Friday, Sep 7, 2018

صفحه نخست » جسارت عمل یا منزه طلبی، محمد برقعی

Mohammad_Borghei_NEW.jpgاوایل دهه پنجاه شاه برآن شد با اصلاحاتی نظام را تقویت کند. از جمله مبارزه با گران فروشی ،از کجا آورده ای. در آن ایام تازه در وزارت تعاون و روستاها مشغول به کار شده بودم . برای تهیه گزارشی از بازسازی زلزله لاربه قیر و کارزین رفتم .آقای ولیان که وزیر بود گزارش را دیده بود و پسندیده بود. مرا خواست و گفت این گزارش را توسعه بده تا من نسخه ای از آن را تقدیم اعلیحضرت کنم. گزارشی سخت انتقادی بود با نثری به شیوه آل احمد .جملات کوتاه و اعتراضی و کوبنده. با شگفتی گفتم جناب وزیر این گزارش و خدمت شاهنشاه . گفت بله ایشان تاکید کرده اند که در هرزمینه ای گزارش واقعی ،هرچه قدر تلخ ومنفی به خود ایشان داده شود. و افزود می دانم نگران آن هستی که با سوابقت در درد سردیگری بیفتی ،اما خود اعلیحضرت در این زمینه امنیت کامل داده اند .ایشان در غم اصلاح امورند، تا تعارف و چرب زبانی.

با تمام این توضیحات و تامین ها هنوزاز تهیه گزارش خودداری می کردم . دو روز بعد مرا خواست و گفت من هم از پائین شهر آمده ام و امثال ترا می شناسم. نگرانی تو از خطر نیست ،از این است که یک کار نظام را تایید کنید . امثال شما به همان قهرمانی های ها یتان دل خوشید.یک لحظه فکر کن ، اگر تغییری باید بشود به دست کسانی می شود که زبانشان در حکم است، نه منزه طلبان منفی باف همیشگی . همه کس می دانداصلاحات ارضی گامی مثبت بود، اما شما ها آن را ،چون از سوی شاه آمده بود، رد کردید. من می دانم صدها اشکال داشت ،و احتمالا نیت مسئولین چندان پاک نبود اما کاری بود مثبت. اگر شما پژوهشگران آشنا به روستاها کمک کرده بودید، این همه قنات خشک نمی شد ،و این همه دهقان اززمین کنده نمیشد، تا حاشیه نشین مفلوک شهری شوند. اعلیحضرت را هرچه می خواهید بدانید، اما حال که بهر نیتی می خواهدحقیقت را بداند و اصلاحات کند، با او همراهی کنید. دیدم درست می گوید ما هم سپاه دانش را نفی کردیم، در حالی که خدمت وسیعی به آموزس کشور کرد . با آل احمد در محکومیت خانلری هم صدا شدیم، در حالی که این طرح او به تنهایی،بیش از هم مبارزات اپوزیسیون، به بالابردن سطح آکاهی روستاءیان کمک کرد

گزارش را که تکمیل کردم ،با ناامیدی و بیم به ایشان دادم .فردا گفت آن را به دکتر خطیبی ، رءیس بخش تحقیقات، بده تا آماده اش کند. دکتر خطیبی که خواند تشویقم کرد، وگفت تنها خواهشم آن است که ،بخش مربوط به شرکت های تعاون روستایی آن را ملایم کن، چون مدیر کلش انسان بسیار شریف وکار آیی است. گفتم قربان می دانید از من سرکش این هنرها بر نمی آید .گفت پس اگر موافق باشی خودم درستش می کنم، که پذیرفتم. دوهفته بعد شنیدم به خواسته مقام دیگری، بخش مربوط به شرکت های سهامی زراعی تلطیف شده است.

