در چند روز گذشته یکی از مدعیان تاریخ معاصر در پی مناظرهای با جناب حجت الاسلام مجتبی لطفی، ادعایی را درباره کمک مالی آیت الله منتظری به زندانیان مجاهدین و بهاییان پس از انقلاب به نقل از آقای لطفی جعل کرده و با وجود انتشار فایل صوتی مناظره در کانال آوای خرد و اثبات کذب بودن آن ادعا اما سایت تسنیم و برخی نشریات اصولگرا به پیشواز رفته و با بازنشر خبر و نوشتن تحلیل، گویی کشف تازهای برای اثبات تهمتهای مندرس قدیمی به کف اوردهاند و به هیاهو روی آن پرداختند. از همین جمله جعلی هم به گونهای بهره برداری و القا میکنند که گویی ایشان از سازمان مجاهدین خلق یعنی عوامل ترور و انفجار حمایت میکرده است.
نگارنده به عنوان کسی که در جریان جزییات امر بوده و از فقیه فرزانه و عالیقدر آزاده، اجازه کتبی و توصیههای شفاهی در این زمینه داشته، شاهد بودهام که آیت الله منتظری همواره پیش و پس از انقلاب نسبت به خانواده زندانیان، حساسیت ویژهای داشتهاند. آیت الله هاشمی رفسنجانی در گفتگویی، یکی از ویژگیهای ممتاز ایت الله منتظری را در دوران پیش از انقلاب، حمایت مالی از خانواده زندانیان میداند. یکی از اتهاماتی هم که در زمان شاه بخاطر آن محکوم شدند کمک مالی به خانواده زندانیان بود. اسناد ساواک نیز نشان میدهد در آن زمان، اشرف خانم دختر ایشان (و نیز برخی معتمدین دیگر) این وظیفه را برعهده داشتند.
آیت الله منتظری نه تنها به خانواده برخی از زندانیان بلکه به پژوهشگران و نویسندگان مستقل و برخی NGOها و تشکلهای دانشجویی و نیز انجمنهای خیریه در حد توان خویش کمک مالی میکردند.
نگارنده شخصا سخاوت ایشان را در یاری به خانواده زندانیان از قول مرحوم پدرم شنیده و در گفتگو با آیت الله منتظری که از بی بی سی پخش شد مطرح کردم. این سنت نیکوی انسانی، پس از انقلاب هم ادامه داشت و خانواده زندانیان سیاسی و عادی را فارغ از جرم یا عقیده زندانی، با مطالعه جوانب مختلف و در حد بضاعت خویش نه رفع حاجت آنان، مورد عنایت قرار میدادند. حتی یکبار درباره یک زندانی سیاسی کمونیست پرسش کردم، ایشان پاسخ دادند که خانواده او ربطی به عقیده او ندارد. بالاخره خانواده زندانی چه مسلمان باشد چه کمونیست نباید درمانده شود.
این از فضیلتهای بزرگ اخلاقی و انسانی آیت الله منتظری بود و در واقع وظیفهای بوده که برعهده حکومت است ولی در آن قصور و تقصیر میورزد و حتی زندانی را پس از آزادی از شغل و تامین معاش محروم میسازند و گاه محرومیت تبعی یا تکمیلی میدهند.
در هیاهوی کشف جدیدِ پارهای از اصولگرایان، آنچه موجب حیرت بود اینکه، اینان بیش از همه مدعی دیانت هستند ولی گویی بهرهای و معرفتی از آن ندارند زیرا آنان با این منطق بیش و پیش از آیت الله منتظری، شخصیت بزرگ اسلام امام علی (ع) را زیر سوال بردهاند. امام (ع) حقوق خانواده خوارجی را که در جنگ مسلحانه علیه حکومت او کشته شده بودند قطع نکرد و خانواده آنان را مورد حمایت مالی قرار داد. درمورد خود خوارج نیز فرمودهاند تا زمانی که خونی نریختهاید شما را از فئ و... محروم نمیکنم.
