زباله کودکان را پنهان میکنند و ما مجبور هستیم در جمعآوری زباله تغییر رویه دهیم و نباید این وضعیت ادامه داشته باشد.»
اخبار نگرانکننده برای حاکمیت
امانالله اقرایی مقدم آسیبشناس اجتماعی و استاد دانشگاه در مورد انتشار فیلم کودک زباله گرد میگوید: «پخش این ویدئو جدای از اینکه صحت داشته باشد یا آنکه برای فضاسازی و رسیدن افراد به هدف خاصی باشد در شرایط حال حاضر برای دولت و نظام بسیار نگرانکننده است.»
او ادامه میدهد: «در شرایط کنونی که مردم در تنگنای اقتصادی و فشارهای فراوان مالی قرار دارند چنین فجایعی حال به هر هدفی صورت گیرد اثرات منفی در جامعه برجای میگذارد و بدبینی اجتماعی و سیاسی برای مردم به وجود میآورد حال این قضیه مربوط به دولت و یا حاکمیت باشد.»
این آسیبشناس توضیح میدهد: «زباله گردی نشان از فقر در جامعه دارد و در بحث زباله گردی علاوه بر اینکه از کودکان ایران استفاده میشود از اتباع بیگانه به دلیل فرودست بودن آنها بهرهکشی و سوءاستفاده میشود. مردم نسبت به خبرهای طبقه پایین حساس هستند و این خبر مردم را آزرده کرده است که پدیده زباله گردی که از فقر اقتصادی و نابسامانی اقتصادی بروز کرده و تبعات فراوانی برای آن افراد دارد حال باید گوش این افراد نیز بریده شود» قرایی مقدم معتقد است زمانی که مردم اختلافات شدید طبقاتی را میبینند و خبرهای متفاوتی در مورد ژنهای برتر و فساد در میان مدیران را میشنوند به این دست اخبار حساستر میشوند.
او ادامه میدهد: «مردم طبقه متوسط طرفدار دولت هستند و در جامعه ما به علت فقر اقتصادی این طبقه در حال فروریزی است و هرروز کم و کمتر میشود و به طبقه فقیر جامعه میپیوندند. برای دولت، مجلس، قوه قضاییه، طبقه حاکمه و بهطورکلی حاکمیت این روند بهشدت آسیبزاست.»