پس از پیروزی ضد «انقلاب سفید» و انقلاب اجتماعی در روز ۲۲ بهمن ۵۷ و تأسیس جمهوری غارتگر اسلامی، قطار تحولات و دگرگونیهای اجتماعی از ریل خارج شد و ملت ایران را به ته دره امت کشاند. امتی که هیچ حق و حقوقی در هیچ زمینه ندارد و فقط باید دستورات حاکم اسلامی، برآمده از متن قرآن را در سه بُعد زندگی شخصی، اجتماعی و جامعه به اجرا گذارد. همین میزان که حاکم، قانونگذار گماشته خود را با حکم حکومتی نهیب میزند و امر و نهی میکند و قانون مصوبه خودی را زیر پا مینهد، خود گویای فاجعهی جامعهی بنا شدهٔ جمهوری اسلامی است.
پس از ۴۲ تجربه جمهوریِ دینیِ اسلامی که مردم و جامعه را خُرد و خمیر کرده چراغی برای پایان بخشیدن به ظلمات ظالمان، در آسمان جامعه ایران، روشن نشد. با بحران سیاسی و اقتصادیِ لاعلاج، اصلاح طلبان حکومتی که به میدان آمده بودند به دلیل محبوس بودن در این ظلمات، نقش «سوپاپ اطمینان نظام» را بر عهده گرفته بودند و بر سر سهم خواهی قدرت آنقدر چانه زدند تا بالاخره چانهشان از جا در رفت. برخی شخصیتها و سازمانهای جمهوری خواه که هویتشان را در نوع روش و منش اصلاح طلبی دینی یافته بودند با سقوط آنها، اینها نیز دچار خبط دماغ شدند. با ریزش اجتماعی حکومت و اصلاح طلبیاش مسلم بود که این گروه از جمهوری خواهان منفعل شوند و شدند. اگر ریزش آنها، از شکست تجربه مدیریت خصوصاً در وجه سیاسی و اقتصادی جمهوری اسلامی که آنها خود را در این تجربه تعریف میکردند یا حداقل با این تجربه همراه و در انتظار معجزه نشسته بودند اما در عوض، نیروی مستقل و سکولار جامعه رویش داشته است. پیمان نوین نمیتوانسته متأثر از حرکتهای اعتراضی مردم، خصوصاً دی ۹۶ و آبان ۹۷ که نوع مطالباتشان را فقط یک نظامِ مدیریتیِ سکولار میتواند به سرانجام رساند، نبوده باشد. «پیمان نوین» در موقعیتی تهیه شده که جنبشهای همگانی مردم ترهای برای سلطنت خواهی یا جمهوری خواهی خُرد نمیکنند. این جنبشها میروند تا در یک نقطه زمانی و مکانی بهم برسند و این یعنی، همبستگی بزرگ که «پیمان نوین» بدان متعهد شد.
در واقع تدوین «پیمان نوین» برآیندی بود از یک فرآیند که تحول فکری و سیاسی در آن مشهود است. «پیمان نوین» به دنبال سیستمی هست که قدرت در آن متکثر باشد و همهٔ طرفها در قدرت سهم و نقش داشته باشند. بعبارت دیگر، نظام سیاسی آینده ایران باید نظام سیستم محور باشه و نه فرد محور. و همچنین با موروثی بودن پادشاهی مخالف است و مقام پادشاهی را مقام حکومتی نمیداند. در واقع نظام سیستم محور و نه فرد محور میتواند در صورت انتخاب مردم به نظام جمهوری، با این نوع نظام جور باشد. پیمان نوین دیوار ضخیمِ آشتی ناپذیری میان جمهوری خواهی و پادشاهی خواهی را شکافت و زمینه را برای ایجاد آن نوع همبستگیای آماده کرده که گرایش اصلیاش به سمت منافع و مصالح ایران و ایرانی است. پیمان نوین راه همبستگی سکولار در نقطه مقابل نظام تئوکراتیک موجود را هموار کرد.
نیکروز اعظمی