زیتون - جمعی از نواندیشان دینی با صدور بیانیهای از «شکلگیری موج خفقان و رواج ادبیّات تکفیری در حوزهی علمیّهی قم» ابراز نگرانی کردند.
این بیانیه واکنشی است به تکفیرِ آیتالله سیدکمال حیدری، یکی از مراجع تقلید، از سوی محسن اراکی، ریاست سابق مجمع جهانی تقریب مذاهب.
آیتالله سیدکمال حیدری اخیرا در گفتوگویی با شبکهی العراقیه گفتهبود که فقیهان شیعه قائل به «کفر کلامی» یا به تعبیر دیگر قائل به «بی ایمانیِ» اهل سنّت اند.
انتشار این گفتوگو سبب شد که آیتالله اراکی بیانیهای منتشر کند و از تعابیری مانند «بدعتگزار»، «دروغگو»، «فاسق»، «شیاد» و «دجال» برای کمال حیدری استفاده کند و بگوید که او «در دام سازمانهای اطلاعاتی استکبار جهانی و سهگانهی طغیانگر وهابی ـ صهیونیستی ـ غربی» افتاده است.
نواندیشان دینی در بیانیهی خود نوشتهاند که «طنز تلخ ماجرا اینجا است که فقیهی علیه فقیهی دیگر ادبیات تکفیری به کار بسته تا نشان دهد فقه شیعه تکفیری نیست!»
در این بیانیه همچنین از جامعه مدرسین قم انتقاد شده است که در نقش «پلیس حوزه» ظاهر شده و «به جای تشویق به گفتوگو و جدال احسن، بر آتش طردگری در حوزه دمیده است.»
امضاءکنندگان بیانیه از شیعیان و اهل سنّت خواستهاند که «به جای تکفیرِ (ظاهری یا باطنیِ) یکدیگر باید بر اساس توصیهی انسانی قرآن عمل کنند که از «سبقت گرفتن در نیکیها» و «وانهادن دعواهای الهیّاتی به روز قیامت» سخن میگوید».
متن کامل این بیانیه که برای انتشار در اختیار «زیتون» قرار گرفته، به این شرح است:
ما جمعی از نواندیشان دینی نگرانی ژرف خود را از شکلگیری موج خفقان و رواج ادبیّات تکفیری در حوزهی علمیّهی قم ابراز میداریم.
این موج جدید با بیانیّهی شیخ محسن اراکی علیه سیّد کمال حیدری بالا گرفت. حیدری اخیراً در مصاحبهای گفته بود که فقیهان شیعه قائل به «کفر کلامی» («کفر باطنی») یا به تعبیر دیگر قائل به «بی ایمانیِ» اهل سنّت اند؛ گرچه حیدری بلافاصله افزوده بود که همهی فقیهان شیعه قائل به «کفر ظاهریِ» (یعنی «نامسلمان» بودنِ) اهل سنّت نیستند.
حیدری تکفیرِ حتّی باطنیِ اهل سنّت را محکوم کرده بود، چه رسد به «کفر ظاهری» و به طریق اولی چه رسد به «کفر اجرایی» یعنی دستور به اجرای «حدّ قتل». حیدری خواستار بازنگری بنیادی فقیهان شیعه در مبانی فقهی-کلامی خود نسبت به دیگری درونی اسلام شده بود ــــ دعوتی نیکو، گرچه دیرهنگام، که شنیدن آن از سوی فقیهان را به فال نیک باید گرفت.
