Wednesday, Nov 17, 2021

صفحه نخست » آبان و زوال اُختاپوس ولایت فقیه، عرفان قانعی فرد

FBLRdeDWUAkfqfd.jpgایرانشهر - پس از اعتراضات ۱۳۷۸ و ۱۳۸۸ و ۱۳۹۶ و ۱۳۹۸ بار دیگر چهره اختاپوس مذهبی در ایران، ترک برداشت و این شکاف پابرجا همچنان عمیق تر می شود. امروز جامعه ایرانی معترض به خروش آمده تا شاید هستی، هویت، ثروت و کیان بشریت رفته و غضب شده توسط ملایان مکار و جبار را بازپس بگیرد.

حکومت ملایان در مقابل تجمع اعتراضی ایرانیان خشمگین، برآشفته، درمانده، بخت برگشته و به تنگ آمده از همه چیز قرار گرفته اند. مردمان ایران هم به دفاع از ایرانی آشفته، ویرانه و ورشکسته برخواسته اند که در زیر یوغ استبداد ملایان به تاراج رفته و هم این جامعه خفقان زده، افسرده، هراسیده، دلزده، وحشت زده و فقیر ضرورت را در تغییر می بیند و مسیر مردمان عبور از عمامه، عبا، نعلین، ریش و کنار گذاشتن اختاپوس مذهبی دستگاه مُلایان شیعه و ولایت فقیه است. جامعه ای که دیگر، در زیر یوغ آنها، چیزی برای از دست دادن ندارد.

در این روزها، کشنده ترین سلاح مقابل ملایان، شعارهای مردم معترض و هم بسته است. "خامنه ای باید برود"؛ " رهبر‌ بی کفایت نمی خواهیم"؛ " مرگ بر اصل ولایت فقیه"؛ " رضا شاه، روحت شاد!". شعارهایی که حکومت ملایان و دستگاه های تبلیغات ولی فقیه و سانسور حکمفرما بر ایران کنونی را برآشفته کرده. شعارهایی که نشان از زوال اختاپوس مذهبی در ایران دارد و دستگاه ولی فقیه که رهاوردی جز فقر، بدبختی، درماندگی، اجنبی دوستی، ننگ و انزوا برای ایران و ایرانی در پی نداشته است.

خامنه ای رهبر عوامفریب، منفور، بی شهامت، غیر مسئول؛ به شدت دچار بیماری‌ و شیدائی خودشیفتگی افراطی است و مانند ذهنیت مُلای شیعه، به طور سادیسم وار علاقمند به تمجید و ستایش و مقبولیت است. مشابه بسیاری از خلفای اسلامی در طی تاریخ خلافت های اسلامی، اهل نمایش و اطوار است. به عبارت دیگر، نبوغ خاصی در نمایش و معرکه گیری و سماجت نشان دادن دارد. با گفتن " جان ناقابلی دارم، جسم علیلی دارم، بنده صاحب نظر نیستم" و...طبعا نمی شود جامعه ملتهب و معترض و همه چیز برباد رفته نسل جوان را آرام نگه داشت. چهره او یادآور امیرالمومنین های جعلی، فاسد و خونخوار خلفای عباسی و اموی و عثمانی و ... است؛ غرق در توهمات و عصبیت ایدئولوژیک و بشدت خودبزرگ بین و خود مهم پندار.


توهم های این ولی فقیه بربر و پرگو، ایران را به آشوب و ویرانی کشانده و مانع اصلی استقرار دموکراسی در ایران است. رفتار جاه طلبانه خامنه ای و دستگاه فاشیستی ولایت فقیه در طی ۴۰ سال دیکتاتوری و اختناق، موجب سلب اعتماد مردم زجرکشیده ایران شده و ادامه حضور خامنه ای بر قدرت پس از ۳۰ سال، برای ایران و ایرانی تهدید است.


در تاریخ جهان ما، فاشیسم با مرگ موسولینی و هیتلر نمرد، بلکه هنوز آثارش در ذهن آشفته و بیمار رهبرانی هرزه زبان ، فحاش و خون آشام مانند خامنه ای و بشار اسد باقی است و استبداد نظامی- امنیتی ولایت فقیه یادآور فاشیسم است آن هم از نوع مذهبی.


