کیهان لندن - احمد رأفت - برایان هوک رئیس «گروه اقدام ایران» وزارت خارجه آمریکا، در نشستی رسانهای در پایگاه آناکاستیا، در حومه واشنگتن، در کنار موشکها و دیگر تسلیحات ساخت جمهوری اسلامی که در اختیار شبهنظامیان کشورهای مختلف منطقه قرار گرفتهاند، از عزم کشورش برای مبارزه با «فعالیتهای مخرب جمهوری اسلامی در منطقه»، صحبت کرد. این مقام آمریکایی تأکید کرد که حکومت «ایران با صدور اسلحه میخواهد انقلاب اسلامیاش را صادر کند»، و اگر با سیاستهای رژیم ایران در منطقه مقابله نشود «به زودی شاهد فعال شدن شبکهای از شبهنظامیان تحت حمایت ایران از شام تا شبهجزیره عربستان خواهیم بود».
قبل از برایان هوک دیگر مقامات آمریکایی، از جیمز ماتیس وزیر دفاع تا مایک پمپئو وزیر خارجه، اتهامات مشابهی به جمهوری اسلامی وارد کرده بودند. بسیاری از کشورهای اروپایی، از فرانسه تا آلمان، از بریتانیا تا ایتالیا نیز نگران حمایت جمهوری اسلامی از گروههای تروریستی و شبهنظامی در خاورمیانه و نفوذ این رژیم در کشورهای منطقه هستند. البته کشورهای منطقه بیش از دیگران جمهوری اسلامی را تهدیدی برای خود میدانند. طرح ایجاد پیمان نظامی متشکل از کشورهای عربی، که رسانهها به آن نام «ناتوی عربی» دادهاند، تلاشی در همین رابطه است.
اگرچه این ائتلاف نظامی تا کنون شکل نگرفتهاست، ولی کشورهای عربی اخیرا رزمایش نظامی مهمی را در مصر برگزار کردند که در آن علاوه بر کشور میزبان، پادشاهی سعودی، امارات متحده عربی، بحرین، کویت، و اردن حضور داشتند. انجام این رزمایش نه تنها با هدف مقابله با اسرائیل نبود بلکه این کشور با تغذیه اطلاعاتی با این ائتلاف عربی همراهی نیز میکند. هدف اصلی «ناتوی عربی» مقابله با تهدیدی به نام جمهوری اسلامی ایران است. در گذشته کشورهای عربی چندین بار تلاش کردند یک ائتلاف نظامی به وجود آورند، ولی هربار این تلاش به خاطر اختلافات درونی با شکست روبرو شد. اینبار حمایت رسمی آمریکا و همکاری غیررسمی اسرائیل میتواند موفقیت این طرح را تضمین کند.
نگاهی به دخالتهای جمهوری اسلامی در کشورهای منطقه، بدون شک میتواند بیانگر شواهدی واقعی برای نگرانی همسایگان ایران باشد. البته ادعای حضور فقط «مستشاری» جمهوری اسلامی در جنگ سوریه که در روزهای گذشته ششمین سال خود را پشت سر گذاشت، داستانی است که در این گزارش نمیگنجد.
لبنان
حزبالله لبنان بدون شک مهمترین ابزار سیاست منطقهای جمهوری اسلامی است. امروز این سازمان به بازویی مهم برای صدور تروریسم و انقلاب اسلامی به منطقه تبدیل شده است. بخشی از فعالیتهای برونمرزی سپاه در سالهای اخیر به حزبالله واگذار شده است. نه تنها در سوریه، بلکه در عراق، یمن، کویت و بحرین نیز حزبالله نقش مهمی ایفا میکند. حزبالله در رأس «محور مقاومت»ی قرار دارد که رهبران نظامی و سیاسی جمهوری اسلامی مرتب از آن یاد میکنند. چنانکه حسن نصرالله، رهبر حزبالله دو سال پیش در یکی از سخنرانیهایش گفت: ««تمام بودجه و پول و هزینههای ما از خوراکیها تا سلاح و موشک از جمهوری اسلامی میرسد، همانکه با آن اسرائیل را تهدید میکنیم».
