این روزها کرونا داس مرگ را برداشته است و به جان یاس زندگی افتاده است. هزاران هزار نفر هر روز در سرتاسر جهان به کام مرگ کشیده می‌شوند و در بین آنان افراد بزرگی هم هستند. یکی از آنان که متاسفانه امروز از میان ما رفت فریبرز رئیس دانا بود اقتصاددان، نویسنده و پژوهشگر مسائل کارگری که در طول عمرش همواره برای رسیدن به جهانی عادلانه‌تر مبارزه کرد.
رئیس دانا اقتصاددان چپ‌گرایی بود که در عرصه سیاست ایران چهره‌ای شناخته شده خصوصا در سال‌های اخیر به شمار می‌رفت. در سال‌هایی که در داخل ایران چندان اجازه فعالیت رسمی به چپگرایان داده نمی‌شد، رئیس دانا با آن تیپ خاصش، یعنی سیبیل پرپشت و کروات سرخی که می‌زد و قد و بالای بلند و چهارشانه‌ای که داشت چهره‌ای جذاب از این گفتمان را نمایندگی می‌کرد.
فریبرز رئیس دانا سال‌های سال برای حقوق کارگران و طبقات زحمتکش تلاش کرد. با وجود تمام سختگیری هایی که گاها منجر به زندان و محرومیت‌هایی برایش بود تلاش کرد در عرصه عمومی صدای کارگران و زحمتکشان باشد. تا جایی که حتی برای نمایندگی مجلس در دوره ششم هم کاندیدا شد اما مثل بسیاری دیگر ردصلاحیتش کردند. بعدها چهره وی را در کنفرانس مشهور برلین و دادگاه‌های بعدش بیشتر در روزنامه‌های آن دوران دیدیم.
رئیس دانا شخصیتی محکم داشت در عین حال بسیار خوش رو و گرم و صمیمی بود. حتی مخالفانش هم به این خونگرمی و برخورد صمیمی و رفتار شخصی دموکراتیکش اذعان داشتند. او که در دفاع از مردم فقیر شجاعت داشت کسی بود که در نیمه شب حذف یارانه‌ها در دوران خفقان دوره دوم ریاست جمهوری احمدی‌نژاد شجاعانه مصاحبه‌ای محکم علیه حذف سوبسیدها کرد و همان شب هم بازداشت شد تا به صورت عملی نشان دهد که انسان‌ها زندان می‌روند تا قیمت‌ها آزاد شود.
در سال‌های اخیر رئیس دانا چند وقتی بود که با بیماری دست به گریبان بود، اما مثل همیشه با روحیه جندگی که داشت بر آن غلبه کرد و از بستر بیماری برخواسته بود. اما داس کرونا یاس زندگی فریبرز رئیس دانا را هم درو کرد.
زمانی که خبر درگذشت فریبرز رئیس دانا که در بین دوستان و رفقایش مشهور به رئیس بود، را شنیدم یاد خاطره‌ای از یکی از آخرین مصاحبه‌هایم با او در هفته‌نامه صدا افتادم. به منزلش در محله گیشا تهران رفته بودم. دو قاب عکس در خانه‌اش یود. عکس محمد مصدق و کارل مارکس! به واقع که رئیس دانا یک سوسیالیست میهندوست بود.
یادش گرامی
پرستاران ماه ایران، رضا فرمند
