Sunday, Nov 18, 2018

صفحه نخست » هدیه ۱۲۶ میلیاردی وزارت ارشاد به «نیرو‌های کمکی‌» فرهنگ و هنر!

kayhan_118118.jpg- بخش عمده‌ای از سلبریتی‌های نظام اسلامی، به حقوق‌بگیری، سکه و بن‌های وزارتخانه‌ها عادت کرده‌اند. اینها را اگر از جواد شمقدری نمی‌گرفتند، از خانه‌سینما می‌گرفتند، اگر از خانه‌سینما نمی‌گرفتند از صدا و سیمای رژیم می‌گرفتند.
- کاری را که دولت محمود احمدی‌نژاد برای طرح رفاقت هنرمندان اصولگرا و اصلاح‌طلب نتوانست اجرا کند و یک شکاف عمیق پدید آورد، وزارت ارشاد و نهادهای خصوصی زیر نظر سپاه پاسداران از پس آن بر آمده‌اند. چه کسی فکرش را می‌کرد که یک روزی از همانجایی که مسعود ده‌نمکی فیلمساز استراتژیک نظام بودجه می‌گیرد، امثال خواص روشنفکرنمایی تأمین شوند که از کنار کاخ سعدآباد هم رد نمی‌شدند تا مبادا سایه‌ی شاه بر آنها بیفتد!
- اما مردم همواره منتقدان خوبی هستند، همانقدر که صفحه نفتی‌ها و رانتی‌ها را فالوو می‌کنند، حواس‌شان به اعتباری هم هست که روز به روز از دست می‌دهند.

آزاده کریمی - کیهان لندن

وزارت ارشاد می‌گوید تا پایان مهرماه سال جاری به ۶۴ موسسه ۱۲۶ میلیارد و ۵۵۶ میلیون و ۷۰۰ هزار تومان کمک مالی کرده است. فقط در یک فقره، صندوق اعتباری حمایت از نویسندگان، روزنامه‌نگاران و هنرمندان مبلغ ۲۸ میلیارد تومان پول گرفته، با این اوصاف شاید خیلی هم عجیب نیست که هنرمندان حامی نظام نمی‌خواهند بدانند، دارو جزو تحریم‌های آمریکا نیست!

گروهی از هنرمندان به عنوان «سلبریتی‌»ها و بخشی از جامعه هنری ایران همواره در تلاش برای جداسازی سهم خود از دولت و حتی نشستن در جایگاه اپوزیسیون خودیِ نظام هستند. صدا و سیمای جمهوری اسلامی و نهادهایی چون حوزه هنری و سازمان تبلیغات نیز هنرمندان نزدیک به وزارت ارشاد را در مقام اپوزیسیون خودیِ نظام تلقی می‌کنند و با اینهمه بر این باورند که این سلبریتی‌ها که «آلوده» به اینستاگرام و توئیتر هستند، از محمد خاتمی، میرحسین موسوی و حتی حسن روحانی حمایت می‌کنند، جایی در چارچوب تعریف شده نظام اسلامی و خصوصا دم و دستگاه بیت رهبری ندارند.

این اتفاق البته در دوران ریاست جمهوری محمود احمدی‌نژاد هم افتاد و جواد شمقدری رئیس سازمان سینمایی وقت، خودی و غیرخودی هنرمندان را تعیین کرد و برخی را حتی تا ۴ سال ممنوع‌الکار و ممنوع‌التصویر کرد. اما پس از اعتراضات دی‌ماه ۹۶، مسیر دیگری هم پیش پای هنرمندان قرار گرفت؛ با مردم بودن و حامی مردم بودن.

مسیری که نه تنها در میان این «سلبریتی‌»ها حامی ندارد، بلکه بسیار پردردسر، خطرناک و بدون مزایاست. می‌گوییم بدون مزایا چون حداقل از سال ۸۸ تا کنون، بخش عمده‌ای از سلبریتی‌های نظام اسلامی، به حقوق‌بگیری، سکه و بن‌های وزارتخانه‌ها عادت کرده‌اند. اینها را اگر از جواد شمقدری نمی‌گرفتند، از خانه‌سینما می‌گرفتند، اگر از خانه‌سینما نمی‌گرفتند از صدا و سیمای رژیم می‌گرفتند.

مطالب بیشتر در کیهان لندن

حالا وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی جزئیات کمک‌هایش به نهادها و اشخاص حقوقی در سال ۹۶ و ۹۷ را منتشر کرده است. این وزارتخانه در سال ۹۶ به ۱۹۱ موسسه مبلغ ۳۶۲ میلیارد و ۹۹۸ میلیون و ۹۰ هزار و ۹۱۱ تومان پول پرداخت کرده است. تا پایان مهر ۹۷ هم به ۶۴ موسسه ۱۲۶ میلیارد و ۵۵۶ میلیون و ۷۰۰ هزار تومان کمک مالی کرده است.

