Wednesday, Dec 16, 2020

صفحه نخست » محمدعلی زم؛ از اقتدار حوزه هنری تا سکوت همکاران

zam2_121720.jpgبابک غفوری آذر - رادیو فردا

پیش از آنکه نام محمدعلی زم در سال‌های اخیر به خاطر اقدامات و عملکرد فرزندش، روح‌الله در رسانه‌های مختلف مطرح شود، نام او به دلیل مدیریت یکی از نهادهای برآمده از انقلاب سال ۵۷ خبرساز بود. نهادی که قرار بود نوع و شکل مطلوب فرهنگ و هنر را از نظر حاکمان پس از انقلاب ایران ارائه کند.

حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی که ابتدا «حوزه اندیشه و هنر اسلامی» نام داشت، محل گردهمایی افرادی بود که پیش از انقلاب سوابق محدودی از انجام برخی فعالیت‌های هنری در حد اجرای تئاتر و تعزیه، داستان و شعرخوانی مذهبی در مساجد تهران داشتند و پس از انقلاب به دنبال تسخیر فضای فرهنگی کشور بودند.

مسجد جوادالائمه در جنوب غربی تهران یکی از مراکز مهم چنین فعالیت‌هایی در پیش از انقلاب سال ۵۷ بود. جایی که محمدعلی زم در آن سخنرانی انقلابی می‌کرد و محسن مخملباف، مجید مجیدی، امیرحسین فردی، فرج‌الله سلحشور، رسول ملاقلی‌پور، محمد کاسبی، محمد تخت‌کشیان و افراد دیگری فعال بودند. همین جمع در کنار نام‌های دیگری چون حسن حسینی و مهدی شجاعی هسته اصلی حوزه هنری را تشکیل دادند که فعالیت‌هایش را ابتدا در ساختمانی در خیابان کاخ (فلسطین) تهران و بعد در ساختمان مصادره شده حظیره‌القدس آغاز کرد.

سرپرستی این جمع را محمدعلی زم که روحانی جوانی بود به واسطه قدرت مدیریت و ارتباطش با رهبران انقلاب، برعهده داشت. سال های ابتدایی پس از انقلاب، حوزه هنری محل اصلی ساماندهی حملات علیه تقریبا تمام چهره‌های فرهنگی و هنری فعال در پیش از انقلاب بود. حملاتی که زیر سایه حمایت و رضایت حاکمان انقلاب انجام می‌شد و محمدعلی زم در مقام ریاست حوزه هنری آن قدر قدرت داشت که می‌توانست با اقدامات نیروهای زیردستش وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی دولت را تغییر دهد (عبدالمجید معادیخواه به دنبال اعتراض چهره‌های فعال در حوزه هنری به اکران فیلم «برزخی‌ها» و برخی اتفاقات دیگر جایش را به محمد خاتمی داد).

4a5e1aef-83.jpg
محمدعلی زم و اصحاب حوزه هنری در دهه ۶۰

***

با آنکه حوزه هنری از سال ۱۳۶۰ زیر نظر سازمان تبلیغات اسلامی (ابتدا به نام شورای عالی تبلیغات) قرار گرفت اما محمدعلی زم آشکارا تشکیلات زیرنظرش را با استقلال و دامنه اختیارات گسترده در سایه اعتماد و ارتباطاتش با چهره‌های اصلی قدرت یعنی احمد خمینی، اکبر هاشمی‌رفسنجانی و علی خامنه‌ای اداره می‌کرد.

محصولات این نهاد در سال‌های ابتدایی پس از انقلاب نمونه الگویی فرهنگ و هنر مطلوب انقلاب ارزیابی می‌شد. «توجیه» با فیلمنامه‌ای از محسن مخملباف و بازی مجید مجیدی و کارگردانی منوچهر حقانی‌پرست اولین فیلم تولید شده در حوزه هنری بود. فیلمی در رد دیدگاه‌های گروه‌های غیرمذهبی مخالف حکومت پهلوی که ساختاری آماتوری و ابتدایی داشت.

