Sunday, Jan 10, 2021

صفحه نخست » اندر حکایت «قاط زدن» دکتر عبدالکریم سروش!؛ ف. م. سخن

05A3C236-D768-4E28-A2F7-7B7AE82087EF.png۱- اندر تعریف واژه ی فیلسوف:
فیلسوف عبارت از شخصی ست که کاسه ی مغزش مثل ظرف سالاد خوری می ماند، و از کودکی تا بزرگسالی، در این ظرف چیزهای مختلفی را که می بیند، می خواند، در باره اش فکر می کند، می ریزد، اما فرق محتویات این ظرف با محتویات ظرف سالاد این است که در یک مرحله از زندگی، آن چه در مغز او ریخته شده، دچار فعل و انفعال شیمیایی می گردد، و تفکر و نظری جدید در باب هستی و زندگی و غیره پدید می آید.

۲- اندر تعریف فلسفه شناس یا فلسفه دان:
فلسفه شناس یا به عبارتی فلسفه دان، کسی ست که همان کارهای فیلسوف را انجام می دهد، اما آن چه که در مغزش می ریزد، دچار فعل و انفعال شیمیایی، نمی شود و چیز جدیدی در مغز او خلق نمی گردد.

۳- اندر تعریف فلسفه شناس ی که خود را فیلسوف جا می زند:
به این گروه می توان «فیلسوف نما» هم گفت. فیلسوف نما عبارت است از کسی که دو سه تا کمپوزیسیون جدید از محتویات مغزش به وجود می آورد و این کمپوزیسیون ها را که از نظر کیفی چیز جدیدی نیست به اسم فلسفه به خوردِ خلق الله می دهد.

۴- اندر تعریف فیلسوف دینی:
این کلمه از آن خزعبلاتی ست که فقط باید به آن قاه قاه خندید! فیلسوف دینی مغزش را پر از اطلاعات مربوط به دین یا دین ها می کند، بعد ضمن اعتقاد داشتن به درستی دین، سعی در اثبات درست بودن دین می کند و اسم این کار را می گذارد، فلسفه ی دینی! درست مثل روشنفکر دینی که فقط باید به آن غش غش خندید و چنین ترمی را در عالم فلسفه روانه ی سبد کاغذ کرد!

۵- آیا از یک فلسفه به یک فلسفه کاملا مخالف رسیدن امکان پذیر است؟:
چنین اتفاقی در عالم فلسفه جهانی، چند بار رخ داده است که فیلسوف -البته فیلسوف واقعی- بر اساس فرضیاتی که داشته، از یک نقطه شروع به تجزیه و تحلیل و ترکیب مواد درون مخ خود کرده، ولی در بین راه یکهو دیده که استدلالات اش با هم جور در نمی آید لذا صادقانه دنده عقب زده و حرف هایی دقیقا صد و هشتاد درجه مخالف حرف های قبلی اش زده است و آموزه هایش به طور کامل سر و ته شده است. نمونه ی معاصر ش که قشنگ همه چیز اش ثبت است، جناب ویتگنشتاین و فلسفه ی بسیار دقیق و موشکافانه اش می باشد، که آدم تصور نمی کرد مو لای درز فلسفه ی بند به بند شماره گذاری شده ی او برود ولی مو که هیچ، یک عدد درخت چنار لای فلسفه ی او رفت ولی چون فیلسوف بود و دنبال حقیقت بود، گفت دنبال فلسفه ی قبلی من نروید که کلا غلط است و دنبال فلسفه ی جدید من بروید که قطعا(؟) درست است.


۶-آیا یک فیلسوف می تواند قاط بزند؟:
چه جور هم! فیلسوف ها چون یک پای شان روی زمین و یک پای شان در افکار دود آلود و مه گرفته است، اصولا قاط زده ی خدایی هستند! ولی خب، چون سعی می کنند محتویات مغزشان را مرتب و کلاسه شده نگه دارند، این قاط زدگی خیلی خل وضع انه نیست! بعضی وقت ها هم هست. مثل وضع مخ جناب کانت!

۷-آیا عبدالکریم سروش یک فیلسوف است؟:
هاهاهاهاها! هاهاهاهاهاها! فیلسوف؟! بله بله! ایشان لوازم فیلسوف شدن را دارد! مثلا خیلی می خواند، خیلی می داند، خیلی خوب نثر مسجع می نویسد، البته دنیای اطراف اش را با چشم خودش زیاد نگاه نمی کند بلکه همه چیز را با چشم مولوی نگاه می کند، معتقد به یک دین است و آن دین را درست می پندارد و سعی می کند این درست بودن را با امکانات لغوی و نحوی و غیره در مخ مخاطب بچپاند که می چپاند! اخیرا هم یک عدد عصا دست می گیرد که فیلسوفیّت او را تکمیل می کند اگر آن عصا را موقع راه رفتن در هوا نچرخاند! :))))

۸-فلسفه عبدالکریم چه بوده است؟
باید گفت خدا برکت بدهد به تئوری قبض و بسط که کمپلت اش در این جمله می گنجد:
حقیقت دین یک چیز است ولی تفاسیری که از دین می شود بی شمار است و می تواند حقیقت نباشد! تمام!

