بنی صدر: قدرتها از همان لحظه سقوط رژیم شاه در کار این بودند که استبداد وابسته را بازسازی کنند

مگر میشودکه یک کشوری بعد از چهل و یک سال از گروگانگیری تحت تحریمها زندگی کند. از گروگانگیری استفاده شد برای اینکه کارتر شکست بخورد و ریگان پیروز بشود. از این قرار داد وین (برجام) داره استفاده می شود برای اینکه در ایران اصولگرا رئیس جمهور بشود و اصلاحطلب نشود، این است که اصلاح طلبها هی به این امریکاییها با هر زبانی که ممکنه ، با ایما و اشاره و انواع پیشنهادات، که بداد برسکه اگر بر نگردی به برجام، ما رفتیم و این ایران افتاده دست این اصولگراهای تندرو و سرسخت.

بقول آقای آخوندی، اینها از همین تحریمها ۲۰ میلیارد ثروت مردم را به جیب زدند، خوب معلومه که اینها نمی خواهند این تحریمها بر داشته بشود که نتیجه اش فقر عمومی و گرانی و ... هست.

اینکه قدرت امریکا ۴۰ سال است که مردم ایران را شکنجه میدهد، اینکه بیمار روانی نیست، این منافع خودش را در این می بیند، پس دو طرف وجود دارند که منافع خودشان را در این می بینند که وضعیت به همین ترتیب ادامه پیدا کند. فکر نکنید که آقای بایدن دستش باز هست و فردا می تواند بگوید که من برگشتم به برجام و تحریمها را هم برداشتم و تمام شد و رفت، نه آنجا هم یک نیروی های بسیار قوی وجود دارند که می گویند این تحریمها باید ادامه پیدا کند.

در زمان بهار آزادی، دوران مرجع انقلاب، رژیم شاه ۸ میلیارد قرضه خارجی گذاشت و رفت، تمام بانکها را خالی کرد و برده بود. ما به یمن ضربه نفتی که قیمت نفت را از ۱۲ دلار به رساندیم به ۳۴ دلار و بودجه دولت را ۱۰ میلیارد کاهش دادیم، موفق شدیم که ۱۶ میلیارد پس انداز ایجاد کنیم، بنا بر این ما دیگه از لحاظ ارزی نیاز نداشتیم که نفت را هر چه غرب دلش خواست بفروشیم، پس کاهش دادیم و آوردیم به یک میلیون و دویست هزار، چون این ثروت ملی است و به حراج نباید گذاشت. تازه ما در وضعیتی بودیم که می توانستیم دلار را هم با سبد ارزها جانشین کنیم. خوب این دو تا، چیزی که آمریکا اصلا حاضر نبود بپذیره و در جا این گروگانگیری سفارت طرح شد و در ایران به اجرا گذاشته شد و پولهای ایران توقیف شد، بعد هم بقول آقای کارتر نقره داغ شدیم، بعد هم تحریک عراق به حمله به ایران، کودتا و بازسازی استبداد و توقف تجربه دمکراسی در ایران...