👈مطالب بیشتر در سایت رادیو فردا

محمدعلی زم که از همان زمان با نام «حاجی زم» یا «حاج آقا زم» شناخته می‌شد، در همان سال‌ها متأثر از نفوذ و اختیارتش توانسته بود نهاد حاکمیتی وزارت ارشاد را در زمینه صدور مجوز به حاشیه کشاند. محصولات حوزه هنری برای تولید نیاز به اخذ مجوز از وزارت ارشاد نداشتند. چنین استثنایی تنها برای محصولات سازمان صدا و سیما وجود داشت و همین نشان دهنده اعتماد و اطمینان مطلق حاکمان به حوزه هنری و رئیسش داشت.

آقای زم آن دوران نظرات مشخص و صریحی درباره هنر داشت. ابایی از بیان اینکه به صراحت بگوید «ما به هنر سیاسی و ایدئولوژیک معتقدیم، به هنر جهت دار معتقدیم» نداشت. می‌گفت «تحقق سینمای اسلامی نتیجه تحقق اسلامیت تمامی هنرهاست».

دامنه نفوذ و عملکرد حوزه هنری همه بخش‌های فرهنگی و هنری را در بر می‌گرفت. تئاتر، ادبیات، نقاشی، گرافیک، کاریکاتور، موسیقی، شعر، عکس و فیلم. تا سال ۱۳۶۳ در این نهاد ۲۰ فیلم کوتاه و بلند تهیه شده بود. محمدعلی زم در آن مقطع به تدریج بر لزوم افزایش کیفیت محصولات این نهاد آگاه شده بود: «این کارها و فعالیت‌هایی که در حوزه به عنوان هنر اسلامی انجام می‌شود، هیچ یک از برادران ما نمی‌گویند صد در صد از کیفیت و تکنیک در سطح بالایی است. خیر، این ابتدای راه است. با انجام این کارها و ممارست ما باید با آن هنری که مرضی خدای متعال است برسیم.» (گفت‌وگو با نشریه اعتصام در سال ۱۳۶۳)

و نتیجه توجه به کیفیت، تولید فیلم «بایکوت» ساخته محسن مخملباف به عنوان نمادین‌ترین اثر هنری تولید شده جریان انقلابی در رد مفاهیم، اعتقادات و دیدگاه‌های گروه‌های مخالف نظام بود که سال ۱۳۶۴ ساخته شد و در سال ۱۳۶۵ به نمایش درآمد. موفقیت این فیلم جایگاه حوزه هنری را به عنوان پایگاه اصلی هنر انقلاب نزد حاکمان هرچه بیشتر تثبیت کرد.

4a5e1aef-82.jpg
محمدعلی زم در کنار هاشمی رفسنجانی و شماری از نمایندگان مجلس از جمله حسن روحانی در اوائل دهه ۷۰

***

روند تحکیم و گسترش تشکیلات در اختیار محمدعلی زم پس از درگذشت بنیان‌گذار جمهوری اسلامی متوقف نشد و علی خامنه‌ای نیز در نخستین سال‌های رهبری‌اش، حتی بر امکانات حوزه هنری افزود. به دستور او در سال ۱۳۶۹ اداره تمام سینماهای بنیاد مستضعفان و جانبازان که پس از انقلاب مصادره شده و در اختیار این نهاد قرار گرفته بودند، به حوزه هنری سپرده شد. تا پیش از این تصمیم، حوزه هنری ۱۳ سالن سینما در اختیار داشت و با ۷۶ سالنی که از بنیاد مستضعفان گرفت در مجموع با ۸۹ سالن نمایش در اختیار به قدرتمندترین نهاد حکومتی در بخش سینما تبدیل شد.

