Friday, Aug 30, 2019

صفحه نخست » مرگ‌های مشکوک و بدون توضیح در نیروی هوایی ارتش

ib_082919.jpgامیر فرشاد ابراهیمی / بخش فارسی ایران بریفینگ

مرگ مشکوک فرماندهان و نظامیان نیروهای مسلح ایران از همان ابتدایی‌ترین روزهای پیروزی انقلاب اسلامی آغاز شد، از اعدام‌های بی دادگاه و غیر مستند روزهای اول انقلاب که بگذریم با ترور سپهبد قرنی این حذف‌ها رسماً ادامه پیدا کرد و در ایام جنگ ایران و عراق هم‌ شدت گرفت البته این مرگ‌های مشکوک فقط به زمان جنگ مربوط نمی‌شود، قهرمانان زنده جنگ ایران و عراق، فرماندهانی که در آن سال‌ها نامور بوده‌اند پس از جنگ نیز یکی پس از دیگری کشته‌شده‌اند.

نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی شاهد مرگ‌های مشکوک بی‌شماری است، در قسمت قبل به عباس بابایی پرداختیم و در این بخش چند مرگ مشکوک دیگر در نیروی هوایی را پی می‌گیریم.

ازجمله مرموزترین مرگ‌های مشکوک فرماندهان ارتش بعد از جنگ باید به کشته شدن «محمدعلی باقرزاده» فرمانده گروه ضربت نیروی هوایی ارتش و ستاد بیت الزهرا ارتش جمهوری اسلامی اشاره کرد که در این مورد ارتش هیچ توضیحی تابه‌حال نداده است، اولین خبر اعلام‌شده در مورد مرگ وی تصادف و سانحه رانندگی اعلام شد، فرد همراه وی «شیبانی» و مجاهد مشهور افغانستانی «استاد اکبری» با نقاهت یافتن اعلام کردند که خودرو منفجر شد و از جاده منحرف شدیم در این مقطع روزنامه‌های رسمی کشور صرفاً اعلام کردند به دست عوامل استکبار جهانی به شهادت رسیده، اما اکنون در پورتال رسمی شهدای ارتش جمهوری اسلامی علت شهادت و محل شهادت وی نامشخص اعلام‌شده و بر روی سنگ مزار وی تلویحاً علت شهادت خدمت به محرومان و مدرسه‌سازی و در سایت شهدای تهران شهید امنیت و نحوه شهادت درگیری با اشرار در زابل عنوان‌شده که با مروری بر فعالیت‌های گروه‌های مخالف مسلح جمهوری اسلامی در شرق ایران به نظر نمی‌رسد در سال ۱۳۶۸ گروه مخالف مسلحی وجود داشته.

1.jpg
پایگاه اطلاع رسانی ارتش محل و نحوه شهادت باقرزاده را نامشخص اعلام کرده
2.jpg
سایت شهدای تهران محل شهادت را زابل و باقرزاده را شهید امنیت معرفی کرده است
***
3.jpg

محمدعلی باقرزاده فرمانده گروه ضربت نیروی هوایی و بنیانگزار و فرمانده ستاد مشترک بیت الزهرای ارتش نیز بوده است، وی از ابتدایی‌ترین روزهای استقرار آیت‌الله خمینی در مدرسه رفاه مسئولیت حفاظت پیرامونی مدرسه رفاه و سرتیم حفاظت اعضای شورای انقلاب می‌شود.

4.jpg
نفر چهارم از سمت چپ محمد علی باقرزاده در مدرسه علوی تهران آغازین روزهای پیروزی انقلاب
***

گروه ضربت ارتش از ابتدا تاکنون

این گروه قدیمی‌ترین و چه‌بسا محرمانه‌ترین نهاد انقلابی در دل ارتش است که زمان تأسیس آن به قبل از روزهای پیروزی انقلاب اسلامی برمی‌گردد.

مطالب بیشتر در سایت ایران بریفینگ

تأسیس این گروه توسط «محمدعلی باقرزاده» از کارمندان فنی پادگان دوشان تپه به دستور اعضای شورای انقلاب و با نظارت آیت‌الله محمد بهشتی صورت می‌گیرد، درواقع بهشتی از طریق محمدعلی باقرزاده در نیروی هوایی ارتش و علی صیاد شیرازی در نیروی زمینی ارتش در پوشش جلسات قرآن‌خوانی دو گروه را تأسیس و قبل از پیروزی انقلاب ارتباط خودش را با آن‌ها برقرار کرده بود.