قاسم سلیمانی نیز در یکی از سخنرانیهای اخیرش اشاره کرد «که حزبالله لبنان نقش مهمی در جنگهای عراق و سوریه و کسب پیروزیهای نظامی داشته است و نقش اول را در محور مقاومت ایفا میکند». حزبالله که در زرادخانهاش بیش از ۱۰۰ هزار موشک ارسالی جمهوری اسلامی انبار شده، سالهاست نقش خط مقدم را در جنگ نیابتی با اسرائیل ایفا میکند. یکی از مهمترین کارتهایی که جمهوری اسلامی برای کسب محبوبیت و نفود در جهان اسلام دارد، خصومت با اسرائیل است. در این استراتژی حزبالله، حتا از گروههای فلسطینی، نقش مهمتری ایفا میکند. حزبالله نه تنها در لبنان، بلکه در بسیاری دیگر از کشورهای اسلامی نماد مبارزه با اسرائیل و حمایت از فلسطینیها به حساب میآید. البته فلسطینیهایی که در لبنان زندگی میکنند، حملات حزبالله در دوران جنگ داخلی به اردوگاههایشان را هنوز فراموش نکردهاند.
لبنان سالهاست که به میدان نبرد نیابتی جمهوری اسلامی، ابتدا با آمریکا و دیگر کشورهای غربی چون فرانسه، و سپس پادشاهی سعودی تبدیل شده است. در این کشور حزبالله توانست در سال ۱۹۸۳ مقر تفنگداران آمریکایی و سربازان فرانسوی را منفجر سازد. تنها در این دو انفجار ۲۹۹ نظامی جان خود را از دست دادند. در سالهای بعد، حزبالله به دستور حکومت ایران شماری از شهروندان کشورهای مختلف را به گروگان گرفت. گروگانهایی که همگی با «وساطت» جمهوری اسلامی آزاد شدند. در سالهای اخیر هم حزبالله با حضور در پارلمان و دولت، عملا این کشور را که زمانی «عروس خاورمیانه» خوانده میشد دچار بیثباتی دائمی ساخته است.
عراق
در رابطه با نفوذ جمهوری اسلامی در عراق میتوان چندین کتاب نوشت. جمهوری اسلامی پس از سقوط رژیم بعث، نیروهای شیعه عراقی را که سالها پیش برای چنین روزی آماده کرده بود، مانند سپاه بدر، بلافاصله روانه عراقی کرد که در بیثباتی کامل بسر میبرد. این نیروها بیدرنگ اقدامات تروریستی خود را برای حذف مخالفان نفوذ جمهوری اسلامی آغاز کردند. اولین قربانی تروریسم تحت حمایت جمهوری اسلامی در عراق عبدالمجید خوئی است که در مسجد امام اول شیعیان در شهر نجف در ماه آوریل ۲۰۰۳ میلادی با ضربات چاقو به قتل رسید. عبدالمجید فرزند آیتالله العظمی ابوالقاسم خوئی از رهبران پرنفوذ شیعه و از منتقدین جمهوری اسلامی بود، که پس از سقوط صدام از بریتانیا به عراق رفته بود.
ترور مخالفان نفوذ جمهوری اسلامی از آن روز تا امروز ادامه دارد. آخرین قربانی گروههای شبهنظامی تحت حمایت نیروهای قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی که از شخص قاسم سلیمانی اطاعت میکنند، یک روحانی شیعه دیگر به نام وسام الغراوی است که در ۱۷ نوامبر در مرکز شهر بصره به قتل رسید.
روزنامه تلگراف، که در لندن منتشر میشود، اخیرا در گزارشی با استناد به منابع عراقی صحبت از حضور گروههای ضربت ایرانی میکند که ار سوی نیروهای قدس به عراق اعزام شدهاند تا هر صدای مخالف جمهوری اسلامی در این کشور را با حذف فیزیکی ساکت کنند. اعزام این نیروها واکنش به نتیجهی آخرین انتخابات در عراق است.
در آخرین انتخابات عراق، احزاب شیعی مخالف جمهوری اسلامی توانستند آرای بیشتری نسبت به نیروهایی که تحت حمایت نیروی قدس قرار دارند، به دست آورند. جمهوری اسلامی نتوانست نوری المالکی کاندیدای خود را به عنوان نخست وزیر به عراق تحمیل کند. هادی العامری فرمانده شبهنظامیان حشدالشعبی، که دیگر کاندیدای جمهوری اسلامی برای ریاست دولت بود نیز مورد توافق قرار نگرفت. نخست وزیر کنونی، َعادل عبدالمهدی عضو سابق حزب شیوعی (حزب کمونیست عراق)، که حدود ۳۰ سال پیش به مجلس اعلای انقلاب اسلامی (حزبی که در سال ۱۹۸۲ توسط خانواده حکیم در قم تاسیس شد) پیوست، در سالهای اخیر تا حدی از تهران فاصله گرفته است. عادل عبدالمهدی، اگرچه هنوز دارای روابط خوبی با تهران است ولی مورد قبول آمریکا نیز هست، و به همین دلیل بعید به نظر میرسد از سیاستهای جمهوری اسلامی تبعیت کامل بکند.
