Monday, Nov 24, 2025

صفحه نخست » طغیانی بزرگ در راه است

mohagheghi.jpgخبرنامه گویا - این نوشتار فریاد نسلی خسته و خشمگین است؛ روایت جوانی که زیر بار سرکوب، فساد، بحران‌های اقتصادی و سیاست‌های مخرب جمهوری اسلامی، از طوفانی سخن می‌گوید که در راه است. متنی که می‌کوشد وضعیت انفجاری جامعه، فروریختن مشروعیت حکومت و شکل‌گیری عصیانی عمیق را ترسیم کند--عصیانی که نویسنده آن را اجتناب‌ناپذیر می‌داند

ابوالفضل محققی

"ما جنگی با اسرائیل نداریم دشمن ما همین حکومت اسلامیست که آتش بر هست ونیست این ملت زده است . خمینی جنگی نه ساله و بی معنی را بر ملت تحمیل کرد و خامنه ای ایران را در گیر جنگی کرد که هیچ پایه واساسی جز تفکر متحجر هلال شیعی که در واقع می خواهد سپر بلا گردن تهدید حکومتش باشد معنای دیگری ندارد." درد دل یک جوان معترض.

عصیان مجدد و گسترده ای دربطن جامعه در حال شکل گیری است.فرو ریختن پشم وپیله حکومت ونظامیان ،ترس وجبونی رهبر، تحریم های گسترده همراه با آشکار شدن هر روزه بی کفایتی حکومتی که حتی از تامین آب شرب مردم نا توان است، از خاموش کردن آتش جنگل ها گرفته تا تامین امنیت جانی مردم وتمامی این ها را با بگیر وببند واعدام هر معترض زیر عنوان همکاری با دشمن درشرایط بحران جواب می دهد .نتیجه نخستش ریزش روزانه اعتماد عمومی و منتج شدن حکومت به مجموعه ای فاقد مشروعیت می گردد.حکومت برای مدتی تلاش خواهد کرد با تکیه بر سرنیزه برتداوم حکومت خود ولو در میان ترس ولرز دائم بیافزاید. اما!

امااین بار معادله از بیخ وبن فرق کرده ! وقتی نود وهشت در صد مردم حکومتی را نمی خواهند معنایش این است که بخش بزرگی که مسلما شامل نظامیان نیز می شود در حال حاضر بی آن که علنا در برابر حکومت قرار گیرند در مجموعه همین نود وهشت در صد ناراضیان از حکومت هستند، دیر یا زود در برابر حکومت خواهند ایستاد.

این شروع ماجرا است که روز به روز به تقابل آشکار خواهد کشید.

چه می توان کرد با دیک خالی که محتویاتش با نظر رهبر بی مسئولیت در برابر سرنوشت یک ملت نصب نیرو های نیابتی می شود. هزینه سلاح برای حوثی ها وحزب الله .کو آن فردی از حکومتیان که در برابر این بیداد بیاستد؟ از این روست که روگردانی مردم از مجموعه نظامیست که چهل سال اندی است چنین بازی تلخ وایران ویران کن را بر کشور تحمیل کرده است. از اصلاح طلب تا اعتدالی ،تا احمدی نژاد همگی در این سیاست وبازی شوم شریک بوده اند. تمام کسانی که مدتی قبل ، قبل از سقوط بشار اسد از این سیاست که مرکز در گیری را نه تهران بل دمشق قرار می داد حمایت می کردند .کم نبودند نیروهائی که این سیاست را در راستای مبارزه با امپریالیسم ارزیابی می کردند وهنوز هم در همان چهار چوب تحت عتوان دفاع از کشور در برابر اسرائیل پشت سر خامنه ای صف می کشند .

اما زمان حمهودی اسلامی رو بپایان است. بزودی این نخواستن لفظی بصورت فریاد خشم آلود در سرتا سر کشور شنیده خواهد شد.

بغض فرو خورده ناشی از فقر ،تحقیر و ذلتی که حکومت جمهوری اسلامی بر مردمان این سرزمین عمدتا جوانان تحمیل کرده است.سر باز خواهد کرد!

عصیانی که این بار خشمناک تر وگسترده تر بر آمد خواهد کرد!توده مردم وسیع تر!پا به میدان خواهند نهاد!

عمیق تر شدن فاصله طبقاتی ،گسترش بی سابقه وشرم آور دزدی وفساد دستگاه حاکمه،خاک پاشاندن آقا زاده های دزد و فاسد در چشم جوانانی که تمام روز از بیکاری وفقر در خود می پیچند کینه بر کینه آنها می افزاید!همراه سقوط ترسناک اقشار وطبقات مختلف اجتماعی به خط زیر فقرکه بر گسترش اعتیاد ،فحشا ،دزدی منجر می گردد دلهره وترس دائم خانواده ها را نسبت به آینده کودکانشان را دامن می زند.

ندیدن حتی کور سوئی نسبت به آینده کشور باعث بالا رفتن پرخاشگری اجتماعی ، بیماری های روحی و تعمیق نیهلیسم وعدم تحرک ونشاط در بین جوانان گردیده است.