خامنه ای شیفته پوتین سرهنگ سابق ک.گ. ب ( KGB)در روسیه ، یا چاوز ، کره شمالی ، و جماعت های تروریستی جهاد اسلامی و حماس و حزب الله لبنان، هیچ گونه حرمتی برای حقوق مدنی، آزادی، پارلمان، مطبوعات، قلم، زنان، انسانیت، قانون، حقوق بشر، نسل جوان و ایران قائل نیست و به کسی هم پاسخگو نیست و این ۳۰ سال حکمرانی جبارانه، معتبرترین و گویاترین سند برای اثبات بی کفایتی و بی صلاحیتی او در مملکت داری است.


خامنه ای چند روز پیش در آغاز اعتراضات همین روزها، مثل خروشچف ، مشت گره کرد، تهدید فرمود، لاف زد و رجز خواند. در بالای منبر به شاه فقید ایران و خانواده او اهانت کرد. در واقع امر، از اسم پهلوی وحشت دارد. اما امروزه اسرار شبکه فراملیتی ترور در زمستان بی بهار ۱۳۵۷ "در دامگه حادثه" افشا شده است. و نسل جوان دانست که آن تقدس دروغین، یک فریب بزرگ بود و هیچ!


خامنه ای با اعتقادات توحش آمیز و جنون ترور، فرمان سلاخی و قتل مردمان بی دفاع معترض را می دهد و همان مردمان ایران را اوباش و اشرار می خواند. کابوس و وحشت این مُلای شیعه ، سقوط بیت ولایت فقیه است و قدرت دستگاه جبار آخوندی...


امروز بیشتر از پیش، خامنه ای مانند هیتلر سیاست خشم و هراس را در پیش گرفته. مسیر پولپوت ( polpot) و موسولینی را می رود. مانند عمرالبشیر و صدام حسین و قذافی، تا لحظه آخر هم تمایلی به ترک صحنه قدرت ندارد. به طور مضحک و بیمارگونه، خود را ،"ربانی، مقدس، دارای وظیفه دینی- شرعی و ماموریت الهی یا رسالت خداوندی " می داند.‌ تو گویی ، بشر دوپا می تواند با آفریدگارش، سخن بگوید . اما مُلاها هنوز با جعل و فریب بزرگ، امام ۱۲ دل خوش هستند....


خامنه ای مثل موسولینی تصور دارد که همیشه حق با اوست اما دیگر سخنانش مایه استهزا و ریشخند جامعه آگاه و هوشمند بویژه نسل جوان ایران است. دیگر، جامعه گوش هایش را به موعظه های پوچ و دروغین، تهوع آور و بی معنی علی خامنه ای بسته است. اعتراض های امروز ایران، نشان از این واقعیت دارد.


خامنه ای در ۳۰ سال پیش، پس از مرگ خمینی با رأی و رضایت و اجازه مردم ایران، اختیار حکومت یک رژیم فاشیست مذهبی را در دست نگرفت، بلکه با حیله و تزویر و شیادی آخوندی در دستگاه جبار خلافت اسلامی، قدرت را در چنگ گرفت. و صحنه گردان بدنام ماجرا هم خود قربانی همان غضب شد و به سبک روسی با مواد شیمیایی، خفه اش کردند [ رفسنجانی].


از نگاه تاریک مذهبی و منحط ایدئولوژیک خامنه ای و مُلایان هم فکر او، "حکومت مردم" [ دمکراسی] بی معناست و باید از گرده مردم بی خبر و نادان و غرقه در خرافات و موهامات به اسم دین و اسلام تا لحظه آخر، سواری گرفت. اعتبار و آبرو میان جامعه ایران و جهان هم برای مُلای شیعه، هرگز ارزشی نداشته و ندارد. از دید حکومت فاشیستی " جامعه، فاقد ارزش است"... در دوران های صفویه و قاجاریه هم مُلایان شیعه دست بوس شاهان خونخوار و بی کفایت بودند.


چه خمینی و چه خامنه ای سمبل توحش و خباثت آخوندی و فاشیسم اسلامی، اسلام رادیکال ، جهادگر تروریستی و شیعه افراطی است.


امروزه خامنه ای، ایران را به ‌پرتگاه نابودی و سقوط کامل کشانده و مردمان ایران به اعتراض برخاسته اند چون در میان فقر، محنت و نکبت و غم بیشتر از این توان فرمان بردن از فاشیسم ولایت فقیه و ایدئولوژی واعظی آن را ندارند. طالب دمکراسی اند و آزادی و دیگر یک ملای علیل، وقیح، خشک مغز، خودکامه، هرزه زبان و سفیه نمی تواند بر هرم قدرت ملک و مملکت باقی بماند. و به حکم تاریخ، سرانجامش - دیر یا زود- نابودی است.