یکی دیگر از دلایل اعزام گروههای ضربت به عراق، پایان ماه عسل شیعیان این کشور با جمهوری اسلامی است. بر پایه آخرین نظرسنجی «انستیتوی مستقل مطالعات جامعه مدنی»، در ماه گذشته تنها ۴۷ درصد از شیعیان عراقی نگاه مثبت خود به جمهوری اسلامی را حفظ کردهاند. در سال ۲۰۱۵ شمار شیعیانی که نگاهی مثبت به جمهوری اسلامی داشتند ۸۸ درصد بود. بر پایه همین نظرسنجی، در حالی که در سال ۲۰۱۵ تنها ۶ درصد نگران نفوذ جمهوری اسلامی در عراق بودند، در سال جاری شمار آنها به ۵۱ درصد افزایش یافته است. عراقیهای شیعهای که جمهوری اسلامی را شریک مطمئنی برای کشورشان نمیدانند از ۲۴ درصد در سال ۲۰۱۵ به ۵۵ درصد در سال جاری افزایش پیدا کرده است.
افغانستان
ژنرال ظریف نفتلی رئیس ستاد ارتش افغانستان، در گفتگویی با بیبیسی میگوید «ما مدارک و شواهدی در دست داریم که نشان میدهند ایران سلاح و تجهیزات در اختیار طالبان در غرب افغانستان قرار میدهد.» این اولین بار نیست که یکی از مقامات نظامی یا امنیتی افغانستان جمهوری اسلامی را متهم به حمایت از طالبان میکند. در گذشته بارها مقامات دولتی تلاش کرده بودند این اتهامات جدی گرفته نشوند، ولی اظهارات بالاترین مقام نظامی این کشور دیگر امکانی برای لاپوشانی باقی نمیگذارد.
جاوید کوهستانی کارشناس مسائل نظامی و امنیتی در کابل، به کیهان لندن میگوید «این نیروهای قدس هستند که مستقیما با طالبان در ایالت هرات در تماس هستند. ما واهمه داریم که در شرایط کنونی ایران بخواهد از طالبان نیز مانند نیروهای شبهنظامی عراق برای اهداف خود و به ویژه ضربه وارد کردن به نیروهای آمریکایی در خاک کشور ما استفاده کند». یک منبع ایتالیایی میگوید «نظامیان ایتالیایی که در چارچوب ائتلاف بینالمللی در ایالت هرات افغانستان حضور دارند نیز به نوعی در حمایت جمهوری اسلامی از طالبان سهیم هستند، چون در ازای کاهش عملیات نظامی و تروریستی طالبان در این ایالت، مانع انتقال تسلیحات از ایران نمیشوند».
مایکل کوگلمان پژوهشگر انستیتو «وودرو ویلسون» در واشنگتن نیز در آخرین گزارش خود در رابطه با افغانستان مینویسد: «ایران در افغانستان روی دو میز بازی میکند. از سویی در صدد گسترش روابط خود با دولت اشرف غنی است و از سوی دیگر از طالبان حمایت تسلیحاتی میکند و اسلحههای سبک یا نیمهسنگین در اختیار آنها قرار میدهد». حمایت جمهوری اسلامی از طالبان، به گفته این پژوهشگر آمریکایی، «با ورود دونالد ترامپ به کاخ سفید به صورت محسوسی افزایش یافته است».