شیعیان و اهل سنّت به جای تکفیرِ (ظاهری یا باطنیِ) یکدیگر باید بر اساس توصیهی انسانی قرآن عمل کنند که از «سبقت گرفتن در نیکیها» و «وانهادن دعواهای الهیّاتی به روز قیامت» سخن میگوید (بقره: ۱۱۳). وقتی قرآن در مورد دعواهای الهیّاتی مسیحیان و یهودیان چنین توصیه میکند، سنّیان و شیعیان به رعایت چنین توصیهای اولی هستند. بحث فکری و انتقادی به شیوهی «جدال احسن»، بدون درافتادن به ستیزهای فرقهای، البتّه همیشه در طول تاریخ برقرار بوده و بی شک «حیاه العلم بالرّدّ والنّقد». امّا بحث فکری با رعایت آداب سخن و منطق کجا و بستن دهان دیگران و ازدینخارجخوانی (تکفیر) یا گمراهخوانی (تضلیل) کجا؟
ما اکنون به دقّت داوری حیدری در باب تاریخ فقه شیعه کاری نداریم و قضاوت در این باب را به متخصّصان تاریخ و جامعهشناسی فقه وامینهیم. اما، هرچه که باشد، طنز تلخ ماجرا اینجا است که فقیهی علیه فقیهی دیگر ادبیات تکفیری به کار بسته تا نشان دهد فقه شیعه تکفیری نیست! فقیهان ما چهگونه مدّعی تقریب با اهل سنّت و بلکه مدّعی گفتوگو با ادیان دیگر و بالاتر از آن دیالوگ با انسانهای فارغ از دین اند در حالی که یک فقیه شیعه نمیتواند بدون ادبیّات تکفیری با فقیهی دیگر سخن بگوید؟
شوربختانه این نخستین موج تکفیری نیست که در حوزهی علمیّهی قم به راه افتاده و شوربختانهتر آنکه احتمالاً آخرین نیز نخواهد بود. پیشتر شاهد بودیم که چه موج گمراهخوانیای علیه سیّد محمّدحسین فضلالله، به سبب ابراز رأیی تاریخشناختی در باب زندگانی حضرت زهراء (درود بر او) وزیدن گرفت و در موردی دیگر قطاری از فتاوای تکفیری علیه علمای حوزویِ قائل به وحدت وجود در حوزهی علمیّهی قم به راه افتاد. اینها تنها دو نمونه از سیاههی بلند تکفیر، تضلیل و خفقان در حوزهی علمیّه است.
نومیدانه اما انتظار میرفت که حوزهی علمیّهی قم با گذر زمان و بر اثر گسترش ارتباطات مجازی به جای تیز کردن شمشیر زنگزده و بی آبروی تضلیل، تکفیر و خفقان، قلم نقد را تیزتر بتراشد و بر شاخهی فقاهت با ارّهی تکفیر بُن نبرد. اگر شیعیان با «رافضی» خوانده شدن از سوی بخشی از اهل سنّت از میان رفتند، آنگاه فکر پادتکفیری هم با تکفیر از میان خواهد رفت. از سوی دیگر، اگر با چماق تکفیر و تضلیل، مذهبی برقرار مانده بود آنگاه ازارقه (شاخهی افراطیتر خوارج) منقرض نشده بودند.
موج تکفیری اخیری که از قم به راه افتاده متأسّفانه به مورد اراکی محدود نشده و در حال چرخیدن است؛ به طوری که «جامعه مدرّسین حوزهی علمیّهی قم» هم به جای دعوت به آرامش و گشودن باب نقّادی، حیدری را به «غاری انباشته از شبهات» تشبیه کرده و مُهر «انحراف»، «فتنه» و «گمراهی» بر او زده است. مایهی شرمساری است که جامعهی مدرّسین دیگر بار در قامت «پلیس حوزه» ظاهر شده و به جای تشویق به گفتوگو و جدال احسن، بر آتش طردگری در حوزه دمیده است.
ما امضاکنندگان این نامه از عالمان ضدّتکفیری تمام بلاد شیعه میخواهیم در برابر این موج جدید تکفیر و خفقان ساکت ننشینند و روح نقّاد، معنوی و دیگریپذیر اسلام به طور کل و تشیّع به طور خاص را، که مایهی رستگاری دنیوی و اخروی است، بیش از پیش بپرورانند.
جمعی از نواندیشان دینی ایرانیِ داخل و خارج کشور:
محمّدجواد اکبرین
عبدالعلی بازرگان
محمّد برقعی
رضا بهشتی معزّ
سروش دبّاغ
عبدالکریم سروش
رضا علیجانی
حسین کمالی
محسن کمالیان
داریوش محمّدپور
محمّدمهدی مجاهدی
یاسر میردامادی
مهدی ممکن
صدّیقه وسمقی
حسن یوسفی اشکوری
مصاحبه با مگس انتخاباتی