بهشتی به باقرزاده مأموریت می‌دهد که تحت عنوان جلسات قرآن و نهج‌البلاغه گروهی را تشکیل دهد که در مسجد رسول اکرم خیابان ژاله تشکیل جلسات می‌دادند، هسته اولیه گروه‌های مخالف نظام پهلوی در نیروی هوایی و متعاقب آن درگیری‌های همافران با گارد جاویدان در پادگان دوشان تپه و همچنین دیدار همافران و افسران نیروی هوایی در مدرسه علوی با آیت‌الله خمینی در ۱۹ بهمن ۱۳۵۷ ماحصل همین جلسات و گروه هست.

با پیروزی انقلاب، باقرزاده در پادگان قصر فیروزه در محل سابق باشگاه افسران «گروه ضربت» را رسماً تشکیل می‌دهد و کارش را با بازداشت افسران و امرای نیروی هوایی که وابستگی نزدیک به ساواک و یا گارد جاویدان و خاندان پهلوی داشتند آغاز می‌کند، حفاظت از پایگاه‌ها و نقاط حساس ارتش و همچنین اعضای شورای انقلاب نیز به این گروه واگذار می‌شود.

در روز ۲۲ شهریور ۱۳۵۸ سرلشکر امیربهمن باقری فرمانده سابق نیروی هوایی و رئیس وقت سازمان هواپیمایی کشوری در فرودگاه مهرآباد بازداشت شد.

روزنامه کیهان فردای آن روز نوشت: «تیمسار باقری فرمانده سابق نیروی هوایی جمهوری اسلامی ایران ساعت ۶ صبح دیروز هنگامی‌که قصد داشت با پرواز ارفرانس از کشور خارج شود، توسط «گروه ضربت پاسداران» مستقر در فرودگاه مهرآباد دستگیر شد.

محمدعلی باقرزاده در مورد این دستگیری به روزنامه اطلاعات در آن زمان گفته: «ساعت ۱۰ شب شنبه گذشته از انجمن اسلامی نیروی هوایی به ما اطلاع داده شد که تیمسار باقری فرمانده سابق نیروی هوایی که توسط حاکم شرع دادگاه‌های ویژه ارتش ممنوع‌الخروج شده است، قصد دارد از طریق ارفرانس به کشور فرانسه برود. به دنبال این اطلاع گروه ضربت فرودگاه مأموریت یافت که به هر طریق که ممکن است از خروج تیمسار باقری جلوگیری نموده او را بازداشت نماید و برای این منظور از برادران انجمن اسلامی نیروی هوایی نیز کمک گرفتیم که بعداً از طریق تلفن‌های فرودگاه متوجه شدیم که وی با پاویون دولتی تماس گرفته و می‌خواهد از آن باند فرودگاه پرواز نماید که بلافاصله گروه ضربت به محل مزبور رفتند و وی را که یک ساک مشکی نیز در دست داشت دستگیر کردند. باقری هنگام دستگیری هیچ‌گونه عکس‌العملی نشان نداد و راننده وی نیز که مسلح بود دستگیر شد و هر دو نفر تحویل دادگاه ویژه ارتش شدند»

5.jpg
شهید ستاری در رمپ پایگاه یکم شکاری مهرآباد / شباهت لباس فرم اعضای گروه ضربت نهاجا با سپاه پاسداران
***

با شروع جنگ ایران و عراق گروه ضربت که همکاری بسیار تنگاتنگی با سپاه پاسداران داشت و حتی لباس فرم آن‌ها نیز سبزرنگ بود و از همین رو بسیاری آن‌ها را گروه ضربت پاسداران می‌نامیدند مأموریت هماهنگی نیروی هوایی ارتش با سپاه و جهاد سازندگی را در پشتیبانی جنگ برعهده می‌گیرد.

با آغاز جنگ ایران و عراق در ارتش یک ستاد مشترک تشکیل می‌شود که مسئولیت جمع‌آوری کمک‌های مردمی و انتقال آن‌ها به جبهه‌ها از طریق سپاه پاسداران و جهاد سازندگی را برعهده داشته، «ستاد کمک‌رسانی بیت الزهرا».

این ستاد همچنین پشتیبانی مهندسی رزمی جنگ ارتش را هم بر عهده داشت که فرماندهی آن با محمدعلی باقرزاده بود.

