«کلابهاوس در زیتون» ستونی است روزانه که به اتاقهای سیاسی این شبکه اجتماعی سرک میکشد...
زیتون - هنوز هم انتخابات حرف اصلی را در کلاب هاوس میزند. روز گذشته اتاق ۸ هزارتایی از آن احمد زیدآبادی بود تا در آن تحلیلی از شرایط روز و انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ بدهد. زیدآبادی گریزی به انتخابات آمریکا زد و از این گفت که بخشی از اپوزسیون خارج از کشور دل بسته بودند به اینکه ترامپ رای بیاورد؛ چون فکر میکردند که ترامپ قصد براندازی دارد. او البته معتقد بود ترامپ ابزار انجام چنین کاری را نداشت و با توجه به همه بهم ریختگیهای منطقه آمریکا قصد نداشت یک بحران جدید در این منطقه ایجاد کند. زیدآبادی بحث رژیمچنج را از دستور کار آمریکا خارج شده میداند و به همین دلیل به گفته او امیدواران به براندازی توسط آمریکا ناامید شدهاند. بخشی از دلیل آن را هم چرخش سیاستهای جهانی دانست و اینکه روسیه و چین سعی کردند واسطه شوند برای کاهش تنش در شرایط جهانی ایران.
زیدآبادی به شرایط ایران هم اشاره کرد و از سختیهای فعالیت سیاسی و رسانهای در ایران گفت: «ما در ایران زندگی میکنیم، من سختی های زندگی را در ایران لمس کردم و خشنترین روی جمهوری اسلامی را در سالهای زندان دیدهام و تحمل کردم. ولی ما با این حال هنوز داریم در اینجا زندگی میکنیم. برخی اما می گویند شرایط امروز ایران از سوریه چیزی کم ندارد. اما این طور نیست. این افراد از واقعیت انقطاع پیدا کردند.»
زیدآبادی از این گفت که به این نظام علاقهای ندارد و جز ستم چیزی ندیده اما خطاب به براندازان نکاتی را گفت: «براندازان نباید تصور کنند که زمین آمادهای هست که بیآیند و براندازی کنند. به رغم همه مشکلاتی که وجود دارد و من حس میکنم از جمله مشکلات اقتصادی. اما باز هم به نظرم هنوز شانسی وجود دارد، هنوز میشود تأمل کرد و نباید به سمت گزینههای خطرناکی رفت که موقعیت را بدتر کند.»
او گفت که همه تقصیرات هم نتیجه عملکرد اصلاحطلبان نیست، اما باید قبول کرد که آنها ناموفق بودند و نتوانستند از نیروی بالندهای که در ۷۶ آنها را به صحنه آورد حمایت کنند. او از لزوم بررسی کارنامه اصلاحطلبان گفت تا مشخص شود دقیقا چه دستاوردی داشتند و البته خودش هم به این سوال پاسخ داد: «هیچ! اصلاحطلبان حمالالحطب اصولگرایان بودند. هرچه که اصولگرایان نمیتوانستند به دلیل گفتمان یا ایدئولوژی انجام دهند، دادند اصلاحطلبان انجام دهند، مانند بعد ماجرای میکونوس. هر وقت که از آن ها میخواهیم که دستاوردهایشان را بشمارند، میگویند اگر ما نبودیم چنین می شد و چنان می شد.»
این روزنامه نگار در مورد عقلانیت نظام صحبت کرد و ابتدا تعریفی از عقلانیت ارائه کرد و گفت «عقلانیت یعنی در موقعیت تصمیمسازی، با استفاده از غریزه بقا تصمیم درست بگیریم. این موقعیت است که عقلانیت را می سازد.» زیدآبادی مثل همیشه به عملکرد اصلاحطلبان منتقد بود و بحث را به سمت این برد که خود اصلاحطلبان در مورد برخی چنان حرف میزنند که گویی طرف از عقل بی بهره است: «من همواره به آنها میگویم این افراد را با خود دهه ۶۰ مقایسه کنید. اصلاح طلبان هم یک روندی را طی کردند تا امروز به مسئله حقوق بشر و فلان رسیدند. خب این تحول در اصولگرایان هم رخ میدهد. رئیسی جدید را ببینید، این ابلاغیهها را در رابطه با حقوق زندانیان صادر کرده را ببینید و مقایسه کنید با رئیسی سالهای ۶۰. حتی اگر این کار او ریاکاری باشد، باز باید بپذیریم که عاقلانه تر از گذشته عمل می کند.»
بحث از اینجا به سمت انتخابات برگشت و اینکه با رفتن رئیسی به ریاست جمهوری، نظام تقویت میشود چون او مورد تجمیع همه ارکان است. و البته این اطمینان را به همه داد که امروز فضای امکان برگزاری رفراندوم و تغییر قانون اساسی وجود ندارد و نظام هم قصد این کار را ندارد. چون دلیل روی کار آمدن رئیسی را این میدانست که: «او قرار است بیآید که اگر قصد توافقی وجود دارد به دست خودشان باشد. چون دیگر همچین فضای ایدولوژیکی وجود ندارد. امروز نظام بر اساس منافع خود است که عمل می کند.»