خامنه ای، مُلای جبار امروز ایران، با شیوه وحشیانه - همان تروریسم اسلامی - به سرکوب می اندیشد. روزگارانی در همان ایران، چنگیز مغول یا شاهان صفوییه یا قاجاریه، بیشتر از خامنه ای، مردم ایران را به خاک و خون کشانیدند. اما با همان جنایات بی شمار، ره به جایی نبردند.


خامنه ای نمی داند که ارتش نازی و خمیرهای گشتاپو هم توان مقابله با مردم را نداشتند. ابزارهای سرکوب نظام دیکتاتوری و حکومت فاشیستی ولی فقیه منفور ایران هم عاقبت شکست می خورد.


خامنه ای در ۳۰ سال حکومت استبدادی و ولایت مطلق، هرگز نیاموخت که حفظ چنگال قدرت با خون، ره به جایی نمی برد. میلوسویچ هم بین صرب ها کمر به قتل عام بست. استالین هم می خواست با خونریزی اراده خود را به مردمان‌ تحمیل کند.‌عاقبت آنها چه شد؟ سرنوشت خامنه ای هم بهتر از آنها نیست.


هدف خامنه ای در سخنرانی اخیرش، ایجاد رعب و وحشت و منم زدن است. ابزارهای سرکوب ملایان، یعنی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی (IRGC) و وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی (واجا) و یا نیزوی انتظامی، را به جان مردم ایران انداخته، اما این آدمک های مجنون هم با تانک و سرنیزه، استعداد نمایش قدرت در مقابل خواست و اراده مردمان معترض یک جامعه را ندارند. می شود مدتی ساکت کرد.. اما آتش خشم، زبانه خواهد کشید...


موسولینی در ۲۲ جون ۱۹۳۹ به سربازانش گفت " رحم‌نکنید و با خشونت رفتار کنید!". در ۸۰ سال بعد هم خامنه ای همان سخنان را به زبان میراند و شیفته قتلگاه و قربانگاه هیتلری ساختن است. خامنه ای مثل فرانکو اگر ۱۳۰۰ نفر را هم در یک روز بکشد، غصه ای ندارد.


طبعا مردم برآشفته، عصبانی و ناراضی ایران هم با دست خالی، این بار‌می خواهند به زبان خود خامنه ای، او را حالی کنند و به آن زبان نفهم، بفهمانند. قبل از خامنه ای، مردم فیلیپین و اندونزی هم از شر مارکوس و سوهارتو با دست خالی خلاص شدند.


خامنه ای مانند هیتلر بدون داشتن چیزی در چنته، بلوف قدرت میزند. اما مثل هیتلر هم جاذبه شخصیتی ندارد. اگر اعتماد به نفسی می داشت ، طبعا در وبسایت خود
القابی تقلبی و جعلی مانند رهبر مسلمان جهان، ولی امر مسلمین جهان، رهبر انقلاب ۵۷، حضرت آیت الله العظمی مدظله العالی، نایب بر حق امام زمان و...برای خود قائل نمی شد. البته تقدس تا سر حد امکان، جزو اصول فاشیسم هیتلری و نازیسم بود.


اما مردمان ایران با شعار " رهبر ‌بی کفایت، نمی خواهیم" ، مقابل ۳۰ سال دروغ، جهل، حماقت و هراس و بی کفایتی و بی صلاحیتی خامنه ای برخاسته اند و امروز هم «نبرد من خامنه ای» مانند «نبرد من هیتلر» مبارزه ای برای حفظ قدرت اختاپوس مذهبی در ایران و دستگاه ولایت فقیه شیعه است. کمترین ربطی به مصالح و منافع ایران و ایرانی ، نداشته و ندارد. هدف فاشیسم هیتلری و یا مذهبی هم حفظ قدرت نظام دیکتاتوری است.


اما هیتلر آنقدر هوش داشت که به ترمیم اقتصاد آلمان بیاندیشد ولی خامنه ای ، دارایی و ثروت و سامان ایران را صرف بلندپروازیهای ابلهانه و سفیهانه هلال شیعی کرد و همیشه هم وقیحانه از حراج و نابودی ثروت ایران در جهت تروریسم و یا هلال شیعی و ضدیت با آمریکا و اسرائیل خرسند به نظر میرسد....


