بُرد اینترنت در ایران به خاطر فیلترینگ چندان زیاد نیست؛ بُرد پلتفرم هایی مانند «کلاب هاوس» در اینترنت نیز به همین خاطر بسیار اندک است.
کلاب هاوس امکانی ست در اینترنت که مردم می توانند در آن آزادانه سخن بگویند. در جامعه ای که نوشتن برای مردم اش چندان آسان نیست، «سخن گفتن» از مصائب اجتماعی و سیاسی به مراتب راحت تر از «نوشتن» آن هاست.
حکومت اسلامی، که کتاب را حتی با تیراژ ۵۰۰ نسخه ممنوع می کند، و مراجعه به صفحات اینترنت را با اِعمال فیلترینگ دشوار می سازد، طبیعتا از حرف زدن مردم -گیرم در اندازه های صد نفری دویست نفری- در اینترنت می هراسد و سعی می کند به انحا مختلف مانع چنین حرف زدن هایی بشود.
اما این مانع شدن به شیوه های مختلف انجام می شود که یکی از آن ها ایجاد اختلال در اتاق هایی ست که جماعت مخالف حکومت در آن ها گرد هم می آیند و به بیان مسائل و مشکلات اجتماعی و سیاسی می پردازند.
دستگاه امنیتی حکومت با گسیل افرادی از دار و دسته های اصول گرا و اصلاح طلب و دادن خط و رهنمود مشخص به آن ها سعی می کند فضای گفت و گوی میان ایرانیان را مسموم و زهر آگین سازد.
نکته ی جالب توجه اینجاست که افراد گسیل شده برای چنین تخریبی، به دلیل سطح نازل فرهنگی و بیماری های روانی و رفتاری، توانایی انجام حساب شده ی ماموریت تخریبی خود را ندارند و چنان عمل می کنند و چنان به جان هم می افتند که تماشای معرکه گیری و نعره کشی های متقابل آن ها حقیقتا برای نیروهای مخالف حکومت شادی افزا و مسرت بخش است.
اخیرا شخص «سد علی خامنه ای» که دچار پارانویای شدید است حکم جهاد اینترنتی را خطاب به هواداران خود صادر کرد. حکمی که مضحکه بودن اش از همان لحظه ی صدور معلوم بود و بعدا با رفتار رقت انگیز «انقلابیون» حکومتی مضحک تر نیز شد.
با این حال در میان ماموران حکومتی، یکی دو نفری بودند که در میان انقلابیون حکومتی، صاحب عرض و طولی بودند و در میان خودی ها ارج و منزلتی داشتند.
یکی از این ماموران، خبرنگار سابق اهل قم به نام «فرید مدرسی»ست که جزو سلبریتی های حکومتی به شمار می رود.
او کسی ست که روم های چند ده هزار نفره -البته با فالوورهایی که بعدا به طور فضاحت باری مشخص شد که فیک هستند- تشکیل می داد و کسانی از سران اصلاح طلب حکومتی را برای سخنرانی دعوت می کرد.
این سلبریتی اما در میان پِرِس خودی های حکومتی و بی برنامگی امنیتی ها، به دلیل ضعف اعصاب، کنترل خود را گاه و بیگاه از دست می دهد و حرف هایی می زند که حتی می تواند کشور را به آشوب بکشد.
بعد از حرف های موهنی که این مامور اینترنتی حکومت خطاب به زنان ایرانی ساکن خارج از کشور زد و هیاهویی در اینترنت بر پا کرد، ما شاهد توهین او به اهل سنت کشور مان بودیم که آن ها را طبق روال شیعیان، ناصبی نامید و این ناصبی، در اصل توهینی ست که شیعیان نسبت به اهل سنت روا می دارند و اهل سنت نیز، در مقابله با این توهین، شیعیان را رافضی می نامند.
افرادی که موضوعات سیاسی معاصر را دنبال می کنند، می دانند که قتل فجیع زنده یادان پروانه و داریوش فروهر، یکی از دلایل اش ناصبی دانستن آن ها بود.
البته بعد از بلند شدن صدای اهل سنت در مقابل توهین فرید مدرسی، آقایان ماستمال اسلامی، با بیان این که ناصبی به همه ی اهل سنت اطلاق نمی شود بلکه به فحاشان به شیعه اطلاق می گردد، سعی کردند تا زهر توهین مدرسی و دار و دسته ی جهاد کنندگان اینترنتی را بگیرند غافل از این که موضوع ناصبی و مجازات مخالفان خلافت علی، در کتب شیعه از جمله کتاب معتبر شیخ صدوق به نام «ثواب الاعمال و عقاب الاعمال» ثبت است و با هیچ ترفندی قابل رفع رجوع نیست. نمونه هایی از نظر شیخ صدوق و شیعه را در مورد ناصبی ها -یعنی اهل سنت- در زیر مشاهده می کنید:
اکنون فرید مدرسی در جهاد اعلام شده توسط خامنه ای تمام قد در مقابل اهل سنت کشورمان ایستاده و آن ها را مورد اهانت قرار داده است.
تردیدی نیست که اهل سنت پاسخ در خور این جوجه رسانه چیِ حکومت اسلامی را بزودی خواهند داد.