دوماه بعد آقای ولیان مرا خواست. جزوه بسیار زیبایی را به دستم داد و گفت این هم گزارشت. باشوق ورقش زدم، و با تعجب گفتم قربان جزوه من نه فهرست داشت و نه این همه نمودارهای زیبا .گفتند بله همان بچه دهاتی است که آرایشش کرده اند،تا مناسب تقدیم شود، و فهمش نیز آسان تر گردد. گفتم ولی قربان این نثر فخیم و مودبانه از من نیست، و نشانی از آن انتقادات تند در آن نمی بینم. این دیگر بچه دهاتی حمام رفته نیست، آقازاده با اتیکتی است . سخن بدانجا ختم شد که از ایشان خواستم به پاس قولی که به من داده بودند،واعتماد ی که کرده بودم، نام مرا ازروی آن بردارند، که اوهم با همان لوطی گری معروفش پذیرفت .از این تجربه متوجه شدم که، فساد تا مرحله خاصی قابل اصلاح است ،مثل بدنی که مبتلی به سرطان می شود. واین بلایی است که دبکتاتورها در طول تاریخ بر سر خود آورده اند. زمانی بیدار می شوند که دیگر شرافت و صداقت از میان دست اندر کاران رخت بر بسته ،و هرچه بکوشد کسی به او راست نمی گوید.

احوال روز

بر همه کس آشکار است که کشور در معرض خطر جدی است .نا بسامانی های داخلی فراگیرو دشمنان خارجی بسیار. اما آن چه که به اعتراف دولتیان و مردم خطر اصلی است ،نا کارآیی دولت و فساد حاکم است، که راه را بر هر چاره جویی بسته است . اعتماد مردم به حکومت بسیار ناچیز شده است. اعتمادی که بدون آن هیچ حکومتی قادر به رویارویی با مشکلات و خطر ها نیست.

در مقابل این ناکارآیی وسردر گمی حکومت ،اپوزیسیون هم راهی برای مبارزه نمی شناسد. از سویی جز معدوی مزدورّ یا خوش خیالانی که همه شجاعتشان در شعار دادن درون محفل های امن خصوصی است ّ یا در میان جمعیت به صورت ناشناس شعاری دادن و با تلفن از پشت سر عکس گرفتن و در شبکه ها پخش کردن .کسی خواستار دخالت خارجی نیست تا ماجرای عراق وسوریه ولیبی تکرار نشود.امکانی هم برای ایجاد و فعالیت احزاب و نهادهای مدنی نیست . بی جهت نیست که مردم بیشتر به امید معجزه نشسته اند، تا مبارزه ای واقعی و متشکل و برنامه دار.

بدترآن که اگر معجزه ای هم بشود و دستی از آستین غیب به در آید، و سرنگونی محال و غیر قابل تصور را ممکن کند ،بیم آن است که چه کس عنان قدرت را به دست بگیرد. به اپوزیسیون خود فروخته سلطنتی یا مجاهدین که امیدی نمی توان بست. کودتای پاسداران که خیری در آن نیست. لذا آن چه پیش خواهد آمد آشفتگی و هرج مرج است ،که از استبدادبدتر است. به ویژه که دشمن های رنگارنگ ایران رامحاصره کرده اند.

چنین است که کسی نوری در انتهای این شب تار نمی شناسد، و حتی سوسوی چراغی را بر فرازی نمی بیند. در نتیجه مردم هرروز بیشتر در چنگال خشمی کور می افتند، و نفرت آنان از حکومت به هویت کشیده می شود. جماعتی هویت دینی خود رانفی کرده، و آنرا هویت عربی می خوانند، و به تاریخ باستانی خود ساخته پناه می برند . برخی در مقابل ایرانی را موجودی حقیر می دانند ،که شخصیتش در زیر پای استبدادهزاران ساله فرهنگی رشد نیافته است ،و هیچ دست آوردی برای تمدن بشری نداشته است . ودم از امتناع تفکر درتمامی تاریخ این ملت میزنند.

