من تا به حال در باره آقای مهدی خلجی ننوشته بودم و از دیروز تا حالا این دومین بار است که اسم ایشان را در نوشته ام می آورم.

امروز، بعد از ۲۴ ساعت زیر و رو کردن خبرهای مربوط به ایشان و همسر محترمه شان و نیز ملاحظه و مشاهده ی گفته ها و نوشته های مندرج در توییتر و اینستا و غیره، تصمیم گرفتم به طور قاطع به پشتیبانی از ایشان بر خیزم و از ایشان دفاع جانانه کنم!

به نظرم متن آقا مهدی، برای ما ایرانیان شایعه ساز، کافی نیست، و ایشان باید داستان زندگی خود و همسرشان را از زمان هوخشتره آغاز می کردند و یواش یواش، بعد از سی چهل جلد کتاب، به سال ۱۳۹۷ می رسیدند و توضیحکی می دادند در باره ی جریان همسرشان، و دو کلمه می فرمودند که بالاخره همسرشان پولی چیزی از این یارو پتروشیمی به دست اش رسیده یا نرسیده و عکس این خانه ای که با اسم و رسم همسر در شبکه های اینترنتی دست به دست می شود و می گویند خانه ای میلیون دلاری ست متعلق به همسر ایشان می باشد یا نمی باشد و آیا آقا مهدی در این خانه زندگی می کرده اند و هنوز هم می کنند یا نمی کرده اند و دیگر هم نمی کنند، و اگر می کرده اند یا می کنند، هرگز از خانم همسر پرسیده اند که این خانه که در آن نشسته بودند یا هنوز هم نشسته اند پول اش از کجا آمده و غیره و غیره.