6.jpg
به دلیل آنکه ستاد بیت الزهرا درگیر ماموریتهای امنیتی نیز بوده خود ارتش نیز ترجیح می دهد کمتر از این یگان بگوید
***

این ستاد در هشت سال جنگ خدمات شایانی انجام می‌دهد اما ازآنجاکه در کنارش و به‌موازات کار پشتیبانی جنگ مأموریت‌های امنیتی هم انجام می‌داده ارتش کمتر نسبت به آن اطلاع‌رسانی کرده است و ترجیح می‌داده این ستاد چراغ خاموش فعالیت نماید.

ازجمله امور امنیتی که این گروه انجام داده تأسیس حفاظت و امنیت پرواز از سال ۱۳۵۸ هست که از سال ۱۳۶۸ به دستور فرمانده ستاد کل قوا به سپاه پاسداران واگذار شد، شناسایی مخالفان و بازداشت فرماندهان متمرد ارتش در طول جنگ نیز توسط همین گروه انجام می‌گرفت، ضمن آنکه بسیاری از خریدهای پنهانی مایحتاج جنگ از کشورهای خارجی و یا قاچاقچیان بین‌المللی را نیز این گروه برعهده داشت.

با پایان یافتن جنگ عملاً کار ستاد بیت الزهرا تمام‌شده بود اما به این گروه مأموریت‌های محرمانه و فوق سری از سوی شورای عالی امنیت ملی داده می‌شود.

از ابتدای سال ۱۳۶۸ گروه ضربت و ستاد بیت الزهرا مأموریت آموزش بخشی از مجاهدین افغانستانی را بر عهده می‌گیرد، محمدعلی باقرزاده مأموریت می‌یابد تا «سپاه پاسداران انقلاب اسلامی افغانستان» را به رهبری محمد اکبری تشکیل و آموزش نظامی دهد. (محمد اکبری فرمانده سپاه پاسداران افغانستان هم اکنون نماینده مجلس در پارلمان افغانستان هست)

پایگاهی محرمانه در سیستان و بلوچستان تأسیس می‌شود و نیروهای سپاه پاسداران افغانستان در آن پایگاه آموزش نظامی می‌دیدند.

روز ۱۲ آبان ۱۳۶۸ طی یک عملیاتی که هرگز ابعاد آن فاش نشد خودروی حامل محمدعلی باقرزاده و محمد اکبری مشهور به استاد اکبری فرمانده سپاه پاسداران افغانستان موردحمله قرار می‌گیرد، اکبری به همراه شیبانی از فرماندهان قرارگاه پشتیبانی نهاجا از این عملیات جان سالم به درمی‌برند اما باقرزاده کشته می‌شود، جمهوری اسلامی هیچ اطلاع‌رسانی از این واقعه تا به امروز نکرده است، ابتدا گفته شد سانحه رانندگی بوده، مدتی بعد نیز علت شهادت را درگیری با «عوامل استکبار جهانی» عنوان کردند و هم‌اکنون نیز در سامانه بنیاد شهید «درگیری با اشرار» قیدشده.

7.jpg

محسن مرادی از اعضای این گروه در مصاحبه‌ای مختصر که شاید تنها اطلاعات موجودی باشد که تابه‌حال از وی منتشرشده درباره باقرزاده و نحوه کشته شدنش می‌گوید: «محمدعلی در ۱۳۲۶ در شهر میانه، دیده به جهان گشود؛ وی در یک خانواده مذهبی که پدر وی از روحانیان شهر میانه بود؛ پرورش یافت... خدمات شایان وی که موردتوجه سپاه و ارتش قرارگرفته بود؛ وی را مأمور تشکیل «گروه ضربت» که وظیفه آن محافظت از افراد رده‌بالا حکومتی، اعم از نظامی و سیاسی بود؛ کرد؛ از اعضای این گروه می‌توان به حضور شهید مهدی آشتیانی اشاره نمود.

وی در ظهر روز ۱۲ آبان ۱۳۶۸ درحالی‌که از نماز جمعه، سیستان و بلوچستان با چند از تن همکارانش برمی‌گشت؛ «به علت نامشخصی» ماشین، از جاده منحرف‌شده و محمدعلی، به شهادت می‌رسد و همکارانش نیز زخمی می‌شوند.

پس از واقعه کشته شدن باقرزاده و احتمالاً کشف و لو رفتن این مأموریت عملاً فعالیت ستاد بیت الزهرا نهاجا نیز متوقف می‌شود، فرماندهی گروه ضربت نهاجا نیز به احمد مشکات سپرده می‌شود»

در همان زمان شایعه حذف باقرزاده را در دو نهاد جستجو می‌کردند سپاه پاسداران و گروه های افغانستانی، بسیاری بر این گمان بودند سپاه پاسداران از اینکه در دل ارتش مأموریت مشابه نیروی قدس که در آن زمان به سپاه لبنان مشهور بود را در حال اجرا دارد شاکی بودند و بسیاری دیگر نیز ترور باقرزاده و استاد اکبری را ناشی از اختلافات درونی گروه‌های افغانستانی می‌دانند.

