Friday, Oct 29, 2021

صفحه نخست » آقای زیدآبادی این میدان بازی شما نیست! ابوالفضل محققی

Abolfasl_Mohagheghi.jpgهنوز ساعتی از اعلام درگذشت آقای آرامش دوستدار نمی‌گذشت که آقای احمد زیدآبادی، «شرف اهل قلم»، در نوشته‌ای عجولانه دادِ سخن داد که نشان از زخم و کینه‌ای دیرین نسبت به اندیشمندی داشت که تمام عمر خود را به‌پای علم و فلسفه نهاد تا باریکه‌راهی با تکیه بر خرد و پرسشگری در شب تیره حاصل از قرن‌ها استبداد مذهبی بگشاید؛ تا باردیگر دین‌خویی نهادینه شده در بطن حتی به اصطلاح روشنفکری چون آقای زیدآبادی را به نمایش بگذارد.

کمتر نوشته‌ای از آقای زیدآبادی می‌توان یافت که ایشان از منظر عقل کل در موضوعی ورود نکنند و حکم قطعی صادر نکنند.

از مسائل سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، هنری، نظامی گرفته تا این نوشته‌ی اخیر در مورد آقای آرامش دوستدار که ایشان در آن وارد شده اظهار فضل کرده و حکم قطعی صادر نموده‌اند!

آخرین نمود آن ورود درعرصه فلسفه ودادن حکم قطعی در مورد فیلسوف نبودن و بی‌محتوا بودن نوشته‌های آقای آرامش دوستداراست.

نوشته‌ای بی‌مایه و سردستی که نشان از عداوتی دیرین دارد که مسلماً از ارادت ایشان به اسلام ناب محمدی و انقلاب اسلامی با خوانش اصلاح‌طلبی و روشنفکر دینی مایه می‌گیرد!

این برخورد عصبی و تحقیرآمیز نسبت به مردی چون آرامش دوستدار که در اوج استبداد حکومت دینی سخن از امتناع تفکر در دین گفت و تکیه بر اندیشه را در برابر تسلیم عقل در برابر دین نهاد و تمامی عمر پربار خود را صرف روشنی انداختن به زوایای تاریک تاریخ این سرزمین و تلاش برای افشاندن بذر آگاهی و پرسشگری برای نسل‌های آینده نمود. جای بسیارتعجب و سئوال دارد!

سئوال این‌که چه امری است که آقای زیدآبادی را وادار به چنین نوشته‌ای می‌نماید؟ آیا تداوم همان ترسی نیست که دوستدار با زیر سئوال بردن امتناع از تفکر در بنیان‌های تاریخ ملی و مذهبی در برابر روشنفکران نهاد و بیشتر روشنفکران ایرانی که رنج اندیشیدن، شک کردن، زیر سئوال بردن، پرسش نمودن، گسستن از دین‌خویی و نهایت تن به نوآوری دادن را به خود نمی‌دهند و از برج عاج هر نظر مخالف را به‌ سخره می‌گیرند را به تقابل با ایشان کشانده است؟ آقای زیدآبادی در مرگ یک اندیشمند ایرانی چنین می‌نویسد:

«آرامش دوستدار در سن ۹۰ سالگی درگذشت . برخی رسانه‌ها از او به عنوان "فیلسوف بزرگ" و "متفکر و پژوهشگر سترگ" یادکرده‌اند. در میان معدود آثار دوستدار کتابِ کم حجمِ "درخشش‌های تیره" بیشتر معروف است اما گمان نمی‌کنم افراد زیادی آن را تا پایان خوانده باشند و یا اساساً خوانده باشند، چرا که از متنی روان و سلیس و منظم و منقح بی‌بهره است. به نظرم جعل اصطلاح "دین‌خو" مهمترین ابداع مرحوم دوستدار بود.»

آقای زیدآبادی در همین شروع نوشته با در گیومه قرار دادن عنوان داده شده به آقای دوستدار نخست جایگاه علمی ایشان را زیر سئوال می‌برد و سپس به معروف‌ترین نوشته ایشان می‌پردازد، اثری که از نظرایشان کمتر کسی آن را تا پایان خوانده است. نهایت اتهام «جعل اصطلاح "دین‌خو"» را بر ایشان می‌بندد که چیزی کم ننهاده باشد. جای زهی تأسف!

نماینده «شرف اهل قلم» به این بسنده نکرده می‌نویسد:

«در مورد دین‌خویی مورد ادعای دوستدار و تعارض آن با اندیشه‌ورزی می‌توان به وقتش به تفصیل صحبت کرد؛ اما حتی نگاهی سرسری به کتاب او در این مورد، نشان می‌دهد که دوستدار از اساس درک روشنی از پیچیدگی مقولاتی مانند عقل، اندیشه و دین و فرهنگ و ربط آن‌ها به هم نداشته و این مفاهیم را در نازل‌ترین سطح خود به کار گرفته و از همین رو هیچ اندیشه‌ی قابل اعتنایی هم تولید نکرده است.

به هر حال آن مرحوم هر چه بود، فیلسوف نبود. فیلسوف به عمق مفاهیم می‌رود و آن‌ها را واکاوی و نقد می‌کند. کار دوستدار اما عمقی نداشت و به همین دلیل هم جدی گرفته نشد.»

چه می‌توانم در مورد کسی بنویسم که به اقرار صریح خود یک «نگاه سرسری» به کتاب آرامش دوستدار کافی است تا ایشان ازعدم «درک روشن از پیچیدگی مقولات و سطح نازل اندیشه» درنزد آقای دوستدار بگویند که وقتی فرصت کرده وخواندند به تفضیل در مورد آن صحبت خواهند کرد.

ما در کجای جهان معاصر ایستاده‌ایم؟

بله جناب زیدآبادی زمانی که شما نخوانده چنین ساده و سطحی در عرصه فلسفه و فیلسوف بودن ایشان می‌نویسید و ایشان را زیر سئوال می‌برید؛ استادی که حداقل دکترای فلسفه از آلمان داشت و سال‌ها به‌عنوان استاد فلسفه در دانشگاه تهران تدریس کرد، چه ایرادی می‌توان بر شریعتمداری‌ها گرفت؟

چه شانسی آورد پیرمردِ اندیشمند، پرسشگر و منقد بی‌باک «دین‌خویی و امتناع تفکر» کسی که شناخت علمی را در برابر تعبد دینی نهاد، در ایران نماند! وگرنه، چاقویی که بر کتف دکتر آریان‌پور در صحن دانشگاه تهران نشست می‌توانست برقلب او بنشیند. یاد دکتر آریان‌پورعزیز، گرامی که چه از دست آقای مرتضی مطهری، «فیلسوف بزرگ جهان اسلام» کشید!

این دین‌خویی، این تعصب همراه با امتناع تفکر چه‌ها که با تاریخ و مردمان این سرزمین نکرد؟ متأسفم جناب زیدآبادی! در ضمن کار ایشان آن‌قدر جدی و تأثیرگذار بوده که شما را چنین برافروخته و به میدانی کشانده که میدان بازی شما نیست!

ابوالفضل محققی



Copyright© 1998 - 2024 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie Policy