احمد زیدآبادی در پاسخ به سوال یکی از حاضران در گروه درباره چرایی هشدار دادن او در مورد سوریهای شدن و اینکه این موضوع منجر به قدرت گرفتن براندازان و حامیان نظام میشود، گفت: «من هیچ وقت بحث سوریه ای شدن را مطرح نکردم. درست هم نمیدانم چون نظام اجتماعی ما مانند سوریه نیست. اما وضعیت اینجا این است که اخلاقیات در این جامعه فرو ریخته است و تفکر حافظ این اخلاقیات که مذهب بوده به دلیل سو استفادههایی که ازش شده فرو ریخته. امروز یک حرص ویژه برای چپاول در لایههای مختلف جامعه شکل گرفته است.»
زیدآبادی معتقد بود اگر نظم سیاسی از هم بپاشد. نظم اجتماعی هم سر جایش باقی نمی ماند و ما امروز چیزی که بتواند چسب اجتماعی ایجاد کند، نداریم. اگر به آن نقطه جوش برسیم. این شارلاتانها هستند که به قدرت میرسند: «بحث سوریهای شدن این نیست که تانکها بیآینده و اصفهان را تبدیل به حلب کنند. مشکل این است که بترسی از در خانه بیرون بیایی. همین امروز یک نشانههایی از آن را میتوانی ببینی از میزان دزدیها و کیف قاپیها یا خشم موجود در جامعه.»
این تحلیلگر در نهایت در بحث انتخابات رای آوردن همتی را «خندهدار» خواند چرا که اولا آن را ممکن ندانست و در ادامه اضافه کرد در صورتی که چنین اتفاقی بیافتد هم کسی او را جدی نخواهد گرفت.
جنبش علیه تحقیر
در اتاقی دیگر محمدجواد اکبرین و عدهای از جوانان دور هم جمع شده بودند تا از جنبش سبز و امکانهای تازه آن بگویند. محمد جواد اکبرین در این گروه از این گفت که در سال ۲۰۰۹؛ دکتر «احمد طعمه» یکی از روزنامه نگاران شناخته شده سوری در زندان بود. که از چهرههای شاخص مخالفان بشار اسد بودند که کار مدنی میکردند. اکبرین به خاطرات این فرد در زندان اشاره میکند و به نقل از او میگوید: «علی عبدالله در زندان خبر حرکت الخضرا(جنبش سبز) را به ما داد و گفت شما نگاه کنید آدمهایی که خودشان در انقلاب خمینی شریک بودند حالا به مهمترین رهبران مردمی شدهاند که از تحقیر خسته شدهاند.»
بعدها علی عبدالله این مساله را تبدیل به یک مقاله کرد و به بیرون از زندان فرستاد تا چاپ شود. که همین باعث کیفرخواست جدیدی برای او شد و دوباره محاکمه شد. اکبرین معتقد است فعالین سوریه این ایده را ابتدا از جنبش سبز گرفتند و نوشتند. در نتیجه جنبش سبز برای آدمی که در کشور خودش احساس تحقیر کرده بود همانقدر انگیزه ایجاد کرد که در سوریه باعث ایجاد انگیزه شد: «کما اینکه بعدها کسی از جنبش سبز در آنجا نگفت ولی این حس را در فعالین آنجا زنده کرد و کسی یادش نماند این از کجا شروع شد. آقایی هم در مصر به جنبش سبز ایران اشاره کرده بود و بعدها مهندس موسوی در بیانیه اش هم اشاره کرد به اینکه ما چجوری الهام بخش مصر و تونس بودیم. تا آن موقع که مهندس این را میگفت هنوز سوریه شروع نشده بود.»
اکبرین با این مقدمه از این گفت که جنبش علیه تحقیر دامنه خودش را پیدا میکند و نه تنها بین زمانها و سالها حرکت میکند و هم دردهای خودش را پیدا میکند بلکه در کشورهای مختلف هم میتواند الهام بخش باشد. او گریزی هم به انتخابات ریاست جمهوری زد و از این گفت که در توییتر فضا به شدت انتخاباتی شده است و عدهای از امکان رای دادن صحبت میکنند و عده ای دیگر از اینکه همتی یا مهرعلیزاده هم برای ریاست جمهوری بد نیستند. اما او در مقابل اشارهای هم به فضای اینستاگرام کرد و اینکه با توجه شایع بودن آن و اینکه حتی در روستاهای مختلف هم مردم دسترسی به آن دارند. اما فضای آن به شدت غیرانتخاباتی است و مردم گویی برایشان اهمیتی ندارد که شرایط چگونه است و دراین انتخابات چه اتفاقی میافتد.
او در ادامه به آبان ۹۸ اشاره کرد و اینکه نباید به اینجا رسید که قشر و طبقهای که در آن آبان بیرون آمدند فارغ از این مباحث بودند. چرا که به عقیده او خیلی از کسانی که در آن تجمعات حضور داشتند در سال ۸۸ هم به خیابان آمده بودند و از آن دوران حساسیت نشان میدادند به این مسائل. او البته معتقد بود باید از آقای خاتمی عبور کرد و آن را معیار درست تشخیص اینکه آن جماعت ۸۸ با ۹۸ متفاوت بودند ندانست چرا که خاتمی در مقاطع مختلف مثل آبان موضع گیریهای نادرستی داشت. اکبرین معتقد بود که اشتراکات بسیاری بین خرداد ۸۸ و آبان ۹۸ وجود دارد.
«اعترافات تلویزیونی» روزنامهنگار بلاروس پخش شد
رئیسی؛ رئیسجمهوری دوره گذار