آن سال‌ها محمدعلی زم یک سر ستایشگر رهبر بود: «از مقام معظم رهبری به خاطر حسن ظن و توجه‌شان به مسائل هنری بخصوص به فعالیت‌های جهت‌دار اسلامی و انقلابی حوزه هنری متشکریم». (آبان ۶۹) «خطر هجوم فرهنگی و مبارزه با نهادهای فرهنگی غرب که در سخنان رهبر عزیز انقلاب بارها و بارها مورد تأکید قرار گرفته است چیزی نیست که با چند سرمقاله و مصاحبه جریانات فرهنگی که بعضاً در این نابسامانی‌ نقش عمده داشته‌اند بشود آن را حل شده تلقی کرد.» (۲۹ مرداد ۱۳۷۰ در دیدار با دست اندرکاران سینمای ایران)

اواخر دهه ۶۰ و اوایل دهه ۷۰ حوزه هنری همچنان پایگاه قدرت افرادی بود که از حضور چهره‌های فرهنگی باقیمانده از حکومت گذشته و افرادی که روشنفکرهای غیرمذهبی می‌خواندند، بیمناک بودند و شدیدترین حملات را به آنها وارد می‌کردند. مرتضی آوینی در نشریه سوره که متعلق به حوزه هنری بود چهره شاخص این نوع اقدامات بود. سوره آن دوره بی‌وقفه علیه محصولات فرهنگی جریان غیرمذهبی فعالیت می‌کرد. تقریباً تمام فیلم‌های سینماگرانی چون علی حاتمی، بهرام بیضایی، داریوش مهرجویی، ناصر تقوایی و مسعود کیمیایی و کتاب‌ها و آثار ادبی چهره‌هایی چون شهرنوش پارسی‌پور، رضا براهنی و احمد شاملو مورد انتقاد شدید سوره قرار می‌گرفتند.

محمدعلی زم با چنین تشکیلاتی اما به دنبال تحکیم هرچه بیشتر ساختار دراختیارش بود. بودجه‌های مصوب دولت را برای اقداماتش کافی نمی دانست و به دنبال درآمدزایی هرچه بیشتر بود. بارها از کمبود بودجه نهادش گله کرده بود: «سال اولی که حوزه را راه انداختیم بودجه سالانه‌مان ۹۰۰ هزار تومان بود یعنی ماهیانه رقمی کمتر از ۹۰ هزار تومان. یک وسیله نقلیه و یک شماره تلفن قرضی داشتیم ولی با نهایت جدیت و بدون احساس خستگی کار کردیم و به کشف ارزش‌ها پرداختیم.» (مهر ۶۹) «چرا امروز مسئولین حوزه هنری که در همه عرصه‌های ادبی و هنری، تولید، آموزش و تحقیق کوشش می‌کنند باید بیش از ۷۵ درصد وقت روزانه خود را صرف حل مشکلات اقتصادی کنند.» (مرداد ۷۰)

با این نظر، احساس کرد محصولات نهادش باید هرچه بیشتر سودده باشند. او فهمیده بود سوددهی و ارتباط با مخاطبان از مسیر تبلیغ ایدئولوژی صرف نمی گذرد. این چنین بود که کوشید مباحث تازه‌ای را در قالب عبور ظاهری از خطوط قرمز در آثار نهادش مطرح کند. نشست‌هایی چون «هم اندیشی دین از چشم سینما» را با هدف آماده کردن فضا برای تولید آثاری پرمخاطب برگزار کرد و در کنارش دانشگاه (سوره) تأسیس و سالن‌های سینمای در اختیارش را تجهیز کرد.

4a5e1aef-81.jpg
زم در دوره مدیریت حوزه هنری
***

مهم‌ترین اقدام محمدعلی زم اما ورود به فعالیت‌های اقتصادی گسترده چون واردات خودرو و سیگار بود. اقدامی که خودش بعدها گفته بود با اجازه مقام‌های عالی رتبه نظام انجام داده اما نتیجه‌اش که ثروت و توانمندی روزافزون حوزه هنری شده بود، رقیبانش را به هراس انداخت. این در زمانی بود که چهره‌های برآمده از این نهاد خود به افراد مهم و تأثیرگذاری نزد مقام‌های عالی رتبه تبدیل شده بودند.