ایامی، مردم آلمان دیگر هیچ تمایلی به همراهی با "رایش سوم" را نداشتند و عاقبت هم روزی فرا رسید که دیگر صدای یکنواخت و مشهور پیشوای عصبی و خون آشام از رادیو آلمان پخش نشد. در ایتالیا ، آلمان و اسپانیا هم زمانی آمد که صدها هزار نفر عکسهای قاپ گرفته دیکتاتورهای فاشیست برکنار شده را از دیوارها برداشتند و به سطل‌ زباله انداختند و یا مردمان روسیه هم عکسهای استالین را سوزاندند. سرنوشت خامنه ای هم‌ چنین است و چه بسا متهم مشهور به خلق جنایت سینمارکس آبادان عاقبت خود در آتشی که شعله کشیده، خواهد سوخت.


قطعا روزگارانی، یکی از هنرمندان ایرانی مشابه چارلی چاپلین که "دیکتاتور بزرگ" را به نمایش گذاشت، پایان ولی فقیه فاشیست را به روی صحنه خواهد برد. لاجرم مردم ایران هم آن روز را خواهند دید. همه حکومت ها، مهمان تاریخ اند. امروزه هم، مشت های گره کرده مردمان معترض ایران و این اعتراضهای در حال جوشش و غلیان، نشانه آن است که مردم نمی خواهند که ایران به جنگ داخلی و تجزیه برسد اما ملایان خون آشام و تبهکار و مروج ویروس خرافات و موهومات، خواهان آنند.


خامنه ای و دستگاه جبار و فاسد اختاپوس مذهبی ملایان در ایران، با استفاده از سرکوب شدید و خونریزی و خلق جنایت، نمی خواهند به سادگی دست از قدرت بکشند و شیفته و زبون قدرت و ثروت، نمایش جلو دوربین و افزایش تنش و خلق بحران هستند. ایران را مستعمره و مصادره خویش می دانند و مردمان ایران را هم رعایا و بردگان خویش. با زور و فریب ، خرافات و موهومات می خواهند مردمان ایران را به فرمانبرداری و اطاعت محض در مرداب سکوت و خفقان وادادند و فاشیست ها هم براین باور بودند که طبقه حاکم برتراند و همگان باید اطاعت کنند.


اما دیگر چهره اختاپوس مذهبی در ایران ترک برداشت و مایه تهدید و خطر واقعی ایران و زیستن ایرانیان، ادامه ولایت فقیه و حکومت جعلی اسلام ناب محمدی ملایان شیعه است.


ملایانی که ضد فرهنگ و هنر و تاریخ و تمدن ایران و ایرانی بوده و هستند و دیگر سخن امپراتوری متوهمانه ملایان، توحش است تا تمدن. اما روز پایان ساختار اختاپوس مذهبی مُلایان شیعه و این ولایت فقیه و نماینده امام جعلی دوازدهم، مانند فروپاشی دیوار برلین و شوروی ، قطعأً « پیروزی بشریت» در قرن ۲۱ نام خواهد گرفت و ایران هم به کشوری دمکراتیک و آزاد از چنگال خرافات و موهومات و زنجیر توهم و تعصب مبدل می شود و قطعا آن روز، جهان به احترام مردمان شیفته آزادی و دموکراسی در ایران، خواهد ایستاد.


در آینده ایران، چه مشابه نروژ باشد چه کانادا، قطعا دموکراسی، قوام و دوام خواهد گرفت. زوال ولایت فقیه، ضرورت و جبر تاریخ است و ملایان هم ، ایران را تاراج می کنند و به ورطه کامل نابودی می کشانند. گرچه امروزه روز، حال ایران خوش نیست و ایران در حال پاره شدن، گسست، انحطاط و نابودی است.
حتی اگر چند روزی هم این جنبش اعتراضهای مردمی موقتا ساکت شود، این خوشه های خشم و شعله های اعتراض، خاموش شدنی و قابل کنترل نیست . خاموشی و نابودی کامل آن، اوج ساده نگری و خوش خیالی است. آخرالامر، جامعه صبور و زجرکشیده و داغ دیده ایران راه سنگلاخ و طولانی رسیدن به آزادی را افتان و خیزان خواهد پیمود.



Copyright© 1998 - 2024 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie Policy