دویچه وله - انتخابات ریاست جمهوری سوریه در میان بهت افکار عمومی جهان و مخالفت اکثر کشورهای دنیا در شرایط امنیتی برگزار شد. همانطور که پیشبینی میشد بشار اسد با رای بالا برنده انتخابات نمایشی شده و چهارمین دوره ریاستش را شروع کرد.
بشار اسد ۵۵ ساله کنون ۲۱ سال است که رئیس جمهور سوریه است که بیش از دوازده سال آن در جنگ داخلی و پیامدهای ویرانگر آن گذشته است. "قصاب" سوریه اگر دوره هفت ساله جدید را با موفقیت سپری کند، آنگاه به مدت زمان سی ساله ریاست جمهوری پدرش حافظ اسد نزدیک میشود.
در انتخابات این دوره از سوریه که در هفتاد درصد محدوده سرزمینی این کشور و برخی از مناطق محل سکونت سوریهای پناهجو و آواره در کشورهای دیگر برگزار شد، طبق آمار رسمی ۶ / ۷۸ درصد در انتخابات شرکت کردند.
بشار اسد نیز بیش از ۹۵ درصد آراء مأخوذه را کسب کرد! در این انتخابات از بین ۵۱ نفر کاندیدای ثبتنامکرده که هفت نفر از آنها زن بودند، فقط سه نفر امکان شرکت در رقابتهای انتخاباتی را از سوی پارلمان سوریه پیدا کردند. علاوه بر بشار اسد، عبدالله سلوم عبدالله وزیر سابق دولت در امور مجلس خلق و عضو اسبق پارلمان سوریه و محمود احمد مرعی از مخالفان داخلی حکومت سوریه و عضو برجسته تشکل "جبهه دموکراتیک ملی" برای حقوق بشر نیز در انتخابات حاضر بودند.
محمود احمد مرعی تایید صلاحیت خود را اتفاق بزرگی در سوریه خواند و مدعی شد که برای اولین بار یک چهره سیاسی مخالف حزب بعث در انتخابات سوریه امکان هماوردی با بشار اسد پیدا کرده است. او که در مذاکرات صلح ژنو به عنوان یکی از نمایندگان مخالفان داخلی حضور داشت، خود را نماینده بخش دموکراسی واه متکی به داخل کشور سوریه دانسته و مخالفان برانداز بشار اسد را به وابستگی به کشورهای غربی و عربستان سعودی و ترکیه متهم میکند.
بخشهای بزرگی از اپوزیسیون سوریه نیز وی را متهم می کنند که حکم سوپاپ اطمینان برای دولت سوریه را داشته و مخالفتش خنثی و فرمایشی است. مرعی دموکراسی را یک پروسه طولانی مدت میداند و شعار او در انتخابات "همراهی با هم برای تشکیل دولت وحدت ملی" بود که از طریق مذاکره بین مخالفان و دولت سوریه و کمک کشورهای خارجی چون روسیه و جمهوری اسلامی ایران میسر شود.
او اپوزیسیون برانداز و فعال در خارج از قلمرو تحت کنترل سوریه را از رویکرد پیشنهادی برای مذاکرات و توافقات سیاسی حذف کرده بود.
تعارض در مواضع مرعی در جایی است که دیگر مخالفان سوری که خواهان برکناری بشار اسد از قدرت هستند را به وابستگی به دول خارجی متهم میکند و در عین حال حامی مداخله بازیگران خارجی در سوریه چون دولتهای روسیه و ایران و حزب الله لبنان است! رای پایین او (۳/۳ درصد) نشان داد، ماهیت واقعی او هر چه باشد در سیاست سوریه وزن و جایگاه اثرگذار ندارد.
اما ایراد اساسی به مرعی پذیرش نقش زینتی در انتخاباتی فرمایشی بود که کاندیدای اصلی آن مرتکب جنایت علیه بشریت و استفاده از جنگافزارهای شیمیایی شده و صدها هزار نفر از مردم سوریه به خاطر اصرار وی به حفظ قدرت به هر قیمت کشته شده و میلیونها نفر آواره شدند. این اقدام برای او مسئولیت اخلاقی و سیاسی ایجاد میکند.
