آنچه مسلم است و از نظر علم سیاست بین الملل، باید مد نظر آمریکا و شخص دونالد ترامپ باشد، این مهم است که در شرایط موجود و مشهود بودن عدم مشروعیت رژیم در داخل ایران؛ اینگونه و با ولع به دنبال مذاکره با حکومتی اینچنین ورشکسته سیاسی چه در داخل و چه خارج از ایران، نباشد.
در حالیکه رژیم جمهوری اسلامی و بازوی تروریستی آن در جهان یعنی سپاه پاسداران؛ مدتهاست که به دنبال ماجراجویی و شیطنت در منطقه بوده و با حملات کوچک و بزرگ خود که آخرین آن دخالت مستقیم در حملات موشکی به تاسیسات نفتی عربستان و وارد کردن شوک به اقتصاد جهانی بود؛ اینگونه اصرار بر مذاکره با چنین رژیمی سرکش و ناقض تعهدات بین المللی؛ بدور از دانش سیاسی و دیپلماتیک است.
دولت آمریکا و شخص دونالد ترامپ بایستی ضمن قرار دادن حکومت ایران و رهبری آن در یک انزوای دیپلماتیک و تحریم سیاسی آن؛ رویکرد تعامل و همکاری را با مردم ایران در اعتراضات گوناگونی که در ایران درجریان است؛ درپیش بگیرد و ضمن تأکید بر عدم مشروعیت این رژیم در نشستن پای مذاکره «بعلت عدم مقبولیت داخلی و عدم نمایندگی مردم ایران»؛ اپوزیسیون را به رسمیت بشناسد و از مردم ایران بخواهد تا برای جلوگیری از آسیبهای ناخواسته، هر چه سریعتر تکلیف خود را با این حکومت و فرقه تبهکار، یکسره کنند.
تلاش جمهوری اسلامی برای ایجاد یک فضای جنگی و در ادامه آن مظلوم نمایی و برهم زدن تمرکز افکار عمومی داخل کشور از موضوع گذر از این رژیم؛ خوشبختانه تا امروز به نتیجه نرسیده و هوشیاری و خویشتن داری آمریکا و بخصوص عربستان در عدم پاسخگویی به ماجراجوییهای رژیم؛ فعلا این سناریو فریبکارانه را عقیم گذاشته و امید میرود که همچنان وارد بازی جنگ با رژیم نشوند و اگر قرار بر اقدام نظامی باشد، زمانی این مهم را عملی سازند که با قصد کمک به سرنگونی رژیم و یاری رساندن و دفاع از مردم ایران باشد.
و اما آنچه مسلم است و قابل کتمان نیست؛ کمکهای استراتژیک و نظامی رژیم جمهوری اسلامی ایران به حوثیهای یمن در تقابل مستقیم با دولت قانونی آن کشور است که بعلت ناتوانی در مقابله با شورش حوثیهای وابسته به جمهوری اسلامی ایران؛ از کشورهای متحد در خلیج فارس همچون عربستان و امارات متحده درخواست کمک در برابر حوثیها نموده و ادامه این پشتیبانیهای رژیم، شرایط برقراری صلح را در یمن هر روز دشوارتر میکند.
استراتژی جنگ نیابتی رژیم توسط بازوهای تروریستی خود در منطقه، چیزی نیست که از چشمان سیاستمداران منطقه و جهان پوشیده بماند. تهدیدهای متعدد از سوی مقامات رسمی و غیر رسمی رژیم در جهت ایجاد اخلال در امنیت و ثبات منطقه؛ گواهی است بر جنگ طلبی و آتش افروزی رژیمی که درصد بالایی از خبرها را، مدتهاست به خود اختصاص داده است.
بنظر میرسد که اشتباهات محاسباتی رژیم جمهوری اسلامی در جهت اخلال در تمرکز نیروهای برانداز در داخل و خارج از ایران بر امر سرنگونی رژیم با توسل به فریب عوام؛ میرود تا شرایط سختی را بر ملت ایران مهیا سازد.
شرایطی که حتی در صورت ادامه خویشتن داری جامعه بین الملل بر شروع یک جنگ خانمانسوز و ویرانگر؛ میتواند شرایطی چون کره شمالی و فقر و انزوا را برای مردم به ارمغان آورد.
بی شک تنها راه خروج از این شرایط اسفناک و جلوگیری از نابودی زیرساختهای اقتصادی و منابع کشور، چه با جنگ و چه با تحریمهای خرد کننده؛ خیزش مردم و خروج از این فضای بی تفاوتی و بی عملی است که در آن گرفتار شدهاند.
اپوزیسیون خارج از کشور و بخصوص افرادی که امکان ارتباط گیری با سیاستمداران کشورهای تأثیرگذار در معادلات سیاسی دنیا را دارند بایستی ضمن آگاهی رسانی به آنها در زمینه لزوم تحریمهای سیاسی و بایکوت کردن رژیم جمهوری اسلامی، لزوم مذاکرات با نمایندگان واقعی مردم در اپوزیسیون را گوشزد کرده و راهکارهای گذر هر چه سریعتر از این شرایط خطیر را که نه تنها امنیت منطقه، بلکه امنیت جهانی را تهدید میکند را در اختیار آنان قرار دهند.
بدیهی است ادامه بی تفاوتی مردم و عدم معرفی آلترناتیو مناسب جهت جایگزینی رژیم کنونی ایران؛ باعث ادامه تعامل جامعه بین الملل با رژیم و چشم پوشی از حقوق مردم ایران در قبال منافع اقتصادی این کشورها خواهد شد و تنها بازنده این تعاملات و تانگوهای سیاسی میان غرب و رژیم جمهوری اسلامی، مردم ایران خواهند بود و بس!
همایون نادریفر