فائزه خانم هاشمی گُلی به جمالت، همینقدر هم که گفتی گُل گفتی: «نه تنها رای دادن به اصلاح‌طلبان مشکلی را حل نمی‌کند بلکه همین مشکلات موجود ادامه پیدا خواهد کرد و حضور در انتخابات تایید همین روند است.» از اینکه کمی هم شُل گفتی و امید کاذب گارباچف ایرانی از درون اصلاح طلبان دینی را در ذهن کاشتی کمی پایین تر گپی می‌زنیم اما پیش از این، تو را به جمال و جدت، تو را به اولیا و انبیاء، تو را به پنج تن آل عبا و بالاخره تو را به هرکس که دوست داری یه کاری با این شبه سکولارهای ما بکن، یه دستی به سر و صورتشان بکش تا شاید از خر شیطان پایین بیان و دست از لجبازی‌شان از بی مزگی اصلاح طلبی دینی و حدیث آن بردارند و آن را بی خیال شوند و اینهمه دل نازک‌شان را به تئوری‌های رنگارنگ خر رنگ کن دموکراسی طلبان دینی نسپارند. ما که آنقدر گفتیم زبان ما مو در آورده و تازه چپ چپ هم نگاهمان می‌کنند.
(یادآوری، وقتی کسی کار بدی بکند بر سبیل طعن و طنز به او گویند: گلی به جمالت. و گاهی هم به منظور تمجید و تحسین گفته می‌شود. اما منظورم هر دوجنبه آن است به همین خاطر شُل گفتی را نیز با آن آوردم.)
بانوی پدر کشته شده بر سر تقسیم غنائم قدرت، همانطور که گفتم گُل گفتی اما کمی شُل گفتی وقتی پای گارباچف را در دستگاه تئوکراسی ایران باز کردی. نکنه با جلایی‌پور بر سر اینکه «باید آنقدر تکرار کنیم» تا به دموکراسی برسیم یه جورهایی از قبل بند و بست کردی و با نقشه قبلی خواستی تا پای گارباچف بی دین و از خدا بیخبر را در حکومت تئوکراتیک ایران به میان کشی؟ بمیرم که کفگیر تئوری‌های جورواجور که عمدتاً هم این تئوری‌ها نزدیک «انتخابات» بافته می‌شوند به ته دیگ خورده.
فائزه خانم، جلایی‌پور این را نفهمیده اگر «تکرار» از حد بگذرد دور خویش چرخیدن است. و دور خویش چرخیدن همان غازچرانی ست. البته که این غازچرانی را با فرهنگ غازچرانی ما تنافی نیست به همین دلیل غازچران‌های شبه سکولارهای ما از شماها بطور وافر و صادقانه خوششان می‌آید تا از ماها، و هستند همیشه با شماها و قهرند با ماها همانطور که بودند با اوباما و قهر بودند با ما. آخه برادر جلایی‌پور این گردش «تکرار» در بساط زر و زور و تزویر کجا بتونه دموکراسی بیاره؟ مگر ایران موش آزمایشگاهی شماهاست که هر زمان نزدیک «انتخابات» می‌شه فیل‌تان یاد هندوستان می‌کنه و با تئوری‌های «صد من یه غاز» آزمایشش می‌کنید؟
نتیجه: فضل شاکر فائزه خانم رفسنجانی در احتمال ساطع شدن گارباچف در دستگاه تئوکراسی ایران و به دور خود چرخیدن و غازچراندن جلایی‌پور در زمین مدارای اصلاح طلبانهء دینی و همچنین تکرار در تکرار آن به مصداق این سخن حافظ راجع به «دور گردون» که روزی دموکراسی را بر وفق مراد مان بچرخاند و تا آن روز از نظر جلایی‌پور باید «تکرار» کنیم، است. واقعاً که اینها چه خیر و برکتی ست در فضای دستگاه غازچرانی این حکومت که در هنگام نزدیکی «انتخابات» از هر گوشه‌اش می‌بارد.
نیکروز اعظمی
[email protected]
نامه‌ای به یک همکار سابق! اسماعیل نوری‌علا
