با خودم عهد بسته بودم اگر یک بار دیگر از تخت بیماری بر خیزم و توان وَرجه وورجه ی فکری پیدا کنم، جریان گفتار دکتر عبدالکریم سروش را به شکلی عمیق دنبال کنم که فرموده بود:
«آقای خمینی با سوادترین رهبر تاریخ ایران از زمان هخامنشیان تا کنون بوده است».
اما به محض این که پا در دریای بی کران دانش حضرت امام گذاردم، دیدم نه! کار به این سادگی ها که تصور می کردم نیست و گاو نر می خواهد در حد خودِ دکتر عبدالکریم، و لذا عین حمار در وَحَل -که همان خر در گِل خودمان باشد- ماندم که ناگهان دری از سوی آسمان گشوده شد و کتاب «تفریح المسائل» هادی جان خرسندی بر من نازل گشت!
امروزی ها را نمی دانم ولی ما بچه تنبل های قدیمی، در زمان خودمان برای هر کتاب درسی، یک کتاب «حل المسائل» داشتیم که جواب تمام سوال های مطرح شده در کتاب های درسی در آن داده شده بود و دیگر نیازی نبود که برای حل مسائل فسفر ارزشمند مغزمان را بسوزانیم.
کتاب هادی جان اگر چه نام اش «تفریح المسائل» است اما برای من همان «حل المسائل» می باشد که با آن می توانم مسائل دشوار مطرح شده توسط نابغه ی قرون و اعصار -حضرت امام خمینی (ره)- را با آن حل کنم و جرعه ای از دریای بی کران اش بنوشم (ببخشید آب دریا شور است... غرغره کنم بهتر است!)
من از زمان کودکی همیشه یک جلد لاروس کوچک را برای ورق زدن و افزایش معلومات به همراه دارم ولی تصور می کنم بعد از شش دهه زندگی، باید لاروس عزیزم را کنار بگذارم و کتاب هادی را جای گزین آن نمایم.
یعنی این کتابی ست که می توان آن را مثل بچه منضبط ها به طور منظم از اول تا آخرش خواند، یا مثل همین لاروسی که ذکر خیرش رفت، آن را گاه و بی گاه گشود و ورق زد و از مطالب شیرین و آموزنده و بغایت علمی اش بهره مند شد.
مثلا شما در صفحه ۱۳۹ کتاب به موضوع فوق علمی و فوق تخصصی یی می رسید که غلط کرد هوخشتره اگر عقل اش به آن قد می داد (حالا لابد می پرسید این هوخشتره جریان اش چیست چرا که دکتر عبدالکریم پادشاهان هخامنشی فرموده بود نه پادشاهان مادها! والله ما دیدیم خرجی که ندارد و کسی هم خط میخی بلد نیست بخواند! بگذار میزان دانش امام راحل را افزون تر کنیم و گفتار دکتر را یک سلسله عقب تر بکشیم و بگوییم هوخشتره هم سواد زیادی نداشت! کی به کی است؟!)
حالا موضوع مطرح شده فوق علمی و فوق تخصصی توسط حضرت امام چیست؟
با سواد ترین رهبر جهان مساله را چنین مطرح می فرماید:
«در وَطی [چپاندن فلان در بهمانِ] حیوانات حدی معین نشده و حاکم، مرتکب آن را تعزیر می کند و مقدار تعزیر هم بستگی به نظر حاکم دارد، و در تعزیر شرط است که مرتکب در حال ارتکاب، بالغ و عاقل و مختار باشد و پای اشتباه در بین نباشد (اما اگر ادعا کند که مثلا من خیال می کردم وطی حیوان اِشکالی ندارد، لذا آن را وطی کردم و چنین خطایی از مثل چنین شخصی ممکن و محتمل باشد تعزیرش جائز نیست)»....
اووووف!
من که مخ ام سوت کشید! می بینید با سواد ترین رهبر جهان چه معادله هشت مجهولی یی طرح کرده که فقط خودش می تواند به آن جواب بدهد؟
اما در این جا، معلم بزرگ طنز فارسی، هادی جان خرسندی، به دادِ ما بی سوادان می رسد و موضوع را با زبانی شیوا چنین توضیح می دهد که:
مقلّد گر گذر کردی ز باغی
بدیدی ناگهان ماچه الاغی
همانجا سکس کن با او حسابی
بگایش با شعار انقلابی
برو از جان و دل با او بشو جُفت
همانطوری که ایرج میرزا گفت....
چیه؟! خوش تان آمد؟! لابد می خواهید ادامه اش را برای تان بنویسم! نُچ!
خودتان زحمت بکشید این کتاب مستطاب را که نشر باران سوئد آن را منتشر کرده از صفحه ی همگانی هادی به این نشانی تهیه بفرمایید و هزار در دنیا و یک در آخرت خیرش را ببینید:
