سرعت تناوب اعتراضات مدنی مردم ایران در سالهای اخیر بگونهای شدت یافته است که زمان کافی برای ارزیابی جداگانه هر یک از موجهای جدید اعتراضی باقی نمیگذارد. پس از خیزش گسترده تهیدستان در دی ماه ۱۳۹۶، ما بطور دائم شاهد اعتصابات کارگران و فرهنگیان و تجمعات بازنشستگان و مال باختگان بودهایم. همچنین، در این دو سال اخیر شاهد بودهایم که مردم ایران مقاومت و مبارزات مدنی خود را بطرق مختلف به پیش بردهاند و اشکال جدیدی از مقاومت را نیز تجربه کردهاند.
در آبان ۱۳۹۸، زمانی که نیروی کنترل و سرکوب حکومت عمدتا متوجه اعتصابات اقشار و اصناف مختلف و اعتراضات دستههای کوچک مردم در برابر موسسات رانت خوار بود، مردم معترض با جرقه سه برابر شدن قیمت بنزین، در بسیاری از شهرهای ایران، مجددا، به خیابانها آمدند و خیزش جدیدی را رقم زدند. خیزشی که از نظر گستردگی، ابعاد و تنوع و همبستگی اقشار مختلف جامعه بسیار بی نظیر بود.
نگاه گذرا به این امواج متناوب و متنوع مقاومت مدنی مردم ایران بخوبی نشان میدهد که مبارزه مسالمت آمیزِ مخالفین حکومت اسلامی، که مطابق تمامی نظر سنجیها و مطالعات میدانی اکثریت چشمگیری را در جامعه آماری تشکیل میدهند، روندی کاملا تکاملی و رو به جلو را پیموده است.
از جمله نقاط مثبت و برجسته این فرایند رو به رشد مقاومت مدنی مردم ایران عبارتند از: همبستگی اقشار و طبقات جامعه ایران، اتخاذ تاکتیکهای فعال و کنشگر در نشان دادن اعتراضات و مطالبات، تحول خواستههای صنفی و طبقاتی به اهداف سیاسی مشخص، و نیز، انتقال یک موج اعتراضی توسط یک صنف و قشر خاص به گروههای اجتماعی دیگر و از این طریق، وارد کردن ضربات خود به بدنه حاکمیت از نقطهای که انتظار آنرا ندارد.
در مقایسه با جنگ تسلیحاتی بین دو ارتش (war، که معمولا کوتاه و یا میان مدت است و با پیروزی یک طرف و یا آتش بس به پایان میرسد) از یک سو، و جنگهای طولانی مدت و فرسایشی که در آن اشکال مختلفی از رقابت و تخاصم طراحی و تجربه میشوند (warfare، که در واقع بیشتر پروسه تکامل جنگ را منعکس میکند) از سوی دیگر، میتوان گفت که مقاومت مدنی ملت ایران یک فرایند طولانی مدت و فرسایشی و با امواج متناوب (همراه با افت و خیز) و راهکارهای متنوع، مشابه warfare را طی میکند.
از این نظر میتوان گفت که جامعه مدنی و مقاومت مدنی مردم ایران، پس از طی تجارب بسیار ناشی از تشکیل و سامان دادن نهادهای بسیار متنوع مردمی مستقل، و نیز با خلق مناسبات و فرهنگ و روابط جدید، در کنار و به موازات سیستم و مناسبات اجتماعی و فرهنگی (که نظام جمهوری اسلامی همواره قصد تحمیل و اجرای آنرا داشته است) اکنون به نقطهای از رشد و تکامل رسیده است که عملا مناسبات رسمی و فرهنگ تحمیلی حاکمیت اسلامی را در سایه خود قرار داده و از آن عبور نموده است. این پروسه را میتوان با پروسه تکاملی و رشد در عرصههای warfare مانند جنگ سرد بین دو بلوک شرق و غرب مقایسه کرد که قدرت نظامی شرق در سایه قدرت همه جانبه تر غرب، بویژه از نظر اقتصادی، قرار گرفت که سرانجام منجر به فروپاشی آن گردید.
در همین راستا میتوان به جرات گفت که خیزش آبان ماه امسال و تدوام آن در شکل اعتراضات سیاسی دانشجویان سرتاسر کشور، نشان میدهد که مقاومت مدنی مردم ایران اکنون از زیر پوست جامعه مدنی ایران مستقل از حاکمیت، که سالها با امتناع از مقرارات و فرهنگ و ارزشهای اسلامی تحمیلی به حیات خود ادامه و به اشکال مختلف اعتراضات خود را آشکار میکرده است، کاملا خارج و وارد فاز جدی مبارزه رو در روی فرسایشی با نیروی سرکوب حکومت شده است.