جزئیات این کمک‌ها به این شرح است: صندوق اعتباری حمایت از نویسندگان و روزنامه‌نگاران و هنرمندان ۲۸ میلیارد تومان، انجمن موسیقی ایران ۵۵۰ میلیون تومان، انجمن شاعران ۲۰۰ میلیون تومان، انجمن قلم ۳۰ میلیون تومان، انجمن هنرمندان حاجی‌آباد ۵۷ میلیون تومان، بنیاد ادبیات داستانی ایرانیان ۷۰۰ میلیون تومان، خانه هنرمندان ایران ۲۰۰ میلیون تومان، موسسه انجمن هنرهای نمایشی ایران یک میلیارد و ۷۸۲ میلیون تومان، بنیاد فرهنگی رودکی ۶ میلیارد و ۱۵۰ میلیون تومان، خانه موسیقی ۱۸۰ میلیون تومان، موسسه توسعه هنرهای تجسمی معاصر حدود ۱۶ میلیارد تومان، موسسه مطبوعاتی نشرآوران ۲ میلیارد و ۴۳۴ میلیون تومان و موسسه هنرمندان پیشکسوت ۷۰۰ میلیون تومان تا پایان مهر ۹۷ از وزارت ارشاد کمک دریافت کرده‌اند.

همچنین وزارت ارشاد در سال ۹۶ به ۱۹۱ موسسه و شخصیت حقوقی کمک مالی کرده است از جمله انجمن سینمای جوانان ایران ۲۷ میلیون و ۱۴۴ هزار تومان، خانه هنرمندان ایران ۱۰۰ میلیون تومان، خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) ۵۰ میلیون تومان، خبرگزاری رسا ۱۰۰ میلیون تومان، خبرگزاری سلامت ۵۰ میلیون تومان، دبیرخانه شورای فرهنگ عمومی یک میلیارد، دفتر شعر جوان ۲۵۰ میلیون تومان، موسسه شهر کتاب حدود ۵۰۰ میلیون، موسسه فرهنگی مطبوعاتی ایران بیش از ۱۷ میلیارد تومان، صندوق اعتباری حمایت از نویسندگان، روزنامه‌نگاران و هنرمندان ۵۸ میلیارد تومان و موسسه فرهنگی هنری توسعه هنرهای معاصر ۳۶ میلیارد و ۶۸۰ میلیون تومان.

اگرچه وزارت ارشاد در مقایسه با نهادهای نیمه‌خصوصی زیرمجموعه سپاه پاسداران فقیر به نظر می‌رسد ولی یک مو از خرس کندن هم برای جماعتی غنیمت است. نهادهایی که در بالا نام بردیم، سینما، هنرهای تجسمی، حوزه نشر و کتاب و موسیقی نفتی و رانتی را تشکیل می‌دهند. همچون آدم آهنی به برقِ، پول و نفت وصل هستند و حالا که هرکدام اینستاگرام و کانال تلگرامی دارند، می‌توانند بیش از عکس یادگاری با کاندیدای ریاست جمهوری و وزیر و وکیل مجلس، با یک پست اینستاگرامی، به داد دولت مورد حمایت خود برسند. کما اینکه پس از بازگشت تحریم‌های آمریکا، سینماگران سینمای نفتی، بودجه‌بگیران و آنها که همیشه سر تقسیم پول‌ها به موقع می‌رسند، نامه نوشتند و اعتراض کردند.

اما چه اعتراضی؟ مسعود ده‌نمکی، بهمن‌ فرمان‌آرا، رضا کیانیان، پرویز پرستویی، باران کوثری، امیرمهدی ژوله، مهتاب کرامتی، سحر دولتشاهی و... با انتشار ویدئوی مشترکی از یک کودک سرطانی با هشتگ «هدف تحریم من هستم» به‌تحریم‌های آمریکا اعتراض کردند، آنهم وقتی وزیر بهداشت پیشتر از جوّسازی‌های کنونی گفته بود که «تحریم تاثیری در میزان و قیمت داروها ندارد!»

اساسا کاری را که دولت محمود احمدی‌نژاد برای طرح رفاقت هنرمندان اصولگرا و اصلاح‌طلب نتوانست اجرا کند و یک شکاف عمیق پدید آورد، وزارت ارشاد و نهادهای خصوصی زیر نظر سپاه پاسداران از پس آن بر آمده‌اند. چه کسی فکرش را می‌کرد که یک روزی از همانجایی که مسعود ده‌نمکی فیلمساز استراتژیک نظام بودجه می‌گیرد، امثال خواص روشنفکرنمایی تأمین شوند که از کنار کاخ سعدآباد هم رد نمی‌شدند تا مبادا سایه‌ی شاه بر آنها بیفتد! شاید اصغر فرهادی هنرمند با استعداد رو به افول، از اولین کسانی بود که برای تهیه فیلم «درباره الی»، محمود رضوی تهیه‌کننده اصولگرای هفت آتشه را انتخاب کرد که بعدها «معراجی‌ها»، «ماجرای نیمروز»، «لاتاری» را ساخت و سرپرست کل تبلیغات ستاد انتخاباتی شد.