حمایت تسلیحاتی از طالبان تنها منبع نگرانی از فعالیتهای جمهوری اسلامی در افغانستان نیست. چندی پیش انستیتوی مطالعات استراتژیک افغانستان، نشستی در کابل با شرکت شماری از کارشناسان امنیتی و پژوهشگران نظامی در رابطه با عواقب بازگشت افغانهای لشکر فاطمیون از سوریه به افغانستان برگزار کرد. آرین شریفی رئیس پیشین ارزیابی تهدیدات دفتر امنیت ملی افغانستان که در این کنفرانس حضور داشت معتقد است «پدیده فاطمیون سه نوع تهدید میتواند برای کشور ما داشته باشد. تهدید اول ابعاد انسانی این پدیده است. بنا بر تخمین بین ۱۴ تا ۲۱ هزار نفر تا کنون در لشکر فاطمیون خدمت کردهاند. بسیاری از ۳ میلیون افغانستانی که در ایران هستند، تحت فشار برای پیوستن به فاطمیون قرار دارند. در حال حاضر نه تنها در ایران بلکه در افغانستان، مشخصا در کابل، بامیان و هرات نیز فاطمیون مراکزی را برای سربازگیری دایر کردهاند».
تهدید دوم به گفته این کارشناس امنیتی «تاثیر استفاده از شهروندان افغان در جنگ سوریه، بر روابط دیپلماتیک با ایران است. بدون شک مسئله اعزام افغانها از سوی جمهوری اسلامی به سوریه، بر این روابط تاثیر بسیار منفی خواهد داشت و میتواند به بحرانی شدن روابط بیانجامد». آرین شریفی ولی بازگشت اعضای فاطمیون از سوریه به افغانستان را مهمترین تهدید میداند: «احتمال بازگشت ۱۴ هزار سرباز ایدئولوژیک با تجربه حضور در یک جنگ و همه از یک قشر مذهبی، میتواند عواقب بسیار ناگواری داشته باشد. این افراد به آسانی میتوانند بازیچه دست یک دولت خارجی قرار گیرند و نوعی جنگ داخلی راه بیاندازند». به همین منظور در افغانستان لشکر فاطمیون یک گروه فرقهای غیرقانونی اعلام شده است.
رئیس پیشین ارزیابی تهدیدات دفتر امنیت ملی افغانستان معتقد است که «افزایش حضور شیعیانی که تجربه حضور در جنگ سوریه را داشتند، با توجه به تلاش القاعده برای دامن زدن به جنگهای فرقهای، میتواند پیامدهای بسیار دردناکی داشته باشد. تا کنون شیعیان در مقابل حملات داعش به اماکن مذهبیشان واکنش نشان ندادهاند، ولی بعید نیست که گروهی از فاطمیون دست به عمل متقابل بزنند و کشور را در آتش یک جنگ فرقهای بسوزانند. در این جنگ بدون شک ایرانیها بیتفاوت نخواهند ماند و غیرمستقیم به آن وارد خواهند شد».
جمال بلوچزاده معاون پیشین دفتر امنیت ملی افغانستان، در همین کنفرانس به حمایت تسلیحاتی جمهوری اسلامی و روسیه از طالبان صحبت کرد. او گفت «ایرانیها از زمان ظهور داعش حمایت خود از طالبان را آغاز کردند. در جنگی که این روزها در غزنی و ارزگان در جریان است، اسلحههای زیادی به دست آمده است که ساخت ایران یا روسیه هستند. امروز به وضوح میتوان گفت که طالبان در درگیری با نیروهای آمریکایی و بریتانیایی به مثابه بازوی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران عمل میکنند».
یمن
چند روز پیش در پایگاهی در حومه واشنگتن، برایان هوک رئیس گروه اقدام ایران وزارت خارجه آمریکا، چندین موشک و پهپاد ساخت جمهوری اسلامی را که شبهنظامیان حوثی در اختیار داشتند به نمایش گذاشت. در گذشته کارشناسان سازمان ملل متحد نیز که برای تحقیق در این رابطه به یمن رفته بودند، در بازگشت در گزارشی برای شورای امنیت نوشتند «ایران از اقدامات لازم برای جلوگیری از ارسال موشکهای بالستیک برای انصارالله یمن کوتاهی کرده است». به زبان سادهتر جمهوری اسلامی را متهم کردند که با ارسال موشکهای بالستیک، قطعنامه ۲۲۱۶ شورای امنیت را که ارسال تسلیحات برای حوثیها را ممنوع میکند، زیر پا گذاشته است.