اما نکته سؤال‌برانگیز همین‌جاست که فرماندهان ارتش و مسئولان جمهوری اسلامی هیچ‌وقت خود را مکلف به جوابگویی دلیل اصلی مرگ این فرمانده ارشد نمی‌دانند؟

اما این تنها مرگ مشکوک در گروه ضربت نهاجا نبوده است، مرگ مشکوک دیگر در این گروه به مهدی آشتیانی برمی‌گردد که در مصاحبه محسن مرادی نیز به آن اشاره‌شده است.

مرگها در گروه ضربت ادامه دارد...

مهدی آشتیانی معاون اطلاعات وقت گروه ضربت و از زبده‌ترین مأموران امنیتی این گروه بوده است، وی در ایام جنگ ایران و عراق مسئول تیم امنیتی حفاظت از مقام‌های حکومتی که برای دیدار و سرکشی به جبهه‌ها می رفتند بود و از او به‌ عنوان مؤسس گارد امنیت پرواز جمهوری اسلامی نیز یاد می‌شود که وی نیز عاقبتی همچون باقرزاده یافت.

8.jpg
مراسم به خاک سپاری و گرامیداشت سرهنگ آشتیانی و اتفاق خواه ۵ ماه پس از کشته شدنشان در قصرفیروزه تهران برگزار می شود
***

در مرداد ۱۳۶۹ در زمانی که روابط ایران و عراق هم‌زمان با حمله عراق به کویت و متعاقب آن به علت حمله آمریکا به عراق، رو به بهبود رفته بود، درحالی‌که ایران نقش بی‌طرف اعلام داشت اما گروه ضربت ارتش مأموریت محرمانه انتقال بخشی از تجهیزات موشکی عراق به ایران را برعهده داشته، در میانه همین مأموریت دو تن از اعضای گروه ضربت (مهدی آشتیانی و هادی اتفاق خواه) در خاک عراق حین انتقال این تجهیزات هنگام حمله نیروهای آمریکایی به پایگاهی در بصره کشته می‌شوند، رسانه‌های ایران خبر شهادت این دو نظامی را «مأموریت ویژه» اعلام نمودند!

اطلاع رسانی به خانواده های این دو شهید و همچنین برگزاری مراسم برای آنها به جهت آنکه جمهوری اسلامی در صدد مخفی نگه داشتن این عملیاتها بوده با تاخیر پنج ماهه انجام گرفته است.

9.jpg
قصر فیروزه تهران ، ستاد مرکزی بیت الزهرا و گروه ضربت نیروی هوایی ارتش
***
10.jpg
علت شهادت : در حین انجام ماموریت ویژه
***

علت شهادت: مأموریت ویژه، رزمایش، رفت و برگشت

اینکه گروه ضربت چه نوع تجهیزات موشکی و یا تسلیحاتی را از عراق به ایران منتقل کرده‌اند ازجمله مواردی است که جمهوری اسلامی هرگز آن را عنوان و فاش نکرده است.

ماجرای کشته شدن مهدی آشتیانی و هادی اتفاق خواه در حالی است که در مصاحبه‌ای که پدر هادی اتفاق خواه با سایت ارتش انجام داده علت شهادت فرزندش را رزمایش عنوان می‌کند، بر روی سنگ مزار آن‌ها علت شهادت مأموریت ویژه عنوان‌شده است و در پورتال شهدای تهران محل شهادت هر کدام از آنها را جاده قم عنوان کرده‌اند اما شهید آشتیانی را در حالی که بیش از دو سال از پایان جنگ و یا دفاع مقدس گذشته است شهید دفاع مقدس و به علت «رفت و برگشت» به منطقه و شهید اتفاق خواه را «رفت و برگشت» به خط مقدم عنوان کرده اند ، در واقع مضحک ترین دلیل برای عنوان کردن شهادت این دو ارتشی می تواند همین «رفت و برگشت» باشد که برای آنها درج شده است!

11.jpg
12.jpg

مرگ‌های مشکوک فرماندهان نظامی در جمهوری اسلامی هرگز پایان نیافت و تا امروز نیز ادامه دارد.



Copyright© 1998 - 2024 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: info@gooya.com تبلیغات: advertisement@gooya.com Cookie Policy