شاخص‌ترین چهره محسن مخملباف با تغییر دیدگاه ۱۸۰ درجه‌ای منتقد جدی بسیاری از اقدامات و عملکردهای بعد از انقلاب شده و نیمه دوم دهه ۶۰ حوزه هنری را ترک کرده بود. مجید مجیدی چهره شاخص دیگری بود که از میانه دهه ۷۰ منتقد محمدعلی زم شد. او به صراحت از اقدامات آقای زم انتقاد کرد: «آن روزها هفتاد درصد فعالیت مدیران «حوزه هنری» در بخش اقتصادی متمرکز شده بود، در اصل همه چیز در راستای همان فعالیت‌های اقتصادی معنا می‌شد، از صادرات آب و خاک بگیرید، تا واردات اتومبیل و به انحصار درآوردن فروش سیگار و .... توجیه‌شان هم آن بود که این کارها را برای تأمین هزینه‌های فرهنگی انجام می‌دهیم... سلایق زم هم به سمتی پیش می‌رفت که سینمای تجارتی را بیشتر می‌پسندید و این به دلیل نگاه اقتصادی‌ بود که در حوزه هنری در حال شکل‌گیری بود. این جریان را آقای زم به کمک مشاورانی که داشت پیش می‌برد و شاید دستگاه‌های مسئول، چندان به ماهیتش واقف نبودند. این نگاه به مقوله‌ هنر و سینما در حوزه هنری آن دوره، درست نقطه مقابل چیزی بود که به واسطه آن، جایی چون حوزه هنری را تأسیس کرده بودیم و این، یعنی من دیگر نمی‌توانستم در آنجا فیلمی بسازم یا حتی فعالیت دیگری داشته باشم.» (کتاب در قلمرو دیدار)

انتقادهای مجید مجیدی بازتابی از نگاهی بود که نسبت به اقدامات محمدعلی زم در حال شکل‌گیری بود. مدیران وزارت ارشاد حالا آن قدر قدرت داشتند که فیلم‌های حوزه هنری («آدم برفی» و «دیدار») را توقیف کنند و تلاش‌های «حاجی زم» از جمله نمایش این دو فیلم برای رهبر و رئیس‌جمهور وقت (اکبر هاشمی رفسنجانی) نمی‌توانست کمکی به رفع توقیف‌شان بکند. درستی نگاه تغییریافته او با تردید مواجه شده بود.

در تقویت این تردید اقدام دیگری از محمدعلی زم نقش داشت. او از میانه دهه ۷۰ برای تولید محصولات حوزه هنری به فکر نوعی هم‌اندیشی و کار گروهی در تولید فرهنگی افتاد. تشکیل کارگاه‌های آزاد فیلمنامه‌نویسی، بازیگری، نمایشنامه‌نویسی و قصه‌نویسی محصول آن دوران بودند. این طرح پای چهره‌های غیرمذهبی را هم که روزگاری مورد غضب حوزه هنری بودند به این نهاد باز کرد. مهم‌ترین آنها ناصر تقوایی بود که در مقام استاد و راهنما تاثیر مهمی بر خروجی کارگاه فیلمنامه نویسی حوزه گذاشت.

وقوع دوم خرداد و انتخاب محمد خاتمی به عنوان رئیس‌جمهور ایران فرصتی به آقای زم برای توسعه دیدگاه‌ها و اقداماتش داد. هم دو فیلم‌ توقیف شده نهادش اکران شدند، هم او ترغیب به ساخت فیلم‌های جسورتر شد و هم روند توسعه سازمانش را شدت بخشید. علاوه بر واردات سیگار به فکر باشگاه‌داری هم افتاد و مدتی رئیس هیئت مدیره باشگاه پرسپولیس شد. حتی به فکر اداره پالایشگاه افتاده بود.

وقتی فیلم «مرد عوضی» در حوزه هنری ساخته و پرفروش شد، این نهاد که دیگر بخش سینمایی‌اش عنوان «سازمان توسعه سینمایی سوره» را گرفته بود، هدف انتقاد اصلی سینماگران نزدیک به رهبر جمهوری اسلامی قرار گرفت. آن چنان که مردادماه سال ۱۳۸۰ در دیدار تعدادی از چهره‌های فرهنگی و هنری با علی خامنه‌ای، انتقاد از اقدامات محمدعلی زم و حوزه هنری در صحبت‌های سینماگران نزدیک به رهبر (ابوالقاسم طالبی، محمد درمنش، محمد نوری‌زاد) چنان تکرار شد که علی خامنه‌ای را مجبور کرد بگوید از افرادی که در جلسه نیستند، نام نبرید.

