یا توئیت دیگری که در آن، امیرحسین میر اسماعیلی در آن از خورش محلی گیلانی‌ها به نام « اسفناج ساک» اسم برده بود و به نظر بازپرس شعبه دوم دادسرای فرهنگ و رسانه، مصداقی از اتهام « اشاعه فحشا» بود. شوخی با شربت نذری که در روز تولد امام دوازدهم شیعیان، بین مردم پخش می‌شود در کنار ده ها توئیت دیگر، برای بازجویان و دستگاه قضایی، به معنای «توهین به مقدسات و ائمه» بود:«در مورد جشن نیمه شعبان نوشتم که نذر کنندگان با ریختن تنها یک شیشه شربت در یک پاتیل آب، امام زمان را ناراحت کرده و ظهور او را به تأخیر می اندازند.»

طرح اتهام‌های اخلاقی پرونده میراسماعیلی را سنگین‌تر کرد:«در یک هفته بازجویی، اتهام‌های اخلاقی مختلفی به من زدند. از کوچک‌ترین کامنتی که پای عکس یک دوست گذاشته بودم، استفاده می‌کردند، می‌خواستند اثبات کنند با او به قول خودشان رابطه غیر اخلاقی دارم. بازجو حتی از من برای پرونده سازی اخلاقی علیه دیگر همکاران هم استفاده کرد. مثلاً می‌پرسید، فلان خبرنگار زن، با فلان خبرنگار مرد، چه رابطه ای دارند؟»

ارتباط با رسانه‌های بیگانه، خط مشترک پرونده سازی علیه روزنامه نگاران

ارتباط با رسانه‌های بیگانه هم از اتهام‌های تکراری دستگاه امنیتی علیه روزنامه نگاران است که برای امیرحسین میراسماعیلی هم تکرار شد:«پوریا زراعتی مجری شبکه من و تو از دوستان قدیمی و همشهری من است که در بابلسر سال‌ها هم کلاس بودیم. من و پوریا همیشه برای پست‌های هم کامنت می‌گذاشتیم و خوش و بش می‌کردیم. بازجو می‌خواست از این ارتباطات مجازی ساده به ارتباطم با رسانه های خارج از کشور برسد که موفق نشد. مأموران حتی برای قطع این ارتباط خیالی بین من و شبکه من و تو پیش از بازداشتم، به سراغ مادر پوریا زراعتی رفته و او را هم تحت فشار گذاشتند. البته همکاری‌ام با شبکه من و تو دقیقاً بعد از پایان بیست و پنج روز بازداشت در بند دو الف سپاه، شروع شد که این هم نتیجه پرونده سازی‌ها، بیکار شدنم و خالی کردن پشتم توسط مسئولان روزنامه جهان صنعت بود.»

روایت جنجالی از مرگ کاووس سید امامی در زندان

امیر حسین میر اسماعیلی، طنزنویس پیشین روزنامه جهان صنعت که این روزها در ترکیه ساکن است، بعد از یک هفته بازداشت در سلول انفرادی بند دو الف زندان اوین، دو هفته را هم در سلول چند نفره این بند گذراند که در این مرحله با امیرحسین خالقی، یکی از هشت بازداشتی فعال محیط زیست و چند نفر دیگر از بازداشتی های همین پرونده همراه شد.

روایت او از نحوه مرگ « کاووس سید امامی»، فعال محیط زیست و استاد دانشگاه امام صادق که حدود چهار ماه قبل بازداشت او در همان بند رخ داد، این روزها در فضای مجازی سر و صدای زیادی به پا کرده است. او این روایت را در شبکه تلویزیونی من و تو مطرح کرد.