لازم با اشاره است که رهبری جمهوری اسلامی نیز این فاز جدید از مقاومت مدنی را کاملا متوجه شده است. علی خامنهای در نماز جمعه این هفته آشکارا اضطراب و نگرانی خود را از این مرحله جدید مبارزات مردم علیه کلیت نظام و شخص رهبری را نشان داد و تنها راه باقی مانده در برابر خود را مانند هر دیکتاتور عقب مانده و خیره سر دیگر، اعلان چنگ علیه مردم معترض ایران (با فریب خورده و وابسته به اجنبی نامیدن آنها) داد. وی با یوم الله نامیدن این روزها عملا به هوارادن و نیروهای امنیتی خود پیام داد که ملت وارد فاز مبارزه مستقیم و رو در رو با او شده است و تنها راه باقی مانده برای او، ورود به این جنگ با تمام قوا است. وی در این رابطه با دادن وعده پیروزی به نیروهای خود سعی کرد روحیه آنها را حفظ کند.
اکنون اما مقاومت مدنی مردم ایران با ورود به این فاز جدید شانسها و امکاناتی را در اختیار دارد که اگر بخوبی مورد استفاده قرار نگیرند مجبور است مجددا دورهای از افول و یا حتی بازگشت به راهکارهای پیشین را تجربه کند. عدم بهره وری بهینه از شانسهایی که وجود دارند و در پی آن وقفه در تناوبهای جنبشهای اعتراضی یکی از خطرات بزرگی است مقاومت و مبارزه مدنی مردم را در این مرحله تهدید میکند. اما شانسها و امکانات بالقوهای را که مردم ایران اکنون در اختیار دارند چیستند و چگونه میتوان از آنها استفاده کرد؟
۱ - مهمترین شانس و امکان جدیدی که مبارزات مردم ایران در اختیار دارند، عبور جنبشهای مطالباتی اصناف و اقشار مختلف به جنبشهای سیاسی اعتراضی علیه کلیت نظام اسالامی و بویژه شخص رهبری و نیروهای امنیتی و نظامی اوست. شعارهای مشترک اکثر معترضین در آبان ماه امسال و سپس دانشجویان سراسر کشور نشان آشکاری از عبور کامل جنبش ایران از مطالبات صنفی به خواستههای مشخص سیاسی است. این شانس و امکان اما زمانی تبدیل به واقعیت میشود که بر مبنای آن یک استراتژی مشخص تنظیم گردد. داشتن یک استراتژی مشخص برای عبور از این نظام و پایبندی به آن، مانع از آن میشود که جنبشهای اعتراضی اقشار مختلف مردم راضی به برخی از امتیازهای مرحلهای که حکومت میخواهد بدهد، شوند و یا توسط شعارهای فریبنده نظام حاکم و هموندان آن منحرف گردند. همچنین داشتن یک استراتژی مشخص برای گذار مسالمت آمیز از رژیم اسلامی میتواند بمانند معیاری برای ارزیابی و نقد تاکتیک هایی که گرفته میشوند عمل کند. برای مثال مانع از آن شود که اعتراضات خیابانی مردم به خشونت و تخریب کشیده شوند. شرایطی که معمولا به سود رژیم حاکم تمام میشود.
۲ - شانس و امکان دیگر، همبستگی روز افزون اقشار و طبقات مختلف جامعه ایران در اعتراصات اخیر است. اگر در اعتراضات خیابانی دو سال پیش عمدتا تهیدستان و جوانان بیکار در شهرستانهای کوچک حضور داشتند، اما در خیزش آبان ماه امسال و بدنیال آن اعتراضات دانشجویی، شهرهای بزرگ ایران و طبقات مرفه تر این شهرها نیز در خیابانها بودند و علیه سمبلهای نظام و نمادهای اقتدار آن شعار میدادند. این شانش و امکان اما زمانی عملی میشود و تبدیل به یک واقعیت ماندگار در میگردد که الیت هر یک از اقشار و اصناف با یکدیگر ارتباط و مناسبات فعال و منظم برای هماهنگ کردن فعالیتهای خود برقرار کنند. اعتراضات دانشجویان قطعا توسط هستههای مقاومت مدنی در دانشگاهها هدایت و سازماندهی میشدند، همانطور که اعتصابات کارگری توسط رهبران و کمیتههای اعتصاب آغاز میگردیدند. ارتباط بین این واحدها با توجه به اهداف و استراتژی مشترک، یک شانس و امکان بسیار قوی میباشد و در صورت عدم استفاده از آن یک نقطه ضعف و بنابراین تهدید جدی محسوب میشود. ایجاد شبکههای ارتباطی فعال از طریق سوشیال مدیا پاسخی است به این ضرورت بسیار مهم.