حالا این اصغر فرهادی را ضرب‌ در رقم قابل توجهی از هنرمندان کنید که امروز در صف گرفتن بودجه از صدا و سیمای جمهوری اسلامی هستند، فردا با حوزه هنری وقت ملاقات دارند، هفته آینده برای اکران فیلم خود در برلین از بنیاد فارابی نامه می‌گیرند. جای تعجب هم ندارد چطور در بازار پرتلاطم ارز و گران شدن قیمت بلیت و هتل و سفرهای خارجی، پروژه‌های ایرانی که خارج از کشور تولید می‌شوند به فراوانی زیاد شده. از فیلم و سریال‌های درجه یک تا دو و سه صدا و سیمای رژیم بازیگر خارجی استخدام می‌کنند، برای تماشای فوتبال جام جهانی بازیگر برای بوق زدن روانه می‌کنند و همه اینها را روی پوست نازکی از شرافت و مردمداری و با منت غیرقابل تحمل کار فرهنگی زندگی می‌کنند. اما مردم همواره منتقدان خوبی هستند، همانقدر که صفحه نفتی‌ها و رانتی‌ها را فالوو می‌کنند، حواس‌شان به اعتباری هم هست که روز به روز از دست می‌دهند.

تینا پاکروان تهیه‌کننده و بازیگر امروز سینما از واکنش منفی مردم به سلبریتی‌ها انتقاد کرده و گفته که «خیلی متاسفم از اینکه مردم ما اینقدر حالشان خوب نیست و اینقدر فکر می‌کنند ما از خودشان نیستیم. اما ما هم حالمان خوب نیست و به نظرم این مهمترین مسئله‌ای است که مردم هم باید بدانند. همه ما حالمان خوب نیست، چون در شرایط، دوران تاریخی و موقعیتی زندگی می‌کنیم که به لحاظ اقتصادی، سیاست بین‌المللی و اجتماعی فشار روی همه ما خیلی زیاد است. ما در تحریم‌های بین‌المللی در شرایطی ویژه هستیم، در شرایطی که الان قرار است بعضی از اقلام اساسی کوپنی شوند، بنزین گران شود و از همه لحاظ فشار روی‌مان است. دلار و طلا بالا رفته، وضع معیشت مردم سخت شده، امکان رفاه الان جزو شوخی‌هاست ولی زندگی عادی هم مسئله‌ای شده که همه ما تقریبا برایش چالش داریم و برای اینکه بتوانیم زندگی خودمان و خانواده‌مان را پیش ببریم باید تلاش کنیم.»

او گفته که «شما اعتمادتان را از دست دادید، اطمینان‌تان کم شده، حال‌تان خوب نیست چون مثلا به یک بانکی اعتماد کردید و پولتان را گذاشتید و بالا رفتن تورم باعث شده همه سرمایه‌تان را از دست بدهید اما الان من نوعی می‌خواهم یک جای دیگر کار دیگری کنم. مثلا زلزله شده و می‌خواهم کمک جمع کنم، این فعالیت باید تشویق شود، چون کسی که برنده این قضیه است که خانه‌اش را از دست داده، آن کسی که زیر آوار مانده، آن بنده خدایی که مسکن‌اش را در زلزله از دست داده و تمام دارایی‌اش زیر آوار مانده. من می‌گویم به کسانی اعتماد ندارید، اما حالا یک سلبریتی می‌گوید که این کار را می‌کند و واقعا هم انجام می‌دهد. اما بعد آن سلبریتی باید برود دادگاه یا عده‌ای شروع می‌کنند به حمله کردن به او. این عده‌ای که حمله می‌کنند بخش زیادی‌شان در فضای مجازی عکس پروفایل ندارند، تعداد پست‌هایشان صفر است، کسانی هم آنها را نمی‌شناسد که فالویشان کند، اساسا اسم واقعی هم ندارند.»

بازخواست سلبریتی‌ها و هنرمندان از مردم پدیده تازه و البته نابجایی نیست، خصوصا که در چند سال اخیر مدام توصیه و تشویق‌هایشان، مردم را به بیراهه برد و امیدوار کرد بدون آنکه نتیجه‌ای داشته باشد! ولی وقتی از سفره‌نشینان خوان گسترده‌ی نظام هستند، چطور می‌شود باورشان کرد؟! حتی اگر بگویند که تحت فشارند، مجبور به همکاری هستند و بازجویی و تهدید می‌شوند! اما اگر حتی چنین هم باشد، خوشرقصی دیگر چرا؟!

مطلب قبلی...
مطلب بعدی...


Copyright© 1998 - 2024 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie Policy