روایت او از مرگ کاووس سید امامی شبیه روایتی است که حکومت از مرگ این استاد دانشگاه ارائه داده و به شدت از سوی خانواده و کسانی که سید امامی را می‌شناسند رد شده است:«تعدادی از هم پرونده‌ای‌های آقای سید امامی از جمله امیرحسین خالقی، یکی از زندان بان‌های بند که انسان بسیار مهربانی هم بود، و البته دو مدیر سایت عمار نیوز که به اتهام جاسوسی زندانی هستند، برای من درباره مرگ آقای سید امامی زدند. به گفته آن‌ها آقای سید امامی به دلیل اعترافات اجباری که یکی از هم پرونده ای‌ها در حضورش انجام داد، و البته فشارهای مستقیمی که به خودش وارد شد، خودکشی کرد. آقای سید امامی آن طور که بچه‌ها گفتند چندین بار به خاطر این پرونده بازداشت شد. اعتراف اجباری هم پرونده‌‎ای آقای سید امامی علیه او که در مقابلش هم انجام شد، درست شب مرگ این فعال محیط زیست روی داد. آن شب مأموران به سید امامی می‌گویند اگر در مقابل دوربین اخبار 20:30 اعتراف کند، در دادگاه به او کمک می‌کنند. او به مأموران می‌گوید باید فکر کنم و به سلولش می‌رود و خودکشی می‌کند. سال 96 علاوه بر این هشت فعال محیط زیست، سازمان اطلاعات سپاه، ده‌ها فعال محیط زیست دیگر از جمله دو برادر اهل بندر لنگه را از سراسر کشور بازداشت کرد تا علیه آقای سید امامی و همکارانش اعتراف کنند.»

با این حال عدم ارائه تصاویر کامل لحظه مرگ کاووس سید امامی به خانواده او، خبرهای زیادی که در مورد شکنجه روانی و جسمی به فعالان محیط زیست در زندان منتشر شده است و شناختی که خانواده و دوستان سید امامی از او داشتند، افکار عمومی را برای این که مرگ سید امامی را مطابق روایت رسمی حکومت خودکشی بدانند، قانع نکرده است. میراسماعیلی تاکید می‌کند که تنها راوی آنچه در زندان شنیده است و می‌گوید: « به نظر من، مرگ او به هر طریقی اتفاق افتاده باشد، اولاً آن را قتل می‌دانم و ثانیاً مسئول آن سازمان اطلاعات سپاه است.»

امیر حسین میراسماعیلی، بعد از بیست و پنج روز بازداشت در زندان اوین، با وثیقه دویست میلیون تومانی آزاد می‌شود. این بار به گفته او، مأموران امنیتی با تماس تلفنی و دعوت این روزنامه نگار به جلسات مختلف، تلاش می‌کنند موافقتش را برای فعالیت در رسانه‌های حکومتی مثل خبرگزاری فارس و برنامه طنز «دکتر سلام»، جلب کنند.

خود امیرحسین میراسماعیلی می‌گوید رد کردن تمام این پیشنهادها به پرونده سازی مجدد و بازداشت دوباره‌اش در زندان فشافویه منجر می‌شود. این بار هم، پرونده سازی علیه او با استناد به توئیت‌هایش انجام شد. انتقاد از ارسال کمک‌های مردم به «کمیته امداد امام خمینی» برای مردم غزه در فلسطین، توئیت اصلی بود که دوباره فضا را علیه طنزنویس پیشین مطبوعات داخلی ملتهب کرد. اسم بردن از یک وب سایت پورن در توئیتر، مصداق دیگری از اشاعه فحشاء در بازداشت دوم امیر اسماعیلی شد.

بازداشت و انتقال میراسماعیلی به زندان تهران بزرگ و تشکیل دوباره پرونده این بار در دادسرای کارکنان دولت، به صدور حکم بیش از ده سال زندان تعزیری، به اتهام‌های اخلاقی و امنیتی باز هم به بهانه مجموعه دیگری از توئیت‌های اننقادی و طنز، سرنوشتی بود که در نهایت پرونده زندگی و فعالیت این روزنامه نگار را در ایران بست.