۱- روند نگران کننده افزایش ادبیات انتقام جویانه موجود در مواجهه با مخالفان به ویژه پس از رخدادهای تلخ آبان ماه نشان میدهد فرهنگ سیاسی ما کماکان زورمندانه و عاری از رواداری و گفتگو است. متاسفانه باید گفت سهم عمدهای از این خشونت گرایی بر عهده مردم نیست. ماجرا اما بسنده به اقتدارگرایی نیست یعنی ما تنها با جریانی که پای فشاری بر رای خود در ساحتها و عرصههای مختلف مرتبط با حوزه عمومی دارد رو به رو نیستیم بلکه در بسیاری از موارد و حوادث با وضعیت و روایتهایی مواجهیم که درآن خلاف گویی و وارونگی موج میزند. این عارضه به اضافه عدم شفافیت موضوعی است که باعث شده آتش بر سرمایه اجتماعی حاکمیت بیفتد، از اعتبار ساقط بشود و اگر روزی از مردم کمک بخواهد چون به چوپان دروغگو تبدیل شده بیم آن میرودهمه آن را تنها بگذارند، حتی کسانی که مدعی سینه چاک نظام و انقلاب هستند.
۲- پس از انتشار حکم اعدام مرحوم نوید افکاری و حبس سنگین دو برادرش، کشتی گیر شیرازی که پس از اعتراضات مرداد ۹۷ شیراز بازداشت شده و به اتهام محاربه و قتل حسن ترکمان مامور حراست آبفای شیراز به دوبار اعدام محکوم شده بود، جامعه مدنی ایران که امروز خودش را در شبکههای اجتماعی مختلف سازماندهی کرده است از ابتدای مطرح شدن موضوع نسبت به عادلانه بودن حکم و روایتهای متناقض موجود ابهام داشت و به همین دلیل خواستار لغو مجازات اعدام بود و پس از انتشار فایل صوتی منتسب به ایشان که در آن صراحتا اظهار بی گناهی کرد بر این خواست مصمم تر شد و جامعه جهانی را نیز به یاری طلبید و کارزاری جهانی برای لغو اعدام افگاری شکل گرفت.
۳- در واکنش به کمپین در خبرها آمد که اقتدار نظام قضایی با جوسازی رسانهای آسیب نمیبیند و نظام قضایی تسلیم فشار رسانهای نمیشود. این گزاره گزاره درستی است اما زمانی که در جای درستش به کار گرفته شود. هر نظام دموکراتیک وبرخاسته از مردم باید بداند که اقتدارش نشات گرفته از خواست و اراده مردم است. نظام فی نفسه از خودش اقتداری ندارد و علی القاعده نباید داشته باشد. وقتی بخش مهمی از جامعه ما با این حکم کنار نیامده و خواستار لغو آن شده چرا باید اقتدار نظام قضایی در مسیر مخالف خواست مردم متجلی بشود؟ وقتی نمایندگان ملت در مجلس که همگی به اعتراف خودشان در شبکههای اجتماعی حضور پر رنگی دارند و مخالفت عمومی با حکم اعدام نوید افگاری و حمایت جهانی از لغو آن را مشاهد کردند اگر نماینده واقعی مردمند آیا شایسته نبود از رئیس دستگاه قضا بخواهند به هر نحو ممکن در این حکم تجدید نظر بشود؟
۴- اگرواقعا و صرفا به خاطر در خواست اولیای دم مرحوم ترکمان نوید افکاری را به قولی که جامعه نپذیرفته قصاص کردید چرا به شیوه مرضیه و پسندیده جلب رضایت اولیای دم فرصت ندادید؟ مگر از علی (ع) نشنیدید که به هنگام جاری کردن حد بر مسلمانان گریه واز اجرای حد تا جایی که امکان داشت ابا میکرد؟ بیائید فرض کنیم نوید افگاری مرتکب قتل شده بود و جامعه بر هردلیلی بر بخشش این ورزشکار اصرار داشت، آیا شایسته نبود در چنین وضعیتی نمایندهای از طرف قوه قضائیه برای احترام به خواست عمومی و دلگرم کردن جامعه با توجه به خواست بخش قابل توجهی از مردم خود پیش قدم برای کسب رضایت اولیای دم میشد؟
۵- اکنون فاش شده است که حتی برخی مقامات ورزشی بین المللی از مقامات بلند پایه ایران نه در حد یک توئیت بلکه با ارسال نامه رسمی خواهان لغو اعدام این جوان شده بودند. آیا ارزش نداشت که قدری بیشتر پیرامون تبعات اجرای سلب حیات یک انسان و لو گناهکار اندیشه میشد؟
۶- اگر مسلمان و پیرو قرآن و ائمه هدی هستید و به فرض حتی به حقوق بشر جهانی هم اعتقاد ندارید آیا نمیدانید که خداوند متعال میفرماید گذشت از قصاص به تقوا نزدیکتر است؟ آیا میدانید اگر جامعه به حق یا ناحق، درست یا نادرست احساس کند انگیزه هایی غیر از اجرای عدالت در سلب حیات از نوید افگاری دخیل بوده است با باورهای جوانان و آینده خودتان چه کردهاید؟ آیا جا نداشت پس از حوادث تلخ آبان گذشته و سقوط تلخ هواپیمای اوکراین بیش از هر زمان دیگری برای تقویت همبستگی اجتماعی در حالی که شرایط اقتصادی وخیم آن را چند پاره کرده است برای خواست مردمی که کرونا جان بسیاری از عزیزان آنها را گرفته و مزید بر تحریمها زندگیشان را از شادی تهی کرده ارزش قائل شده و از سلب حیات از این جوان گذشت میکردید؟ به نظر میرسد حکایت آنچه ما میگویئم حکایت گوش اگر گوش تو و ناله اگر ناله ماست البته آنچه به جایی نرسد فریاد است باشد اما حداقل اگر به فکر کشور و مردم نیستید، به آینده خودتان رحم کنید
حامد آئینهوند
روزنامه نگار- دانش آموخته دکترای روابط بین الملل
عزلِ ضحاک، سوگنامهای برای نوید افکاری، مهران رفیعی
درسی که نوید با مرگاش به ما آموخت، علی اکبر امیدمهر