در حالی که آیت الله منتظری تا آنجا که شخصا اطلاع دارم مراجعه و درخواستی ازسوی خانوادههای بهاییان و نیز متهمان و محکومان به اقدامات خشونت بار و تروریستی نداشتهاند که همچون امام علی با آنان رفتار کنند. به راستی الگوی این عده از اصولگرایان، کیست؟ گرچه کمک مالی آیت الله منتظری که پس از رحلت ایشان هم ازسوی بیت گرامیشان دنبال میشود، چنانکه ادعا کردهاند نبوده اما اگر بود هم منطبق با مرام انسانی و دینی بود ولی اینان با منطق آلوده به قدرت، حتی کلام خدا را به چالش گرفتهاند. یکی از اینان میگوید"از آنجا که محکومان فرقه ضالّه بهائیت و خانوادههایشان مستقیماً تحتالحمایه شبکه جهانی این فرقه استعماری و اسرائیلی قرار دارند، نگرانی درباره سرنوشت خانوادههای ایشان بیمورد و نشانه سادهلوحی است، همچنان که این نگرانی در خصوص خانواده منافقین به دلیل اقدامات سازمانی تشکیلات نفاق، بیجاست و تازه اگر مسئولیتی هم متوجه جایی باشد، مربوط به نهادهای مسئول حکومتی است و نه دستگاه مرجعیت" سپس بر اساس آن خبر مجعول افزوده اند" از آنجا که مرحوم منتظری در مقام یک مجتهد و تکیهزده بر جایگاه مرجعیت دینی، به گفت نزدیکانش، مرتکب چنین اقدامی در یک دوره مستمر و طولانی میشده است، اکنون ساحت پاک مرجعیت شیعه را در مظانّ این اتهام قرار داده که نستجیربالله میتوان سهم امام را علیه امام و علیه خدا به کار گرفت! حضرت امام خطاب به آقای منتظری در نامه معروف ۶۸. ۰۱. ۰۶: "سعی کنید افراد بیت خود را عوض کنید تا سهم مبارک امام، بر حلقوم منافقین و گروه مهدی هاشمی و لیبرالها نریزد. "
این در حالی است که اتفاقا قرآن کریم یکی از مصارف هشتگانه زکات را کمک مالی به کافران به منظور تالیف قلوب میداند:
إِنَّمَا اَلصَّدَقٰاتُ لِلْفُقَرٰاءِ وَ اَلْمَسٰاکِینِ وَ اَلْعٰامِلِینَ عَلَیْهٰا وَ اَلْمُؤَلَّفَةِ قُلُوبُهُمْ وَ فِی اَلرِّقٰابِ وَ اَلْغٰارِمِینَ وَ فِی سَبِیلِ اَللّٰهِ وَ اِبْنِ اَلسَّبِیلِ فَرِیضَةً مِنَ اَللّٰهِ
زکوات و صدقات، تنها به تهیدستان و بینوایان و متصدیان [گردآورى و پخش ] آن، و مؤلفه قلوبهم) کسانی که میخواهید دلشان را به دست آورید)، و در[راه آزادى ] بردگان، و وام داران، و در راه خدا (امور عام المنفعه)، و به در راه ماندگان، اختصاص دارد. [این ] به عنوان فریضه از جانب خداست (سوره توبه آیه ۶۰). عدهای از مترجمان و مفسران "مؤلفه قلوبهم" را مسلمانان سست الایمان، مخالفان و منافقان تلقی کردهاند ولی غالبا مؤلفه قلوبهم را کافران دانستهاند.
قرن هاست مراجع تقلید مردمی به عنوان امین مؤمنان، دریافت کننده و مقسم وجوهات بوده و هستند و برخی از آنها به این تکلیف عمل میکنند. چه شده است که ناگهان در این چند صباحی که جمهوری اسلامی تشکیل شده برخی گمان میکنند باید مراجع را خلع ید و محدود به صلاحدیدهای حکومت نمایند؟ اساسا مرجع تعیین و تشخیص مورد مصرف زکوات و نیز تشخیص مصداق مولفه قلوبهم، خود فرد است و هر کس میتواند شخصا یا به واسطه امین خویش به مصارف یاد شد برساند.
فاصله برخی از مدعیان اصولگرایی با اخلاق و انسانیت و دیانت تا کجاست؟
کانال گفتارهای باقی
https://t.me/emadbaghi
اینستاگرام emadeddinbaghi
فیس بوک Emadbaqi@