خواهر سعید ملکپور، مهندس ۴۲ سالهای که از سال ۱۳۸۷ در زندان و محکوم به حبس ابد است به کمپین حقوق بشر در ایران گفت برادرش روز جمعه ۲۷ مهرماه پس از حمله قلبی از بهداری زندان به مرکز قلب بیمارستان طالقانی منتقل شده است. مریم ملکپور با اظهار نگرانی شدید از وضعیت وخیم برادرش به کمپین گفت درمان مناسب و مرخصی پس از ۱۰ سال زندان حق اوست. مقامات زندان او را پس از چهار روز بودن در بیمارستان در تاریخ سهشنبه اول آبان ماه مجددا به زندان منتقل کردهاند.
مریم ملکپور به کمپین گفت: «سعید غروب جمعه دچار حمله قلبی و به بهداری زندان منتقل شده اما در آنجا پزشک بهداری میگوید برای او کاری نمیتواند بکند و او را به بیمارستان طالقانی منتقل کردند. او فقط چهار روز بستری بوده و دوباره به زندان بازگشت.»
خواهر مریم ملکپور با اظهار اینکه پس از ۱۰ سال حبس هنوز فشارها بر روی برادرش کم نشده گفت: «متاسفانه در بیمارستان با دستبند و پابند به تخت بیمارستان وصل بوده و حتی ممنوع الملاقات هم بوده است. سعید وقتی به زندان بازگشت به من زنگ زد و گفت در آن چهار روز بیمارستان به دلیل دستبند و پابند حتی راحت نتوانسته روی تخت بخوابد. یعنی حتی در بیمارستان هم او را راحت نگذاشتهاند. ضمن اینکه طبق گفتهها رفتار سربازان همراه سعید بسیار با او بد بوده است به طوری که همتختی سعید با سربازان دعوایش شده است.»
به گفته خواهر سعید ملکپور علیرغم قولهای دادستان تهران برای موافقت با مرخصی، برادرش در طی ۱۰ سال زندان حتی برای یک روز به مرخصی نیامده است. مریم ملکپور گفت: «پیش از عید امسال دادستان در ملاقاتی که با زندانیان در زندان داشته، شخصا به سعید گفته میخواهد به او پنج روز مرخصی بدهد. وثیقه یک میلیارد تومانی هم برای پنج روز مرخصی تعیین شد. ما به در و دیوار زدیم تا بالاخره بخشی از این وثیقه آماده شد اما قاضی گفت اول باید ضابط قضایی اجازه بدهد که آنها هم مرخصی او را تایید کردند اما در نهایت گفته شد دادستان با مرخصی او مخالف است. یعنی در واقع ما را بازی دادند.»
طی روزهای گذشته عکسی از سعید ملکپور روی تخت بیمارستان در فضای مجازی پخش شده بود. مریم ملکپور که از چند سال پیش به کانادا مهاجرت کرده است با اشاره به عکس منتشر شده از سعید گفت: «هر چند سعید ممنوع الملاقات بود اما خیلی از دوستان و برخی از اقوام به بیمارستان رفتند و او را از پشت شیشه دیدند. این عکس هم احتمالا یکی از دوستانش گرفته است. من سعید را سالها ندیدم و با دیدن این عکس برآشفتم. ماندهام که چه کار کنم. حالم خیلی بد است و دستم به جای بند نیست. مادرم هنوز نمیداند که سعید در بیمارستان بوده، سعید از سربازان همراهش در بیمارستان خواهش میکند که اجازه دهند او با مادرش چند دقیقه تلفنی صحبت کند، به مادرمان زنگ میزند و میگوید تلفن زندان خراب شده و برای چند روز نمیتواند با او تماس بگیرد تا مادرم خیالش راحت باشد. در زندان او کارت تلفن دارد و به صورت معمول با مادرم صحبت میکند.»
مریم ملکپور از بیماریهای دیگر برادرش در طی ۱۰ سال زندان مانند سنگ کلیه، پروستات و آرتورز زانو گفت که برای هیچ کدامشان به پزشک بیرون زندان منتقل نشده است.