در این دوره اکثر قریب به اتفاق نیروهای مخالف انتخابات فرمایشی ریاست جمهوری سوریه را تحریم کردند. تقریبا ٩ میلیون نفر از مردم مهاجر و آواره سوریه در خارج از مرزهای این کشور در انتخابات یادشده رای ندادند.
همچنین در منطقه ادلب که تحت کنترل مخالفان اسلامگرا است و همچنین مناطق کردنشین و در نزدیکی مرز سوریه که تحت کنترل ارتش آزاد سوریه است، انتخابات برگزار نشد. صحت آمار اعلامشده در داخل مناطق تحت کنترل دولت سوریه نیز محل تردید است. گزارشها حاکی است که عدهای از سر ترس و فضاسازی دستگاه امنیتی سوریه مجبور به رای دادن شدند.
در مقایسه با انتخابات ۲۰۱۴ که نرخ مشارکت رسمی ۵ / ۷۲ درصد اعلام شد، در این دوره مشارکت در حد کمی افزایش یافتهاست! امسال مناطقی که در آنها انتخابات برگزار شد نسبت به دوره قبل وسیعتر بود که تنها در چهل درصد قلمرو تمامیت ارضی سوریه رایگیری انجام شد.
اگرچه در غیرواقعی بودن آرای بشار اسد تردیدی وجود ندارد، اما میتوان درک کرد که رایدهندگان به احتمال زیاد بیشتر از پایگاه اجتماعی بشار اسد و حزب بعث بودند. طولانی شدن جنگ داخلی خونین سوریه و نبود چشمانداز روشنی برای آینده باعث شده تا بخشی از مردم امیدشان را از دست داده و حکومت بشار اسد را واقعیتی گریزناپذیر تصور کنند.
بنابراین هدف آنها از شرکت در انتخابات ناامیدی از تغییر بوده است. بخشی دیگر به خاطر هراس ناشی از هزینههای احتمالی رای ندادن، به سمت صندوقهای رای رفتند. همچنین علویها و دروزیها نیز به دلیل برخوردهای فرقهگرایانه و خشونتطلبانه سلفیهای افراطی مصلحت خودشان را در رای دادن دیدند. انتخابات فوق برای بخشی از جامعه سوریه بیشتر از آنکه جنبه حمایت یا مخالفت با بشار اسد داشته باشد، انتخاب بین امنیت و ناامنی بود.
دولتهای جمهوری اسلامی، سوریه، کرهشمالی و چین مانند گذشته به تایید نتیجه انتخابات پرداختند، اما کشورهای غربی آن را به دلیل تعارض با موازین انتخابات آزاد ومنصفانه فاقد اعتبار اعلام کردند.
دولتهای آمریکا، ایتالیا، بریتانیا، فرانسه و آلمان با صدور بیانیهای ضمن "تقلبی" خواندن انتخابات اعلام کردند: «ما تصمیم حکومت بشار اسد برای برگزاری انتخاباتی خارج از روال تعیینشده در قطعنامه ۲۲۵۴ شورای امنیت سازمان ملل را محکوم میکنیم و از موضعگیری همه مردم سوریه، از جمله سازمانهای جامعه مدنی و اپوزیسیون حکومت سوریه، که روند انتخابات نامشروع را محکوم کردهاند، حمایت میکنیم.»
در نقطه مقابل همانگونه که انتظار میرفت بشار اسد به مخالفت آنها بیاعتنایی کرده و دولتهای خارجی همسو نیز خواهان پذیرش نتایج انتخابات ریاستجمهوری سوریه شدند.
ژرفکاوی تحولات نشان میدهد که این انتخابات تاثیری در واقعیتهای کنونی سوریه ندارد؛ بخصوص وضعیت فلاکتبار اقتصادی که در پی همهگیری کرونا تشدید شده است.
"گیر پدرسون"، فرستاده ویژه سازمان ملل در سوریه، در گزارش خود به شورای امنیت سازمان ملل متحد، به فقر اقتصادی، بیماری همهگیر کرونا، آوارگی، بازداشتها، آدمربایی و ادامه درگیریهای خشونتآمیز، تروریسم و نقض حقوق بشر در سوریه اشاره و تصریح کرد، حل این مشکلات نیازمند "توجه بیشتر نهادهای بینالمللی و تسریع روند سیاسی در سوریه" است.