آمریکا، پادشاهی سعودی و متحدانش در خلیج فارس و جهان عرب، تنها کشورهایی نیستند که جمهوری اسلامی را متهم به حمایت تسلیحاتی از انصارالله میکنند. وزارت خارجه بریتانیا در بیانیهای در همین رابطه این پرسش را مطرح میسازد: «چرا ایران که هیچگونه رابطه واقعی و تاریخی با یمن ندارد، بجای استفاده از نفوذ خود برای پایان دادن به جنگ، هزینه هنگفتی را خرج ادامه جنگ در این کشور میکند؟!» ژانایو لودریان وزیرخارجه فرانسه نیز در گفتگو با شبکه تلویزیونی RTL میگوید «ایران باید کمکهای تسلیحاتی به حوثیها را هر چه زودتر متوقف سازد. انتقال توانایی موشکی به گروههای شبهنظامی در یمن غیرمسئولانه و غیرقانونی است». دولت آلمان نیز نگرانی خود را از حمایت تسلیحاتی جمهوری اسلامی از حوثیها بارها اعلام کرده است.
این اظهارات و نگرانیها مبتنی بر شواهد است. در سال ۲۰۱۳ دو کشتی ایرانی، به نام «جیهان» یک و دو، در آبهای جنوب یمن زمانی که قصد انتقال تسلیحات برای حوثیها به قایقهایماهیگیری را داشتند، توقیف شدند.
یک سال و نیم بعد کشتی دیگری در سومالی که موشک و پهپاد ساخت جمهوری اسلامی بار زده بود، توقیف شد. پس از این توقیفها که توسط نیروهای کانادایی و فرانسوی صورت گرفت، کشتیهای حامل موشک، پهپاد و دیگر تسلیحات، از بنادر کوچک ایران به قصد شاخ آفریقا حرکت میکنند و از اینجا اسلحه سبک و قطعات موشک و پهپاد را با قایقهای ماهیگیری به جنوب یمن که تحت کنترل شبهنظامیان حوثی است، منتقل میکنند.
جمهوری اسلامی تا چندی پیش منکر هرگونه حمایت نظامی از انصارالله و حوثیها در یمن بود، تا بالاخره محمدعلی جعفری فرمانده سپاه پاسداران حضور به عنوان «حمایت مستشاری» در این کشور را تائید کرد. محمدعلی جعفری گفت: «در هر کجا ملت اسلامی تحت ظلم باشد ما از آنها حمایت میکنیم. در یمن حکومت در دست انصارالله است که ار ما درخواست حمایت مستشاری کردهاند». ناصر شعبانی رئیس مرکز پژوهشهای دفاع امنیتی دانشگاه «امام حسین» نیز در یک سخنرانی حزبالله لبنان و انصارالله یمن را «عقبه جمهوری اسلامی در منطقه» خواند و افزود «به یمنیها گفتیم دو نفتکش سعودی را بزنند و زدند». البته ساعاتی بعد از این اعتراف، مجبور شد این سخنان را پس بگیرد.
بحرین
در ماه سپتامبر دادستانی بحرین اعلام کرد ۱۱۶ نفر را به اتهام عضویت در گروه حزبالله وابسته به جمهوری اسلامی تفهیم اتهام کرده است. چند روز بعد، ۴ شهروند جمهوری اسلامی که با مدارک جعلی و مخفیانه به بحرین وارد شده بودند نیز دستگیر شدند. بلافاصله پس از این بازداشتها دولت بحرین سپاه پاسداران و قاسم سلیمانی، فرمانده نیروی قدس، را در فهرست تحریمهای تروریستی خود قرار داد. قاسم سلیمانی چندی پیش گفته بود «شیخ عیسی قاسم (رهبر شیعیان بحرین) خط قرمز ما است و تجاوز به حریم او شعلهای از آتش را در بحرین و سراسر منظقه پدید خواهد آورد و برای مردم راهی جز مقاومت مسلحانه باقی نمیگذارد که نتیجه آن نابودی رژیم سفاک آلخلیفه خواهد بود».
سال گذشته نیز حسین شریعتمداری، نماینده علی خامنهای در کیهان تهران، بار دیگر تکرار کرده بود که «بحرین استانی از ایران است که به دست استعمار جدا شده است. سعید قاسمی از فرماندهان سپاه نیز چندین بار تا کنون تکرار کرده است که «ایران پایگاه حمایت از انقلاب در بحرین است». محمدعلی جعفری فرمانده کل سپاه هم میگوید: سپاه برای پاسخ به گستاخیهای بحرین و رفتار سفیهانه آن که ناشی از تکیه به قدرت آمریکا است، آمادگیهای لازم را ایجاد کرده است و منتظر دستور میباشد».
