پیک نت - کرونا بحرانی است فراگیر. همه نهادهای جامعه و کشور را درگیر خود کرده، از خانواده گرفته تا نهادهای آموزش، دین، اقتصاد، دولت و رسانه، همه به نوعی درگیر آن هستند. همه افراد جامعه ایران، بدون استثنا درگیر آن هستند یا بزودی درگیر خواهند شد. کلیه زیرمجموعههای حکومت با آن درگیر هستند. کافی است که یک لحظه فکر کنیم در این وانفسا پرداختهای حقوق و دستمزد، وام، بدهیها و رسیدگیهای قضایی و... عقب بیافتد و در حوزه اقتصادی گردشگری به یک باره سقوط کند. نهاد بهداشت و درمان با بزرگترین فشار مواجه شده و معلوم نیست که تا کی میتواند مقاومت کند و کمر راست دارد؟ سیاست خارجی کشور نیز از این وضعیت در امان نخواهد بود.
تأثیرپذیری این نهادها از کرونا چند ویژگی مهم دارد. اول اینکه مستقیم است. دوم اینکه عمیق است و سوم آنکه با سرعت بالا و فوری اثر میگذارد. همه اینها را بگذارید در کنار یک دستگاه اداری بوروکراتیک بدون انگیزه و غیر قابل انعطاف و با منابع درآمدی اندک. کرونا نه فقط هزینههای دولت را زیاد میکند، بلکه درآمدهای آن را نیز کاهش میدهد. آن هم دولتی که با وجود این وضع تحت تحریمهای سفت و سخت نیز باشد. بدتر از همه اینکه سرعت پیشرفت این اپیدمی چنان است که نظام مدیریتی کشور به گرد پای آن نمیرسد. نظامی که فاقد راهبرد مشخص است. ساختاری که با شدیدترین شکاف درونی نیز مواجه است.
پذیرفتنی نیست که رخداد کرونا را به حساب تقدیر و خارج از اراده خودمان بگذاریم. این بحرانی است که برای همه کشورها، حداقل کشورهای نیمکره شمالی (فعلاً) به یک اندازه قابل سرایت است. پس اگر در برخی کشورها رواج یافته یا تلفات آن بیاندازه زیاد بوده آن را باید به عهده مدیریت سیاسی آن جامعه گذاشت.
تا اینجای کار میتوان گفت: عدم موفقیت محرز است. در تشخیص دیرهنگام، در انجام اقدامات فوری برای جلوگیری از شیوع، در تأمین و تهیه امکانات لازم برای بیمارستانها و پزشکان و پرستاران و سایر کادرهای درمان و مردم، و در اطلاعرسانی و جلب اعتماد مردم، این عدم موفقیت مشهود است.
مقابله با کرونا و به تعبیر دقیق بحران کرونا، نیازمند نهادی فراقوهای و با اختیارات کامل و دارای مسئولیت است. با این حد از سطح مدیریتی ممکن نیست دستاورد مهمی را شاهد باشیم. با این ریش به تجریش نمیروند. (خلاصه شده)