مریم ملکپور درباره درخواستش از مقامات قضایی کشور گفت: «تنها درخواستی که دارم این است که ۱۰ سال زجر برای خودش و خانوادهاش کافی است، الان دیگر او را آزاد کنند. نگرانی بزرگ «آنها» طبق آنچه به مادرم گفتهاند این است که چرا خواهرش اینقدر سروصدا میکند. من اصلا میلی به مصاحبه با رسانهها ندارم. برادرم امروز آزاد شود من دیگر کاملا سکوت میکنم. اما در این وضعیت من هیچ کاری جز مصاحبه از دستم برنمیآید. یک مدتی به خاطر برادرم سکوت کردم چون امیدوار بودم به او مرخصی داده شود، به امید مرخصی و آزادی او حرف نزدم. ما فقط یک زندگی عادی میخواهیم همین.»
وکیل سعید ملکپور چند ماه پیش درخواست عفو به دادگاه ارائه کرده که هنوز پاسخی به این درخواست داده نشده است. او اکنون در بند هشت زندان اوین به سر میبرد و در طی ۱۰ سال گذشته حتی یک روز هم به مرخصی نیامده است.
سعید ملک پور، ۴۲ ساله، فارغ التحصیل دانشگاه صنعتی شریف و فعال سایبری دارای اقامت کانادا است. او در سال ۱۳۸۷ برای دیدار خانوادهاش از کانادا به ایران سفر کرد که توسط نیروهای امنیتی دستگیر شد. سعید ملک پور به اتهام توهین به مقدسات که ادعا شد به دلیل مدیریت شبکه وب سایتهای پورنوگرافیک بوده در مهرماه سال ۱۳۸۹ از سوی دادگاه انقلاب به اعدام محکوم شد. این حکم ۱۰ بهمن ماه ۱۳۹۰ از سوی دیوان عالی کشور تایید و برای اجرا به دایره اجرای احکام فرستاده شد. اما شهریور ماه ۱۳۹۲ حکم اعدام با یک درجه تخفیف به حبس ابد تبدیل شد. سعید ملکپور اتهامات خود را در دادگاهش نپذیرفت.
سعید ملک پور در ماه های نخست دستگیری در اعتراف تلویزیونی که از تلویزیون رسمی ایران پخش شد، ادعا کرد که در کانادا و با حمایت یک شرکت آمریکایی اقدام به تاسیس وبگاههای آویزون، ایران س... و ایکسپرشیا نموده است. با این حال پس از آن او در دادگاه بدوی اعترافش را رد کرد و گفت تحت فشار و شکنجه مجبور به چنین اعترافی شده است.
آقای ملک پور در اسفند ماه ۱۳۸۷ نامه تکان دهنده ای در شرح آنچه به او گذشته است، منتشر و اعلام کرد: «وقتی از من خواستند که در مقابل دوربین از خریداری یک نرمافزار از انگلستان و قرار دادن آن روی وبسایت خودم صحبت کنم و بگویم در صورت بازدید اشخاص از این سایت، این نرم افزار بدون آگاهی وی بر روی کامپیوتر او نصب شده و پس از آن کنترل وب کم کامپیوترش حتی زمانی که کامپیوتر خاموش است به دست من می افتد و به این ترتیب من از طریق اینترنت از اتاق خواب افراد فیلم تهیه میکردم. با این که من به بازجوها گفتم، چنین چیزی از نظر فنی امکانپذیر نیست، آنها پاسخ دادند کاری به این کارها نداشته باش.»
مریم ملکپور در گفتوگویی که با کمپین در دی ماه ۹۵ داشت گفته بود سپاه پاسداران که مسوول بازداشت سعید است با مرخصی او مخالفت میکند. دو سال بعد سپاه به عنوان ضابط قضایی او اجازه مرخصی را داده اما این بار دادستان با مرخصی او مخالفت کرده است.