حاصل این ناامیدی خیال پردازی است. بحث آنان بر سر آن است که لغو ولایت فقیه را بخواهند یا شورای نگهبان را. یا خواستاربسیج مردم برای سرنگونی کل نظام شوند.در حالی که امکاناتشان چندین برنامه اینترنتی است ، باشنوندگانی که در تاریکی نشسته وشعار جنگ جویانه می دهند. و یا ده ها رادیو تلویزیون که مرتب شعار سرنگونی حکومت می دهند .رسانه هایی که.به ندرت از میان آنان یکی را می توان یافت که مخارجش را دولتی یا سازمانی ،کمر بسته به نابودی ایران ،تامین نکند.رسانه هایی که حتی آن قدر علاقمند ندارند که مخارجشان را تامین کنند، و ناگزیر بردر این ارباب یی مروت یا آن دیگری نشسته اند تا خواجه کی به در آید .و همه کس می داند که هیچ گربه ای محض رضای خدا موش نمی گیرد. وچنان است که یا دولت های دشمن ایران مستقیم ،از جمله اسرائیل و آمریکاوعربستان، بودجه لازم را می دهند. یا فردی ،چون یک شیخ پولدار عربستان سعودی، مخارج این رسانه ها را تامین می کنند. وچون بسیاری از این فعالان از طریق همین دستگاه ها زندگیشان تامین می شود، لذا با وجود سوابق مبارزاتی ،حال بر آلودگی منبع پول چشم می بندند .

طرحی برای عمل

در 15 مردادامسال ، طرحی با امضای 38 تن از اقتصاد دانان برای درمان نا بسامانی های کشور، خطاب به آقای روحانی، منتشر شد، که بیشتر خواسته های اپوزیسیون رامطرح کرده بوده .از جمله خروج نظامیان از صحنه فعالیت های اقتصادی. پاسخگو شدن همه نهادهای موازی بیرون از دولت. و مهمتراز آن روشن شدن همه فعالیت هایشان و پرداخت مالیات. جلوگیری از رانت ها و امتیازات نهادهاو اشخاص صاحب قدرت . مبارزه جدی با فساد ،و شفاف سازی فعالیت تمام موسسات. ادغام تمام بانکها و موسسات مالی غیر دولتی در دو بانک زیر نظارت بانک مرکزی . خواسته هایی که به جرم اعلام یا پی گیری وافشا سازی آن ها ،بسیاری به زندان رفتند، و یااز سمت های خود بر کنار شدند ،حتی نمایندگان مجلس.

پس از انتشار طرح آقای خامنه ای با قاطعیت کامل از آن حمایت کرد.بعد هم بندهایی از آن را ،چون عدم دخالت نیروی نظامی در امور اقتصادی را، چند بار در سخنانش خواستار شد. این که آقای خامنه ای به چه دلیلی وبا چه نیتی این مطالب را مطرج کرده مهم نیست، بلکه این فرصتی است تا نیروهای درون حکومت ،مثل مجلسیان ،و مهمتر نیروهای مردمی ناقد دولت، به حمایت از این طرح بروند ،و فشار اجتماعی بزرگی را ایجاد کنند، تا این توصیه ها تبدیل به قانون شود . این یک فرصت تاریخی است برای همه کسانی که در اندیشه اصلاح حکومت، و نجات مملکت از این بحران وسیع هستند .

این راه گرچه از نقطه نظری بسیار مفید و کارآی هست، اما دو مشکل ذهنی بر سر راه آن است آلف : با این بی اعتمادی وسیع مردم به حکومت ،که حاصل چهل سال مدیریت نادرست ،و انتصاب هایی بر مبنای رابطه تا ضابطه ،دخالت های گستره روحانیت و نهادهای غیر مسئول در همه شئون مملکت ، پرکردن مجلس با نمایندگان گزیده شده وعموما بله قربان گو، نظام امکان اصلاح دارد، یا همان ماجرای گزارش به شاه تکرار می شود، وسعی ها بی حاصل خواهدبود.

دوم :با توجه به قدرت سنت مخالف خوانی مردم نسبت به حکومت ،که در طی سده ها در این فرهنگ نهادینه شده، روشنفکران و فعالین سیاسی نگران آن هستندکه انگ مزدوری وهم نوایی با حکومت را بخورند ،و ترجیح می دهند خوشنام بمانند، هرچند به قیمت بی اثر بودنشان تمام شود.در فرهنگی که مصالحه واصلاح طلبی نشان حقیربودن است، و مبارزه ه،ر چه قدر بی اثر و مبتنی بر خیال، قهرمانی ، پشتیبانی از این طرح جسارت اخلاقی بسیاری می طلبد

مطلب قبلی...
مطلب بعدی...


Copyright© 1998 - 2024 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: info@gooya.com تبلیغات: advertisement@gooya.com Cookie Policy