نقطه - آنچه که در درگیریهای اسراییل و فلسطینیان دیده میشود و آنچه که در پیرامون آن، نشان از برداشت و درک ایرانیان از این درگیریها دارد، جای یک آرزو را، نیاز میبخشد. بسیار بارها از برداشت و دریافت هموطنان از وقایع جهان در شگفت نشستهایم. حرفی هم نیست، انسان است و آزادی در اندیشه و داوری برازندهی اوست. اما خماریِ پس از رو در رو شدن با رخدادهای بزرگ، در بین ایرانیان بسیار مشاهده میگردد. گویی سالها برای ما دقایقی بیش نیستند و آموختن در پیش پای خماری زانو زده است.
اسراییل
اسراییل تنها کشوری است در جهان که از زمان انقلاب اسلامی مورد نفرت تمامی انقلابیون ایران بوده است. انقلابیون ایران، از درون هیئتهای مذهبی و خماران نالهی نوحهخوانهای رهبری گرفته تا «اکبر گنجی» ها و مجریان بخش فارسی بیبیسی، دشمن اسراییل هستند. دلیل و برهان این گروه نیز دو سویه دارد: نخست اینکه، در طول هفتاد و اندی سال گذشته، از «ستمی» که اسراییل به آوارگان و ملکباختگان فلسطینی میکند خشمگیناند و بر آن میشورند. دوم اینکه، سیاستهای کلان لابیهای یهودیان در ایالات متحدهی آمریکا را، که در خاورمیانه پیاده و بارنهاده میشود مورد نقد شدید و انزجار قرار میدهند. این وابستگی به این دو نگرش و تکلیف وجدان، این گروه را بر آن میدارد که دهها سال است یا ۱) دیوانهوار از نابودی اسراییل و انهدام آن سخن گویند و «یهودیستیزی» را آیینی شریف بدانند و یا ۲) مدام از سیاستهای توسعهطلبانهی قدرت و هژمونی اسراییل در خاورمیانه شکایت نمایند. کار تا آنجایی پیش رفته و بیخ یافته است که حتی تحلیلهای چپهای ایران از سیاستهای اسراییل، دور از خرد و بر اساس احساسات بیان میشود. تا همین چندی پیش یکی از همین «بزرگان» چپ که تلویزیون و حزب «یکنفره» ی دارد، مدام جوش میزد که اسراییل برای دستیابی به خاک اینجا و آنجا در خاورمیانه برنامه دارد و استراتژی جغرافیایی خطرناکی را پیاده میکند و در پایان به این سراشیبی میافتاد که «هموطنان ایرانی ما بدانند در این میانه چه کنند و چگونه با جمهوری اسلامی مقابله نمایند!» و اینک در سال ۲۰۲۱، که دو سالی بیشتر از این روشنگریهای هموطن خمار ما نمیگذرد، جهان، شاهد گسترش و استحکام روابط سیاسی و مدارای اسراییل با کشورهای عرب خاورمیانه است!
شگفتا که این مسلمانان یهودستیز و این چپهای امپریالیستستیز، دست در دست هم، مشت بر آسمان، در برابر سیاستهای چین و روسیه، لال و بیزبان ماندهاند. نه کلامی از سیاستهای روسیه در برابر چچنهای مسلمان و برادران سوری میگویند و نه از امپریالیست ترسناک چین و رفتار غیر انسانی چین با مسلمانان این کشور فریادی سر میدهند. (شاید بزودی غیرت اکبر گنجی و دکتر چپ باسوادمان، بجوشد و پس از اینکه مچ راستشان از نوشتن بر علیه اسراییل خسته شده است، با مچ چپشان اینک علیه چین هم بنویسند).