دوران قدرت محمدعلی زم به پایان رسیده بود. آذرماه سال ۱۳۸۰ در حالی جایش را به حسن بنیانیان داد که تصور می کرد محل فعالیت تازه‌اش (سازمان فرهنگی و هنری شهرداری تهران) را می‌تواند به قدرتمندی حوزه هنری کند. سینماگرانی که در تمام سال‌های گذشته همراهش بودند همین تصور را داشتند آن چنان که در مراسم تودیعش بهروز افخمی که با حمایت آقای زم فیلم جسورانه «شوکران» را ساخته بود، گفت که «آقای زم هر جا باشد، همان جا حوزه هنری است.» اما اراده هسته اصلی قدرت این نبود. دوره مدیرت محمدعلی زم در سازمان فرهنگی و هنری شهرداری تهران کوتاه بود و او متوجه شد دیگر راهی به نهادهای مدیریتی جمهوری اسلامی ندارد.

مدتی رئیس انجمنی به نام انجمن صنفی ویدئو رسانه شد که آن زمان در زمینه نمایش خانگی تشکیل شده بود. پس از آن تلاش کرد تأثیرگذاری‌اش را در سینما تکرار کند و با صرف هزینه زیاد، فیلمی به نام «دمکراسی تو روز روشن» را با حضور چهره‌های شناخته شده‌ای چون محمدرضا گلزار، نیکی کریمی، محمدرضا فروتن و حمید فرخ‌نژاد ساخت. فیلمی که در فضای پس از اتفاقات سال ۸۸ چندان مورد توجه قرار نگرفت. در همین دوران بود که برخی اقدامات فرزندش از جمله بازداشت کوتاه مدتش فعالیت‌های او را هرچه بیشتر تحت تأثیر قرار داد. دفتر کارش آتش گرفت و حتی نتوانست فعالیت‌هایش را در زمینه رستوران داری ادامه دهد.

سال ۹۲ که حسن روحانی نامزد انتخابات ریاست جمهوری شد، در ستادش به او مشاوره داد و همکاری موثری کرد. پس از پیروزی روحانی، صحبت از وزیر ارشاد شدن آقای زم به میان آمد اما اراده تصمیم‌گیرندگان اصلی در جمهوری اسلامی سپرده نشدن هیچ مسئولیت رسمی حکومتی به او بود. تلاشش برای انتخاب شدن در شوراهای شهر شکست خورد و وقتی فعالیت‌های رسانه‌ای فرزندش در خارج از ایران شدت گرفت، دیگر کاملاً به حاشیه رانده شد.

وقتی روح‌الله زم به فاصله کوتاهی پس از تأیید حکم اعدام شد، دیگر خبری از انبوه دوستان و همکاران و سینماگرانی نبود که زمانی می‌گفتند «حاجی زم» هرجا باشد، حوزه هنری همان جاست. از دلنوشته‌هایی که همین چند هفته قبلش برای محسن فخری‌زاده نوشته شد، خبری نبود. تعدادی از امضاکنندگان آن بیانیه‌ها سال‌ها همراه محمدعلی زم بودند، اما حالا ترجیح‌شان سکوت در قبال اعدام فرزند دوست و همکار و مدیر سابق‌شان بود. حتی اتحادیه تهیه‌کنندگان که در اعتراض به ترور آقای فخری‌زاده به دبیرکل سازمان ملل نامه نوشت برای اعدام فرزند یک عضو شناخته‌شده‌اش اقدامی نکرد. دوران «حاجی زم» حالا کاملاً به سر آمده است.



Copyright© 1998 - 2024 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: info@gooya.com تبلیغات: advertisement@gooya.com Cookie Policy