اما انتخابات سوریه آخرین تردیدها را زایل ساخت که روند سیاسی در سوریه با وجود بشار اسد و راهبردهای حمایتی دولتهای روسیه و ایران امکانپذیر نیست. حکومت مطلقه حزب بعث در سوریه پذیرای تغییر قانون اساسی، آغاز فرایند دمکراتیک، مصالحه با مخالفان و توزیع قدرت نیست و بر حفظ وضع موجود سیاسی و تحمیل آن بر مخالفان و نیروهای جامعه مدنی سوریه تاکید دارد.
در عین حال میتوان مشاهده کرد که این انتخابات برای بشار اسد دستاوردی ندارد و در واقع نتیجه آن هیچ است. بر خلاف فضاسازی و اقدامات از قبل برنامهریزیشده مصنوعی در برگزاری جشن در دمشق و دیگر شهرهای سوریه بعد از اعلام نتایج انتخابات هیچ اتفاقی در موازنه قوا و آرایش نیروها در بیرون و داخل مرزهای سوریه رخ نداده است. شادی آنها، پاشیدن نمک بر زخمهای عمیق جامعه سوریه است که بیشتر تولید نفرت و خشم میکند.
همچنین این انتخابات کمکی به ترمیم مشروعیت از دسترفته حکومت سوریه نکرد. وضعیت فاجعهبار اقتصادی روز به روز دولت سوریه و شخص بشار اسد را در وضعیت سختتری قرار میدهد. حامیان خارجی ناتوان از تامین نیازهای اقتصادی سوریه هستند. دولتهای غربی و عربستان سعودی و قطر و ترکیه نیز کمکها و سرمایهگذاری شان را مشروط به تغییرات سیاسی در سوریه کردهاند.
در این وضعیت فرسایش اقتدار دولت سوریه و امکان فروپاشی از درون محتمل است؛ در واقع چشمانداز روشن و با ثباتی برای حکومت سوریه و بخصوص حکمرانی بشار اسد مشاهده نمیشود. محمود احمد مرعی با آگاهی از این اتفاق دست کمک به سمت دولت چین دراز کرده و به لحاظ سیاسی تصور میکند که با نزدیک شدن به دولت چین میتواند موقعیتی برای خود و جریان سیاسی متبوعش در آینده سوریه ایجاد کند. همچنین چین تنها قدرت جهانی است که میتواند سوریه را از وضعیت فاجعهبار کنونی خارج سازد.
اما محاسبات با او بر پیشفرضهای غلطی استوار است. دولت چین تا زمانی که سوریه ثبات سیاسی و اجتماعی پیدا نکند و توافقی در سطحی گسترده در بین بازیگران منطقهای ایجاد نشود، به سمت سرمایهگذاری بزرگ در سوریه حرکت نخواهد کرد. همچنین موقعی وارد بازار سوریه میشود که ریسکهای این بازار و بخصوص مخاطرات مربوط به تحریمهای دولتهای غربی کاهش یافته و تحت کنترل در بیاید. در نهایت اگر شرکتها و بنگاههای چینی حاضر هم شوند که منابع مالی و بانکی گسترده را در سوریه سرمایهگذاری کنند، الگوی رفتاری آنها در مناطق دیگر دنیا و بهخصوص کشورهای آفریقایی نشان میدهد که بعید است تغییر بزرگی در وضعیت اقتصادی سوریه ایجاد شود.
بنابراین اگرچه انتخابات ریاستجمهوری سوریه نشان داد چگونه شبه انتخابات میتواند نمایانگر شرارت و اوج گرفتن وقاحت باشد، اما دولت سوریه از این انتخابات بر خلاف انتخابات ۲۰۱۴ چیزی عایدش نشد و در واقع در همان نقطهای ایستاده که قبلا قرار داشت. غلط نیست اگر گفته شود که نتیجه انتخابات "صفر بزرگ" بود.
از داخلیها آری از بشار اسد هرگز؟؛ احمد زیدآبادی
روحالله زم بلاروس کیست؟