گروه سرایا المختار که تا کنون مسئولیت حمله به چند پاسگاه پلیس در بحرین را تقبل کرده است، اخیرا مدعی ساخت سلاحی سبک به نام «مختار ۱» شده است و میگوید به زودی اسلحه دیگری با نام «شرف» را نیز تولید خواهد کرد. رهبر این گروه اضافه کرده است که در صورت لزوم حزبالله لبنان و انصارالله یمن نیز تسلیحات لازم را در اختیار این گروه قرار خواهند داد. البته حزبالله و انصارالله تسلیحات خود را از جمهوری اسلامی دریافت میکنند.
آنچه بیش از همه بر نگرانیها در مورد دخالت جمهوری اسلامی در بحرین و حمایت تسلیحاتی آن از شیعیان افراطی این کشور افزوده است، کشف کارگاهی مجهز برای تولید اسلحه نیمهسنگین در حومه منامه است. در ویلایی به ظاهر مسکونی، مامورین امنیتی بحرین ۲۰ هزار پرس هیدرولیک و دستگاههای تراش فلزات ساخت ایتالیا و چین یافتند. این دستگاهها برای تولید گلولههای زرهشکن، با قابلیت سوراخ کردن بدنه تانک تنظیم شده بودند. در همین ویلا، ۱۹۰ کیلو مواد منفجره از نوع C۴ نیز انبار شده بود. بنا بر گزارش واشنگتن پست، این حجم از چنین مواد منفجرهای برای غرق کردن یک کشتی جنگی کافی است. القاعده با استفاده ار همین حجم از C۴ توانست حفرهای ۱۲ متری در بدنه ناوشکن آمریکایی َUSS COOL ایجاد کند. نباید از یاد برد که بحرین میزبان فرماندهی ناوگان پنجم نیروی دریایی آمریکا است.
فلسطین
دامنه دخالتهای جمهوری اسلامی تا نوار غزه ادامه دارد. سارمان فتح و حکومت خودگردان فلسطین سالهاست جمهوری اسلامی را متهم به تفرقه و فرافکنی میکنند و معتقدند که حمایتهای این کشور از حماس و جهاد اسلامی، از دلایل اصلی عدم پیشرفت مذاکرات صلح با اسرائیل است و در نوار غزه حضور دستهای حکومت ایران محسوس است. هزینه انسانی موشکهایی که حماس و جهاد اسلامی به سمت اسرائیل پرتاب میکنند را مردم فلسطین پرداخت میکنند. جمهوری اسلامی، برخلاف بسیاری دیگر از کشورها از کمکهای انسانی دریغ میکند و تنها بخشی از هزینههای نظامی حماس و جهاد اسلامی را بر عهده گرفته.
درحقیقت، به گفته احمد حسین روزنامهنگار فلسطینی در رامالله، رژیم ایران «هزینه موشکپرانی را پرداخت میکند». احمد حسین به کیهان لندن میگوید: «کمکهای بشردوستانه نیز از سوی هرکشوری اهدافی را دنبال میکنند، هدف جمهوری اسلامی ولی نه تنها در جهت حمایت از مردم فلسطین نیست، بلکه در جهت خلاف آن است و هر بار که گفتگو با اسرائیلیها آغاز میشود، انها با موشکهایشان مذاکرات را قبل از آغاز به بنبست میکشانند. جمهوری اسلامی با افراطیترین جناحهای سیاسی اسرائیل دارای منافع مشترک است».
کویت
سال گذشته دولت امیرنشین کویت ۱۵ دیپلمات، از جمله علیرضا عنایتی سفیر جمهوری اسلامی را از این کشور اخراج کرد. تنها ۴ دیپلمات از سال گذشته در سفارت جمهوری اسلامی در کویت باقی ماندهاند.
این تصمیم در پایان دادگاهی گرفته شد که ۲۶ نفر را به جرم عضویت در گروههای تروریستی که با نام «عبدلی» شناخته میشود، محکوم کرد.
رهبری این این گروه، که توانسته بود از طریق دریا اسلحه و تجهیزات نظامی نیز به کویت وارد کند، با یک سپاهی ایرانی به نام علیرضا حیدردهقان بود که در دادگاه، همراه با یکی دیگر از اعضای این گروه، به اعدام محکوم شد. ۱۴ نفر از اعضای گروه عبدلی توانستند ار کویت به ایران فرار کنند.