هدف از این خطوط بالا این است که؛ از قبل از انقلاب اسلامی ایران، بخشی از چپ انقلابی و اسلامیستها، ریشهی نفرت کور خود را به بنبستی نشاندهاند که هر چه این نفرت تنومندتر شود، منافع ملی کشور ما آسیب بیشتری میبیند. دشمنی بین اسراییل و ایران، ابدا به سود و آسودگی ملت ایران نیست. البته که، وجدان پرشور اسلامیستها و آمریکاستیزها گوشش به این حرفها نخواهد بود و امثال ما را انسانهای ترسو و دور از شناخت درست در مسیر مبارزه بزرگ تاریخ «میبینند».
کاتیوشاهای دُمدراز
کلیپهایی از راکت/موشکپرانیهای حماس به شهرهای اسراییل در اینترنت پخش شده است. نمیدانم هموطنان ما دیدهاند یا ندیدهاند، اما توصیه میکنم ببینند. پرتاب دهها «موشک»، که از لحاظ کار و اندازه یادآور کاتیوشا هستند تا موشک، همراه با فریادهای شادی و اللهاکبر فلسطینیان و بیشک برادران ایرانی در میان آنها، دیده میشود. تصاویر این حملههای موشکی کور، زیرا امکان ندارد این تعداد موشک، که در کنار هم چیده شدهاند و به آسمان پرتاب میشوند، با محاسبهی دقیق برای انتخاب هدف باشد، کاملا شبیه آتشبازی میماند. موشکها میروند (بخوانید «سرمایههای ملت ایران مثل ترقههای آتشبازی به آسمان میپرند») و معلوم نیست قرار است به کدام هدف بخورند. نمیدانم چند درصد از این موشکها با دقت و انتخاب هدف پرتاب شدهاند، اما یقین باید داشت که بخش بزرگی از آنها پرواز کور داشتهاند.
کاتیوشا را در «میدان جنگی» استفاده میکنند تا منطقهی وسیعی را زیر پوشش آتش قرار دهند. کاتیوشا برای مناطق مسکونی استفاده نمیشود! اما چه اشکال دارد؟ آیات عظام، سید علی خامنهای، اکبر گنجی، عطاالله مهاجرانی و ... فتوای ریختن کاتیوشا بر سر یهودیان را دادهاند. این جنگ ادامه یابد، فتواهای بیشتری را شاهد هستیم. پس از انقلاب، به برکت رهنمودها و تفسیرهای رسا از اسلام انقلابی و اسلام رحمانی، کاملا فهمیدیم که در همهی سرزمینها و همهی روزها، «هدف وسیله را توجیه میکند».
باید اینک سوال کرد، آیا این هزاران کاتیوشای دمدراز، همان وسیلهی نابودی اسراییل (یکی از ده ارتش قدرتمند جهان) هستند؟ این است حاصل این همه فساد مالی و دزدی از ثروت ملت ایران؟ این است پولهای بازنشستگان، آموزگاران، کارگران و مردم شریف کشور ما که توسط خامنهای و سپاه، برای مقابله با سیاستهای آمریکا و اسراییل و به زمین زدن آنها خرج شده است؟ از آنسو گردن آدمی چون حسن نصرالله را با پول مفت کلفت میگردانند و از اینسو این ترقهپرانیها را تامین مالی میکنند، تا آمریکا و اسراییل را به زمین بزنند؟ اگر دل بستن به این اطوارها، خماری نیست، پس چیست؟ شاید این موشکپرانیها و پهباد اندازیها عربستان سعودی محافظهکار و عربهای نرمنشین را بترساند، اما یقین داشته باشید، ترسی در دل یهودیان نخواهد پاشید.
پایان این جنگ معلوم است. بازنده همان بازندهی همیشگی است. پناهندهها همان پناهندهها هستند. و همچنان تحلیلها و گزارشهای «کارشناسان» با غیرت، بر خلاف ما بی غیرتها، بلندگوی وجدان بیدار خاورمیانه و ایرانیان خواهد بود.
نقطه
ایلان ماسک بیتکوین را کنار گذاشت