Saturday, Jul 4, 2020

صفحه نخست » در پاسخ به گلایه اقای عبدی: نامه دیر هنگام مرادتان حکم نماز بی قضا را میماند، بیژن صف سری

safsari.jpgاقای عباس عبدی از رهبران دانشجویان حمله‌کننده به سفارت آمریکا در سال ۱۳۵۸ و عضو شورای سردبیری روزنامه‌های سلام به مدیرمسوولی آیت الله موسوی خوئینی اخیرا در مصاحبه ای با سایت جماران ( لینک مصاحبه در سایت گویا ) مطاللبی در نقد منتقدین به نامه مرداشان آیت الله موسوی خوئینی به رهبری نظام گفته اند" چرا کسی وارد متن نامه موسوی‌خوئینی‌ها نمی‌شود؟" و " کسانی که شجاعت حمله به اصل انقلاب و امام را ندارند اکنون فرصت پیدا کرده‌اند که این هدف خود را ریاکارانه پشت حمله به آقای خویینی‌ها پنهان کنند. آنان نقد را به منجلاب کشیده‌اند و خود نیز در این نقدغوطه‌ورند." و یا در مثالی در توجیه نوشتن نامه هشدار امیز ایت الله به رهبری گفته اند : "می‌توانیم جور دیگری این موضوع ( نوشتن نامه اعتراضی ایت الله ) را بگوییم. شما فرض کنید در محلی هستید و سیل می‌آید. عده‌ای فرار می‌کنند که خودشان را از سیل نجات دهند و بسوی جای مرتفعی می‌دوند. اگر شما هم دنبال آن‌ها رفتید معنایش این است که دارید از آن‌ها تقلید می‌کنید؟! نه؛ اگر آن‌ها هم نمی‌رفتند، حتما شما می‌رفتید.

با شناختی که از جناب عبدی این مرید بی چون چرای کاتب نامه به رهبری وجود دارد بدیهی است که چنین اعتراضی از سوی ایشان به منتقدین مرداشان وجود داشته باشد خاصه که اینگونه دفاعیه از سوی این مرید نسبت به مرداشان در طی سال های گذشته مسبوق به سابقه است اما این باراقای عبدی که خود اهل قلم و بحث و فحث هستند به منطق سفسطه ای پناه برده اند که لنگ میزند چرا که دست کم بخشی از منتقدین نامه آیت الله به رهبری نه برای چرایی گفتن حقایق در فساد و عدم مدیریت رهبری بلکه صرفا برای دیر به زبان امدن ایت الله در هشدار و افشای عدم کفایت شخص رهبری نظام است وگرنه کیست که نداند انجه در نابسامانی های امروز این کهنه دیار نقش بسزا و کلیدی دارد این سید خراسانی است ،یه دیگر سخن آنچه بخش کثیری از منتقدین به نامه ایت الله را ملزم به نقد او میکند دویدن ایشان همجون دیگر سیل زدگان از ترس ویرانی است در حالیکه حضرت ایت الله با توجه به نفوذ و جایگاهی که در بدنه نظام داشته اند می توانستند طی چهل سال حاکمیت ویرانه کننده ولی فقیه نقش سیل بند و یا سدی را داشته باشند تا امروز این گستره تاریخی دچارچنین سیل خانمان برانداز نباشد که حکم نوش دارو بعد مرگ سهراب را میماند دست کم مرادتان می توانستند نقش مخبرالسطنه را در باره رضا خان داشته باشند تا در مقابله با عدم مدیریت فرد اول نظام ادای وطیفه شرعی و انسانی نمایند ، نه سکوت. نقل است مخبرالسطنه درهرملاقات با رضا خان با طرفندی خبر از نا بسامانی ها مملکت را به شاه گوشزد میکرد میگویند در یکی از این شرفیابی ها حاجی (مخبر السلطنه) آنقدر دستهایش را به هم می مالید و مدام مبارک است، مبارک است می گفت تا رضا خان مجبور به پرسش شود و بپرسد چه چیزی مبارک است؟ و آن وقت حاجی هم مثلا می گفت : پرده های جدیدی که فرمودید از آلمان خریداری شود. و رضا خان می فهمید آیرم رئیس نظمیه به اسم خرید پرده، مقدار زیادی پارچه وارد کشور کرده و مالیات و عوارض هم نداده است. واین در زمانی بود که روزنامه ها توقیف و سانسور، بر همه جا حاکم بود درست مثل تمام چهل سال حکومت نظام مطلوب شما و مرداتان جناب ایت الله خوئینی ها ، اما دریغ از یک کلام .

جناب عبدی در بخشی دیگر از گفته های جانبه دارانه از مرداشان ودر توجیه نامه نوشتن ایت الله به رهبری اضافه میکنند که "ایشان(ایت الله موسوی خوئینی) هم به عنوان یک فرد شاید به این نتیجه رسیده که نمی‌تواند بیشتر از این ساکت بماند و باید واکنشی نشان دهد؛ لذا فکر نمی‌کنم که خود ایشان یا دیگران دنبال این باشند که آغاز دوره جدیدی از کنشگری سیاسی را راه بیاندازند. چون این نوع مسائل محصول اراده جمعی است و محصول اراده فردی نیست. یعنی اگر ایشان می‌خواست این کار را انجام دهد طبعا مجمع روحانیون و با مشارکت نیرو‌های دیگر باید این کار را می‌کردند. ولی ایشان به صفت فردی، حتما برای پاسخ به درخواست‌های عمومی، این کار را انجام داده است." بی شک این نوع منطق دفاعیه جناب عبدی از مرداشان چیز حز ترس از اتهام قیام ایت الله بر علیه رهبری نیست چرا که اگر بر فرض نوشتن چنین نامه هشدار آمیز به رهبری خالی از نیت سوء و به گفته جناب عبدی بابی در جهت " آغاز دوره جدیدی از کنشگری سیاسی نبوده ، باز این اتهام بر مرداشان وارد است که بر خلاف گفته جناب عبدی در بین اعضای مجمع روحانیون بودند کسانیکه پیش از مرداشان لب به اعتراض به نحوه مدیریت رهبری گشوده و تا حصر خانگی هم کشانده شدند اما حصرت ایت الله در جایگاه دبیرکلی مجمع سکوت کرده و همراه نشدند و حال که از مردم وکوچه و بازار تا برخی از شحصیت های وابسته به بدنه نظام در تبری جستن از ظلم و جورو فساد رهبری در گوشه و کنار پچ پچ اعتراضی سر اده اند و سعی رساندن به گوش خلق الله می کنند حضرت ایت هم تنها برای همراه شدن با سیل زدگان لب به اعتراض گشودند و این عمل در نظر مخالفان دولتمردانی چون مرادتان یعنی ادای نمازی است که قضا ندارد و اعمال این چنین تنها از سر عافیت طلبی برای عاقبت شومی است که دیر یا زود گریبان همه ذوب شدگان در نظام را میگیرد چرا که به نیت برائت جستن است و بس ، به همین سادگی است و جای گلایه ایی هم نیست چرا که باور کنید :

روزگاری است که تصدیق نمی باید کرد / اگر از صبح کسی حرف صداقت شنود.

بیژن صف سری



Copyright© 1998 - 2024 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie Policy