و این شده است فلسفه عبدالکریم که حسابی نان اش را در روغن انداخته و در مجامع چند ده نفره، ترکیبی از این تفکر و اطلاعاتی از مولانا و حافظ و قرآن را در هم می پیچد و به خورد حضار انگشت به دهان می دهد و برگزار کننده ی «میهمانی» هم یک مختصر هدیه ای از دوستان جمع آوری می کند و بگیر برو تا ته. دوستانی هم هستند از مسوولان ایرانی دانشگاه ها، که برای ایشان کرسی تهیه می بینند و غیره و غیره.

۹-آیا عبدالکریم در سخنان اخیر خود قاط زده است؟
یخرده! :) همان طور که گفتم قاط زدن جزئی از شخصیت شخص فیلسوف یا فیلسوف نماست.
ایشان فرموده است که محمد اقتدار گرا بود نه خشونت گرا. محمد عارف به سیف یعنی شمشیر بود، و اقتدار خود را این طور نشان می داد که اگر کسی در برابر او تسلیم نمی شد، گردن اش را شخصا و با دست مبارک خود می زد! و البته اسم این کار خشونت نیست بلکه اقتدار است! هاهاهاها!

بعد که می بیند سخت است چسباندن بریدن کله ی آدمی -حالا شما اصلا بگیر کله ی گنجشک!- به اقتدار، و «ننامیدن» آن به عنوان خشونت، می فرماید که خشونت در دوره های مختلف شکل های مختلف دارد و چیزهایی که امروز خشونت دانسته می شود، سابق بر این خشونت نبوده و مثلا کله ی کسی را می بریدی می گذاشتی روی سینه اش، لابد مهر و عطوفت بوده ماها خبر نداشتیم!

با دیدن این معلق زدن عجیب غریب همراه با عصای فلسفه، آن هم فقط در طول یک گفتار، نه این که بگذاری یه چند ماه از موضوع اول بگذرد بعد به دومی بپردازی، می توان گفت که دکتر شیمی ما، مقداری قاط زده است و رویای پیامبر تبدیل به خواب پیامبر و خواب پیامبر تبدیل به شمشیر پیامبر و شمشیر پیامبر تبدیل به اقتدار پیامبر و اقتدار پیامبر تبدیل به خشونت پیامبر و بر عکس و باز هم بر عکس و باز هم برعکس شده است! خلاصه وقتی خدا همیشه و در همه جا به درد نخورد نتیجه اش می شود این و سالاد شدن مخ جوانانی که به حضرت فیلسوف اعتقاد داشته و دارند.

۱۰-ما هم داریم کم کم با حرف های شما قاط می زنیم! بالاخره چی؟!
هیچی! بروید زندگی تان را بکنید و این حکومت نکبت را از خانه تان بیرون بیندازید!
دکتر سروش، حتی جیگر حکیم سبزواری را ندارد که خودش بارها مثال اش را زده که وقتی به جناب حکیم برای اولین بار عکسی نشان دادند، نزدیک بود پس بیفتد چرا که به نظر او، در عکاسی، «انتقال اِعراض» رخ می دهد و این امری محال است! یعنی یا باید عکسی را جلوی چشم اش داشت نفی می کرد یا کل دستگاه فلسفی یی که در مخ اش ساخته بود بیرون می ریخت!

مثل تشریح جسد در قرون وسطا که استاد بر بالای منبر می نشست و دانشجویان بر اساس کتاب استاد اعظم جسد را تشریح می کردند. در یکی از این تشریح ها، تفاوتی میان کتاب و جسد پدیدار شد و وقتی دانشجو با احترام و ترس، موضوع را به استاد گفت، استاد بر منبر ش بر آشفت و فریاد زد، اگر هم اختلافی هست، اِشکال از جسد است نه کتاب استاد!

حالا شده است حکایت عبدالکریم خان ما که نمی داند بگوید اِشکال اصلی در چیست و هی ما را با کلمات اقتدار و خشونت و رویا و خواب بازی می دهد!

باری. بگذارید او به کار خود مشغول باشد و نان اش را بخورد، و شما هم بروید به کارِ خود مشغول شوید و زندگی تان را بکنید. فقط با طناب هیچ فیلسوفی -و مطلقا هیچ فیلسوفی- و بدتر از آن هیچ فیلسوف نمای اسلام زده ای به داخل چاه نروید که امکان دارد هرگز از آن بیرون نیایید! :)




Copyright© 1998 - 2024 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: info@gooya.com تبلیغات: advertisement@gooya.com Cookie Policy