کیهان لندن - در مراسم تششیع جنازه قاسم سلیمانی فرمانده سپاه قدس بازوی خارجی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، حزباللهیها و ولایتمداران پلاکاردهایی حمل میکردند که روی آنها نوشته شده بود «دهان کسانی که پس از سلیمانی حرف از مذاکره بزند خُرد میکنیم».
در آستانه سالگرد کشته شدن سلیمانی، روز چهارشنبه ۲۶ آذر علی خامنهای رهبر جمهوری اسلامی ایران در دیدار با خانواده او گفت «اگر بتوان تحریم را رفع کرد، حتی یک ساعت هم نباید تأخیر کنیم.»
او تأکید کرد اگر بتوان «با روش درست و عزتمندانه» تحریمها را برطرف کرد باید این کار را انجام داد.
این اظهارات دو روز پس از آن صورت گرفت که حسن روحانی رئیس جمهوری اسلامی گفت «دولت نخواهد گذاشت که عدهای بخواهند پایان تحریم را به تاخیر بیاندازند. عدهای میخواهند پایان تحریم را به تاخیر بیاندازند ما یک ساعت و یک دقیقه هم به آن رضایت نخواهیم داد.»
بیشک تحریمهای سنگین علیه جمهوری اسلامی به خودی خود برداشته نمیشود و لزوم مذاکره کاملا بدیهی است. خامنهای به همین مذاکره چراغ سبز نشان داده و در حال عقبنشینی است. وی با این تأکید بر بلوفهای تکراری خود در مورد «عدم مذاکره با آمریکا» پا میگذارد و به نظر میرسد فشاری حداکثری او را بیش از هر زمان دیگری آماده یک «نرمش قهرمانانه» دیگر و یک عقبنشینی بزرگتر کرده است.
دلواپسان را چه شد؟
اینهمه در حالیست که جمهوری اسلامی پیشاپیش روی مذاکره با جو بایدن حساب ویژه باز کرده بوده است. معاون حقوقی حسن روحانی ۲۴ آذر از موافقت خامنهای برای تمدید مهلت بررسی لوایح گروه ویژه اقدام مالی (FATF) در مجمع تشخیص مصلحت نظام خبر داد. تا همین اواخر دلواپسان با حمایت کارگزاران ارشد نظام که نزدیک به هستهی اصلی قدرت هستند ادعا میکردند خامنهای مخالف تصویب آن است و بسیجیها و طلاب FATF را به آتش میکشیدند. ولی حالا همانها که میگفتند FATF «لبخند گرگ» سکوت کردهاند!
محسن رضایی دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام میگفت آمریکاییها با FATF میخواهند راه دور زدن تحریمها را ببندند. همچنین کاظم صدیقی امام جمعه تهران در خطبههای نماز خطاب به موافقان پیوستن به FATF گفته بود «آیا برجام کافی نبود که آقایان میخواهند مضیقههای بیشتری را به ملّت تحمیل کنند؟ بس کنید.»
آنچه گروه اقدام مالی از جمهوری اسلامی میخواهد تصویب دو کنوانسیون CFT (مبارزه با تامین مالی تروریسم) و پالرمو (مبارزه با جرایم سازمانیافته فراملی) است. حامیان علی خامنهای هشدار داده بودند که تصویب این کنوانسیونها «خودتحریمی» است زیرا از یک سو نقل و انتقال پول و تسلیحات نظامی برای گروههای شبه نظامی مثل حزبالله و حشدالشعبی را مختل میکند و از سوی نورافکنی روی پولشویی و قاچاق بینالمللی است که اساساً از عناصر جدایی ناپذیر اقتصاد ایران است.
بخشی از پولی که برای تامین مالی تروریسم هزینه میشود به واسطه مؤسسات خیریه دومنظوره تامین میشود اما بخش اعظم آن از طریق مؤسسات بانکی و شرکتهای صوری از طریق حواله و پولشویی مثلا از طریق شرکتهای بورسی و تریدینگها و همینطور چمدانی تامین میشود و پیوستن به FATF عملاً برای جمهوری اسلامی خودزدنی است. اما خامنهای به چه امیدی خود را آماده عقبنشینی کرده است؟
«FATF» دینامیت زیر فعالیتهای اقتصادی سپاه
خبرگزاری تسنیم وابسته به سپاه پاسدارن انقلاب اسلامی فروردین ۱۳۹۸ در گزارشی مینویسد «آمریکا از FATF به عنوان ابزاری برای جلوگیری از خدمات اقتصادی سپاه، استفاده میکند و در صورت تصویب این لایحه رسماً ایران به آمریکا اجازه میدهد که مانع خدمات اقتصادی سپاه شود.»
به همین دلیل مجتبی ذوالنوری رئیس کمیسیون امنیت ملّی مجلس شورای اسلامی گفته بود «عضویت در FATF راه تنفس اقتصاد کشور را میبندد» و محمدباقر قالیباف رئیس مجلس همسو با او گفته بود FATF ابزار جدید نظام سلطه است.
