تابناک ـ یک استاد روابط بین الملل در مجله گلوبال بریف از امکان "توافق بزرگ" بین ایران و آمریکا پس از خروج از برجام خبر داده و استدلالهای درباره این گزاره که در کنار سایر گزارههای در سطح بین الملل محل بحث است را مطرح کرده است.
به گزارش «تابناک»؛ دکتر کیهان برزگر، استاد روابط بین الملل در مقالهای که در مجله گلوبال بریف کانادا منتشر کرد، نوشت: «در می۲۰۱۸ دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا از توافق جامع هستهای بین ایران و قدرتهای بزرگ (برجام) به منظور دستیابی به یک توافق بهتر، در گفتار خودش، خارج شد تا مسائل گسترده تری از جمله محدود کردن برنامه موشکی ایران و مهار نقش منطقهای این کشور را هم مد نظر قرار دهد. اما برجام تنها حوزهای بود که میتوانست ایران را به سمت یک مصالحه حداقلی با آمریکا در قالب مذاکرات و تبادلات دیپلماتیک دوجانبه هدایت کند.
ترامپ معتقد است که اعمال تحریمهای سخت اقتصادی، ایران را از درون ضعیف کرده و کشور را در آستانه فروپاشی قرار میدهد و همین امر تصمیم گیران ایران را مجبور به پذیرش تقاضاهای آمریکا، به ویژه تغییر سیاست منطقهای آن خواهد کرد. هدف اصلی ترامپ هم این است که نشان دهد به سیاست سنتی آمریکا در مهار نقش و نفوذ منطقهای ایران در توازن قوای منطقهای متعهد است. او از این طریق سعی دارد تا رضایت متحدین منطقهایاش یعنی عربستان سعودی، امارات و اسرائیل جلب کند. اینها کشورهایی هستند که اکنون در خط اول شکل دهی یک ائتلاف ضد ایرانی در منطقه هستند.
قصد اصلی رئیس جمهور آمریکا از پیگیری این سیاست انجام گفتگوهای مستقیم با ایران در قالب یک "توافق بزرگ" است که در آن وی بر اساس روحیه معامله-محور خود خواهان به حداکثر رساندن منافع اقتصادی و استراتژیک آمریکا در حداقل زمان ممکن است. بعد از چندین دور فشارهای سیاسی و تهدیدهای توییتری و درست قبل از اجرایی کردن دور اول تحریمهای اقتصادی علیه ایران در اوایل آگوست ۲۰۱۸، ترامپ به ناگهان اعلام کرد که آمادگی لازم برای گفتگو با رهبران ایران در همه زمینهها و بدون هیچگونه پیش شرطی را دارد. او قبلا چند دور مذاکره مشابه با رهبر کره شمالی کیم جون اون و رهبر روسیه ولادیمیر پوتین، البته بدون دستیابی به نتایج مشخصی انجام داده بود.
اما در حال حاضر، به چند دلیل گفتگوی مستقیم بین ایران و آمریکا نامحتمل است. نخست اینکه، ایران پیش از این با آمریکا در موضوع هستهای مذاکره کرد که نتیجه آن خروج آمریکا از برجام و بازگشت به سیاست قبلی به اصطلاح "تغییر رژیم" بوده است. این مسئله خود یک قدم دیگر بر حس بی اعتمادی و ناامنی استراتژیک ایران نسبت به اهداف آمریکا افزوده است.
دوم، همزمان با تقویت بی اعتمادی به آمریکا به عنوان یک شریک مذاکراتی، ایران اکنون تمایل بیشتری به توافقات چندجانبه در روابط بین المللی با سایر کشورها و قدرتهای جهانی دارد. منطق پذیرش اولیه ایران برای ورود به مذاکرات مستقیم با آمریکا در گذشته هم بیشتر به منظور شکستن بن بست حاصل از چند سال مذاکره هستهای با طرف غربی و هموار کردن مسیر برای دستیابی به یک توافق نهایی چندجانبه با قدرتهای بزرگ بود تا از این طریق هرگونه توجیه بین المللی برای اتصال برنامه هستهای ایران به موضوع افزایش ناامنی بین المللی خنثی شود.
سوم، از دیدگاه ایران، برنامه موشکی و سیاست منطقهای آن ارتباط مستقیم با منافع و امنیت ملی کشور دارد. لذا هرگونه مصالحه بر روی آنها به گونهای به عنوان یک موضوع باخت-برد و قرار گرفتن ایران در وضعیت باخت تصور میشود. بر این مبنا، از نگاه ایران این موضوعات کاملا مستقل از مذاکرات هستهای هستند که بر یک منطق و فرمول برد-برد به سرانجام رسید و میتوانست در شرایطی به نقطه اولیه بازگردد. در واقع، تهران و واشنگتن برداشتهای کاملا متضادی از فعالیتهای هستهای ایران و سیاست منطقهای این کشور دارند. ایران استدلال میکند که فعالیتهایش در ماهیت تدافعی است، در حالیکه واشنگتن آنها را تهاجمی و گسترش خواهانه فرض میکند.
ایران انتظار داشت که برجام منافع اقتصادی و رفع تهدیدات سیاسی-امنیتی به همراه داشته باشد. اکنون با خروج آمریکا از برجام هر دوی این موارد بازگشتهاند. همین تحول سبب شده تا ایران یک سیاست دوجنبهای را برای مواجهه با تهدیدات جدید آمریکا در پیش بگیرد. نخست، ایران اعلام کرد که در توافق هستهای بدون حضور آمریکا باقی میماند تا از این طریق احتمال هرگونه ائتلاف سازی بر علیه کشور را در سطح بین المللی خنثی کند. در این راستا، تمایل ایران به گسترش بیشتر روابط با روسیه، چین، کشورهای اروپایی و ترکیه، یعنی همه آنهایی که به نوعی در تضاد با سیاستهای جاری ترامپ ر مسائل جهانی قرار دارند، تقویت شد.
دوم، ایران یک سیاست مقاومتی به منظور دفع تهدیدات اعمالی آمریکا با تمرکز بر راهبرد "نگاه به درون" را در پیش گرفت تا از این طریق ظرفیت و قوت اقتصاد ملی خود را تقویت کرده و همزمان با بهره برداری از موقعیت برترژئوپلتیک خود در مدیریت بحرانهای منطقهای به ایفای نقش سیاسی خود بپردازد. با نوعی "اتصال منطقه ای" هدف اصلی این راهبرد تقویت قدرت ملی و نقش منطقهای ایران است.»