این توده عظیم وجوان حلقه زده بر حاشیه اکثریت شهرها که بیکاری ،فقر، نفرت از حکومت وجه مشترک آن هاست هرکدام به تنهائی انبار باروتی هستند که هر آن جرقه ای کوچک منفجرشان می سازد.انباری لبریز از کینه ونفرت وخشم که بر ترس ازتفنگ و گلوله فائق می آید.

لشگری که مجبور است برای حداقل خواسته خود که نان ،کار ، عدالت و آزادی و مخالفت با جنگ طلبی است فریاد بزند. فریادی که در حکومت وحشی و سرکوبگر جمهوری اسلامی جواب آن گلوله شکنجه و زندان است.

کدام حرکت مدنی؟ کدام خواسته ونیاز اجتماعی ، سیاسی ، اقتصادی و فرهنگی است که در چهل سال حکومت نکبت بار جمهوری اسلامی حکومت به حداقلی از این خواسته ها تن در داده باشد؟

هیچ نمونه ای ازدر نظر گرفتن خواست واراده مردم در عمل کرد حکومت اسلامی دیده نمی شود.دراین خانه ویران تنها یک مجنون خود شیفته ای حکم می راند که سایه خدا را هم بر بالای سر خود تحمل نمی کند .مردی کینه توز ،مستبد تکیه داده بر سر نیزه نظامیان که هیچ نظری غیر نظر خود را بر نمی تابد و هر معترضی را دشمن می داند.

این مردم جان به لب رسیده چه باید بکنند؟

اکثریت نماینده گان مجلس کاسه لیس بله قربان گو ، دزد وفاسد.رئیس دولت فردی متوهم در ظاهر خاکی ودر باطن وعمل مجیز گوی رهبر.با دولتیان فاسد ،حقه باز که به تاراج مشغولند نظامیانی تابن دندان مسلح برای سرکوب.

دستگاه قضا ابزاری برای قانونیت بخشیدن به شکنجه ،زندان واعدام.

به راستی چه باید کرد؟


شیوه کم هزینه و تاثیر گذاری که بتواند برنامه های اقتصادی حکومت را در جهت منافع مردم سازمان دهد چگونه باید به رهبر فرزانه قبولاند ؟کدام است .

چگونه می توان با حرکت مدنی رهبر را ازسیاست ویران گراتمی شدن باز داشت؟ این نظامیان پروارشده زیرعبا را از برنامه های منطقه ای که به بهای نابودی ساختار های اقتصادی کشور منجر شده منصرف کرد؟

تمام رگ وپی این حکومت بر اساس خشونت و زور گوئی ، زیر پا نهادن قانون ، مصلوب الحقوق کردن وله نمودن و بی هویت ساختن مردم بنا شده.

نخستین قدمی که به خیابان نهاده می شود , نخستین فریادی که که از گلوئی بر می خیزد از همان آغاز حکم نابود کردنش داده شده.

این خشونت تحمیل شده حکومت است که مردم را به مرز جنون می کشاند. تا مجبور به خشونت شوند و مایه برای سرکوب وحشیانه .خود آتش می زنند ،درجه در گیری را بالا می برند تا بیشتر سرکوب کنند.آتش به پا می کند تا شدید تر سرکوب نمایند.

حرکت در خیابان ،اعتراض در خیابان یک مبارزه مدنی است !مگر نه ؟

دیروزترکیب ونیروی اصلی کسانی که به خیابان آمده بودند. جوانان تحصیل کرده ،جوانان بیکار ،گرسنگان وپا برهنه گانی بودند تنها برای دفاع از کرامت وخواست انسانی خود ،کرامت انسانی من وتو آمده بودند!

"آمده بودند تا به عمق ریشه های ما بروند و ما را نجات دهند.

تا میراثی را زنده کنند که راهزنان زندگی

قرن ها پیش از ما دزدیده اند." پاز

نه سلاحی بر دست داشتند ونه بمب آتش زنه ای .اما حکومت فضا را چنان به خشونت کشید که جائی برای طرح هیچ خواسته ای و هیچ حرکت مدنی باقی نگذاشت.

راهی نماند جز شهامت ایستادن روبروی تفنگ. جز"مرگ با عزت بر کف خیابان تا مرگ با ذلت بر سر سفره خالی !اما امروز صحبت صرف جوانان نیست.صحبت ازمجموعه یک ملت است ! درون آتشفشان خاموش وگسترده ای بوسعت ایران به عظمت دماوند جوششی سخت در اعماق در حال غلیان است که در چشم اندازی نزدیک دهان خواهد گشود .آتشفشان مردمی سخت بجان آمده که جسم وروحشان سال ها از این حکومت ستم دیده وحال طغیان کرده است. طغیانی بر آمده از روح یک ملت .هیچ نیروئی قادر به سرکوب روح عصیان کرده یک ملت نیبست.



Copyright© 1998 - 2025 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie & Privacy Policy