Tuesday, Oct 22, 2019

صفحه نخست » ابهام در لائیسیته و نظراتی چند در این باره، علی صدارت

Ali_Sedarat_2.jpgاز جمله هدف‌های اصلی من از نگارش این مقاله، فاصله گرفتن از سامانه‌های غربی و فرانسوی است. به لائیسیته نباید به عنوان دین‌ستیزی و یا برخورد و واکنش ناهویدا به دین نگریسته شود. صاحب این قلم مایل به ارائۀ پیشنهاد روشنی در مورد اینکه به لائیسیته چگونه باید نگریست، و ارائه گونه‌های جدید نگرش فکری به لائیسیته، و ایجاد بحث و تبادل نظر در بارۀ لائیسیته و نتایج و بازتابهای آن است. من میخواهم از این موقعیت و از این مقاله برای انگیختن نقطۀ شروعی برای برخوردی ژرف به لائیسیته و نیز برای انگیختن یک مباحثۀ بین‌المللی در مورد لائیسیته ایجاد کنم. این مباحثه همچنین به رویۀ تلاش باورمندان به دینی را برای گرواندن فرد دیگری به معتقدات خود، تاثیر دین در زندگی روزانه و اینکه چگونه افراد خود را به این نیازمندی‌ها تطبیق می‌دهند را مورد بحث قرار خواهد داد.
این باور که فقط پیشرفت علمی و فنی می‌تواند به پیشرفت اخلاقی و اجتماعی راه یابد، حالا افول کرده است. ما امروز در خطر وابستگی بیش از حد به اصول گذشته هستیم. این آینده را حتی بیشتر نامطمئن گردانده و منجر به مباحث مبهم سیاسی و اجتماعی با برنامه‌ای مشوش شده است.

در تمدن دنیای مدرن امروزه، تکاثر قابل توجهی در دین و اخلاقیات وجود دارد و چالش آفرینش یک جامعۀ هم نوا در میان تمام افراد باید برآورده شود. ما نیاز داریم که به متفاوت بودن ادیان مختلف و اعتقادات فلسفی (مانند آته‌ایسم <خدا ناباوری> و آگنوستیسیزم <ندانم‌گرائی>) احترام بگذاریم و حامی برقراری گفتگوهای دموکراتیک و خشونت‌زدا در همۀ زمانها باشیم. امروزه مردم بسیار بیشتر به حقوق ذاتی خود عارف هستند؛ بنابراین دولت، که سعی می‌کند شهروندان در زندگی و کار کردن با هم مشترک شوند، باید ضامن باشد که حقوق و باورهای افراد محترم شمرده شود. به این دلیل من مقالۀ ذیل را نوشته‌ام که امیدوارم مباحثات عمومی را ارتقا دهد که چگونه می‌توان این چالش حاصل گردد.
هر بشری، چه به صفت فردی و چه به شکل جمعی، صرف نظر از جنس، نژاد، رنگ یا باور دارای حق آزادی بیان و آزادی وجدان است و حق دارد به عقاید دینی و فلسفی (مانند آته‌ایسم و آگنوستیسیزم) مورد انتخاب خود بپردازد. دولت به مثابه یک بنیاد مردمسالار باید به این حقوق احترام بگذارد و آنها را پاسداری کند.
هر دولت پیشرویی که به عقاید اجتماعی و اخلاقی و دینی گوناگون شهروندان خود احترام می‌گذارد، به سادگی می‌تواند این روند را فرا گیرد و باعث شکوفا شدن لائیسیته شود.
واژۀ لائیسیته به فرهنگ، ملت یا قارۀ خاصی متعلق نیست. گونه‌ای از شکل یا روند لائیسیته، اگرچه نه با این اسم، ولی با تمام این معنا، می‌تواند قبلا در میان ملتها و تمدنها وجود داشته باشد.
آداب و رسوم شایع مانند تقویم دینی، تشریفات رسمی تشیع و دفن، یادواره‌های مدنی، که بازتابی از میراث تاریخی هستند، نباید به صورت کنشهای غیرقابل انعطاف و غیرقابل جابجائی قلمداد شوند، بخصوص اگر که جامعه چندفرهنگی باشد. آنها باید در کانون مباحثه مسالمت‌آمیز دربارۀ لائیسیته قرار بگیرند. ار آن مهمتر روند لائیسیته بسته به آن کشور به گونه‌ای مختلف اِعمال خواهد شد.
پیدایش گونه‌های جدیدی از اعتقادات دینی، چه از نوع "من‌در‌آوردی" رسم، عقیدۀ دینی و غیردینی، بیان‌های جدید و تا یک حد از بیان‌های بنیادگرای دینی باشد، باید بررسی شوند عقاید دینی و فلسفی به عنوان سرمایه‌های فرهنگی نگریسته می‌شوند. هر زمانی که لازم گردد، لائیسیته بیانگر جدائی زمینۀ دینی از نظام اجتماعی و سیاسی است. برعکس چیزی که بعضی از آن می‌هراسند، لائیسیته به معنای حذف دین نیست بلکه به معنی آزادی هر کس در انتخاب باور است. در یک زمینۀ فردی‌سازی دین، این مهم است که دشواری محدود کردن اندیشۀ دین در خود پرستش را درک نمود. لائیسیته می‌تواند یک حوزۀ عمومی برای زندگی هماهنگ پیشنهاد کند.
ما باید هشیارانه مواظب باشیم که لائیسیته قربانی روند خود نشود که تبدیل به یک دین "سکولار" بگردد.

علی صدارت



Copyright© 1998 - 2024 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie Policy