مذاکره با آمریکا بر سر برجام و همینطور تصویب FATF در ایران مخالفان سرسرختی در میان سیاسیون و فرماندهان رده بالای سپاه دارد اما بارها هشدار دادند هرگونه مذاکره با غربیها ابتدا به برجام ۲ و ۳ در مورد فعالیتهای موشکی و منطقهای منتهی میشود و پس از آن پای «حقوق بشر» را به میان میکشند. قاسم سلیمانی میگفت برجام ۲ و ۳ برای خشکاندن جریانهای ناب اسلامی است.
اتفاقاً فرزند محسن فخریزاده اخیراً در یک مصاحبه گفت «پدرم مخالف برجام بود...همیشه میگفتند این برجام هستهای بعد میشود برجام موشکی، بعدش میشود برجام حقوق بشر و این پایان ندارد، چرا که آمریکا هیچ وقت خوی گرگ بودن خود را کنار نمیگذارد.» اما تجربه نشان داده خامنهای برای رسیدن به اهدافش از یک سو و حفظ قدرت از سوی دیگر وفادارترین سردارانش را هم قربانی میکند و اگر نتیجه نداد آماده مذاکره میشود.
پس از اعلام جو بایدن به عنوان پیروز انتخابات آمریکا در تهران بیش از هر زمان دیگری بحث لزوم مذاکره با آمریکا مطرح شده است. حسن روحانی میگوید «از روی کار آمدن بایدن ذوقزده نیستیم اما از رفتن ترامپ خوشحال هستیم.» از هفتهها پیش نشانههای اینکه جمهوری اسلامی آماده مذاکره با غربیها و آمریکا میشود نمایان شد.
خبرگزاری آسوشیتدپرس که به شدت از بایدن حمایت میکرد در تهران با سردار حسین دهقان مشاور خامنهای مصاحبه کرد. دهقان در این مصاحبه گفت «آمریکا و اسرائیل به دنبال دو چیزند: براندازی یا تسلیم نظام. او خواست آنها با «نظام کار کنند» و «به دنبال حذف موجودیت آن» نباشند. مشاور خامنهای به روشنی گفت اگر آمریکا تغییر رویکرد بدهد و ایران و قدرتش را در منطقه به رسمیت بشناسند، هیچ مشکلی برای آنان ایجاد نمیشود. چند روز پس از این مصاحبه او رسماً اعلام کرد یکی از نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری اسلامی در سال ۱۴۰۰ خواهد بود.
اوایل آذرماه اسماعیل قاآنی فرمانده سپاه قدس در سفر به عراق از گروههای شبهنظامی وابسته به جمهوری اسلامی خواست با آرامش اوضاع را کنترل و از حمله به پایگاههای نظامی خودداری و جلوگیری کنند.
همزمان برخی تحلیلگران گفتند هدف از سفر فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران به بغداد کاملاً روشن است و او میخواهد در ارتباط با آمریکاییها بهخصوص پس از پیروزی جو بایدن در انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده آرامش ایجاد کند.
پس از آن، هفتهنامه «صبح صادق» نشریه رسمی دفتر سیاسی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در یادداشتی خواست که همزمان با شروع ریاستجمهوری بایدن پرونده اتمی جمهوری اسلامی به شورای عالی امنیت ملّی باز گردد.
صحبت از انتقال پرونده هستهای از وزارت خارجه به شورای عالی امنیت ملّی نشانهای است از اینکه دستکم بخشهایی از سپاه پاسداران و نهادهای امنیتی رژیم انجام مذاکره را ضروری میدانند و برای معامله مستقیم با طرفهای غربی و آمریکا آمادهاند اما نمیخواهند توسط دولت روحانی یا دولت «بیتفنگ» بعدی انجام شود.
اینها همه اما چند پرسش ایجاد میکند: آیا خامنهای رضایت داده که سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بر سر «مسائل ناموسی» با جو بایدن مذاکره کند؟
دولت و تیم محمدجواد ظریف در مذاکرات آتی که احتمال آن قوّت گرفته چه نقشی خواهند داشت؟
آیا مخالفان سرسخت مذاکره با غرب و «بله قربانگو»ی نظام مانند مترسک فقط نظاره خواهند کرد که خامنهای سردارانش را قربانی اشتباهات و عقبنشینیهای خود کند؟
چطور ممکن است هم با غربیها و آمریکا مذاکره کرد و هم روی حتمی بودن انتقام سلیمانی و فخریزاده تأکید نمودد؟
آیا در بین مسئولان رده بالای نظام هیچکس نیست که از علی خامنهای بپرسد این دور باطل تا کجا ادامه خواهد داشت؟
آیا اختلافات داخلی نظام اینبار هم برای یک هدف مشخص یعنی حفظ آن کنار گذاشته میشود؟
آیا آمریکا و اروپا همچنان به امید تغییر رفتار جمهوری اسلامی با نمایندگان رژیم پای میز مذاکره خواهند نشست و دور تا کنون باطل را تکرار خواهند کرد؟