۳ - بکارگیری تاکیتکهای مختلف و متنوع شانس و امکان دیگری است که خیزش گسترده مردم ایران آنرا امکان پذیرتر ساخته است. به این معنی که اگر بار دیگر یک حرکت اعتراضی جدید از سوی بانوان کشورمان علیه حجاب اجباری آغاز شود، مانند گذشته در حد یک عمل فردی که دیگران فقط تماشاگر آن هستند باقی نخواهد ماند و هجوم ماموران انتظامی به زنان میتواند جرقهای باشد برای آغاز دور جدیدی از خیزش مردم. بنابراین اقشار و گروههای اجتماعی مختلف باید در این مرحله با نشان دادن آشکار تبعیض هایی که در حق آنها روا داشته میشود و با اتخاذ تاکتیک هایی مانند اعتصابات و امتناع از کار و یا اعتراض به حجاب اجباری در محیطهای کاری و آموزشی، از دیگران نیز بخواهند که به آنها بپیوندند. حجاب اجباری فقط موضوع دختران جوان نیست، و چون بخش بزرگی از جامعه دانشگاهی ایران و کارمندان و کارگران را زنان تشکیل میدهند و آنها نیز میتوانند به جنبش ضد حجاب بپیوندند. بنابرین امکان جلب حمایت اقشار و بخشهای مختلف جامعه ایران بدلیل درد مشترک، بیش از هر زمان دیگری وجود دارد و بهتر است رهبران و سازمان دهندگان اعتراضات و اعتصابات روی آن سرمایه گذاری جدی نمایند.
۴ - امکان بسیار مهم دیگری که امروزه بوجود آمده است امکان جلب حمایت و همدلی و همدردی بدنه ماشین سرکوب و افراد عادی آن است که یا بدلیل ترس و یا نیاز مالی تن به این کار دادهاند. تجربه اکثر مبارزات مدنی نشان میدهد که سرانجام بخشی از نیروهای سرکوب اعتماد و وفاداری خود را نسبت به نظام حاکم از دست میدهند و بتدریج از آن جدا میشوند. هنر مقاومت مدنی و بزرگترین شانس و امکانی که مبارزات خشونت پرهیز داشتهاند و از این طریق توانستهاند صحنه مبارزه را به نفع خود عوض کنند، کنده شدن بدنه ماشین سرکوب و پیوستن نیروهای رها شده از به صفوف مردم است. در این رابطه هر اندازه جنبش اعتراضی گسترده تر شود و اقشار بیشتری را در برگیرد، امکان رهایی افراد سرکوب گر از نقطه مرکزی ماشین سرکوب بیشتر میگردد، زیرا نیروی سرکوبگر باید در مقابل حتی خانواده و افراد محل خود و هم صنفیهای خود بایستد. موقعیتی که نیروی سرکوبگر، بعد از چند بار تکرار، تاب مقاومت در برار آن نخواهد داشت.
۵ - شانس و موقعیت دیگر این واقعیت است که به میزانی که اختلافات و گستگیهای درونی رژیم تشدید میشود، همبستگی مردم رو به افزایش گذاشته است. از این شانس و موقعیت نیز میتوان کمال استفاده را نمود و به اشکال مختلف جناحهای درونی رژیم را از طریق افشاگری رانت خواریها و سو استفادههای دیگر مقامات رژیم از موقیعت خود، در مقابل هم قرار داد. همانطور که ریزش برخی از نیروها و افراد اصلاح طلب از نظام جمهوری اسلامی مدتها است که آغاز شده است که به احتمال بسیار زیاد با تشدید بحرانهای داخلی این روند ادامه خواهد یافت.
۶ - شانس و امکان دیگر که امروزه بیش از هر زمان دیگر در اختیار مردم ایران قرار گرفته است توجه روز افزون جامعه جهانی به وضعیت و شرایط داخل کشور و اعتراضات مردم است. با توجه به سیاستهای تنش افزای رژیم در منطقه و با توجه به موج اعتراضات نسل جوان در لبنان و عراق علیه حضور و دخالت نیروهای سپاه در کشورشان و حتی خوشحالی بخشی از مردم سوریه از کشته شدن قاسم سلیمانی مشروعیت باقی مانده رژیم نیز در سطح منطقه و جهان بسرعت در حال فروریختن است. در این مرحله این وظیفه نیروهای مخالف جمهوری اسلامی در خارج کشور است که به اشکال مختلف دنبال شناساندن مقاومت مدنی مردم ایران به جهانیان و بالاتر بردن درجه مشروعیت و حقانیت آن است. اکنون برای جهانیان آشکار شده است که مردم ایران بر خلاف نظام حاکم اسلامی صلح طلب و خواهان زندگی مسالمت آمیز با همسایگانشان بدون دخالت در امور داخلی یگدیگر میباشند.
یک سخنرانی بیهوده، کوروش گلنام