معصومه رشیدیان، انصاف نیوز
مسعود پزشکیان با تایید اینکه درخواستهای کتبی و شفاهی او برای اعلام دلایل رد صلاحیت از سوی شورای نگهبان، همچنان بیپاسخ مانده است، در گفتوگو با انصاف نیوز، ضمن پرداختن به نامهی علی لاریجانی به شورای نگهبان و انتشار آن، میگوید: «اینکه چیزی را به کسی نسبت دهند و آن شخص هم هیچ امکانی برای دفاع از خودش نداشته باشد، خود این موضوع از نظر اعتقادی بنظر من جای اما و اگرهای فراوان دارد؛ چه رسد به اینکه همینطوری بگویند و تهمت بزنند و جواب هم ندهند!»
او همچنین تاکید میکند «نمیشود که از هرکسی خوشت نیامد چیزی برایش درست کنی و بگویی: اینها خائناند».
نمایندهی مردم تبریز در مجلس شورای اسلامی، به بندی از نامهی شورای نگهبان پرداخته است که در آن«تلقی سهیم بودن در بخش هایی از نابسامانی در وضع نامطلوب موجود در دولت مستقر»، بعنوان یکی از دلایل ردصلاحیت عنوان شده است و میگوید: «نمیشود که ما کاری کنیم که هیچکس نظر ندهد و هیچکس مسئولیت نپذیرد و در آخر هم بگوییم «کی بود؟ کی بود؟ ما نبودیم»! پس کی بود؟! مملکت را یا من تخریب کردهام، یا آنها، یا شورای نگهبان یا هرکس دیگری که در این مملکت مسئول است. مسئولیت این مملکت با ما بوده است و همهی ما سهیم بودیم و اگر مشکلی وجود دارد هرکس در هر جایگاهی هست، به اندازهی جایگاهش باید پاسخگو باشد.»
اخیرا متن نامههای رد و بدل شده میان علی لاریجانی و شورای نگهبان که در آنها درمورد ردصلاحیت لاریجانی و دلایل آن بحثهایی مطرح شده است؛ شما هم هم بصورت مکتوب و هم در نطقها خواستار اعلام دلایل ردصلاحیت خود شدید اما گویا شورای نگهبان پاسخی نداده است.
آنها که پاسخ نمیدهند؛ پاسخهایی هم که به آقای دکتر لاریجانی دادهاند، الان ایشان شکایت کرده است که بیایند و ثابت کنند. یعنی چیزهایی به آقای لاریجانی نسبت دادند که ایشان گفته است باید ثابت کنند؛ مثلا گفتهاند پسرش در مجلس پروژه گرفته است! باید ثابت کنند و اگر نتوانستند ثابت کنند باید با آن فردی که این تهمت را زده است برخورد شود.
کارهایی انجام شده است که اصلا روندش جای سوال است و شفاف نیست. ما دنبال شفافیت هستیم، ولی در مطالبی که باید دنبال کنیم خودمان بصورت شفاف عمل نمیکنیم! اگر برای ارزیابیها و حضورها شاخص داشته باشیم، خب کسی ببیند آن شاخص را ندارد نمیآید. ولی اگر شاخص را داشته باشد و بیاید و بعد کسی به او حرفی بزند، باید جایی هم باشد که پاسخگو باشند. اگر به کسی حرف و تهمتی را نسبت دادند، باید شخصی که مورد تهمت قرار گرفته است، حق این را داشته باشد که شکایت کند و جایی باشد که رسیدگی کند چرا این تهمت را به این آدم زدند. اینکه چیزی را به کسی نسبت دهند و طرف هم هیچ امکانی برای دفاع از خودش نداشته باشد، خود این موضوع از نظر اعتقادی بنظر من جای اما و اگرهای فراوان دارد؛ چه رسد به اینکه همینطوری بگویند و تهمت بزنند و جواب هم ندهند.
الان آقای لاریجانی میگوید «مگر نمیگویید چنین است، یا باید ثابت کنید و یا آدمی که اینها را گفته است باید در چارچوب قانون و شرع با او برخورد شود». این حرف هم حرف حقی است؛ حرف درستی است و حالا که شما چیزی میگویید و ایشان چیز دیگری، باید محکمهای باشد تا رسیدگی کند؛ آدمی که ۱۲ سال رئیس مجلس بود، دبیر شورایعالی امنیت ملی بود، رئیس صدا و سیما بوده، وزیر بود و مورد اعتماد مقام معظم رهبری است، با همین سادگی که نمیشود این تهمتها را زد و کسانیکه اینها را مطرح کردند هیچگونه پیگرد قانونی نداشته باشند!
این نامه و پاسخش محرمانه بوده است و الان شورای نگهبان از انتشار این نامههای محرمانه شاکی است؛ نظرتان درمورد این موضوع چیست؟
شفافیتی که همه پشت تریبون و در مجلس و... میگویند، باید در عمل باشد و نه فقط در گفتار؛ اینکه من حرفی بزنم اما پشت سر کاری دیگر کنم، در حقیقت ریا و بدترین نوع رفتار است؛ وقتی آقای لاریجانی یا بنده، میگوییم هر مشکلی داریم اعلام کنید، درواقع این من هستم که باید نگران باشم، چون به اصطلاح دارند عیبهای من را مطرح میکنند، آنها که نباید باکی داشته باشند. اگر جرمی بوده است که باید محاکمه شوم؛ ولی جرمی نبوده که محاکمه کنند و کسی ادعایی کرده است؛ بالاخره باید این حق را به طرف مقابل بدهند که اگر تهمتی زدند بتواند از حق و حقوقش دفاع کند. یک محکمهای باشد که به این مسائل رسیدگی کند.
وقتی به آدمهایی نسبتهایی را میدهند و این نسبتها درست نیست، برمبنای حرفها و شنیدهها که نمیشود قضاوت کرد؛ الان آقای لاریجانی مدعی است «این مسائلی که به من گفتند تهمت است»؛ میگویند شکایت هم کردهاند، خب باید رسیدگی شود. چیز خفایی که نیست. این آقای لاریجانی است که اگر عیبی دارد و مطرح شده است باید نگران باشد.
اگر هم فرضا شورای محترم نگهبان نمیخواهد عیبی را مردم بدانند اشکالی ندارد؛ اگر به فردی تهمت زدهاند به آن فرد فرصتی دهند تا حداقل در محکمهای از تهمتها یا حرفهایی که به او نسب دادهاند دفاع کند. نه اینکه حرفی را بزنند و بعد هم تو هیچ حق دفاعی نداشته باشی؛ «خب گفتهاند دیگر و تمام شده و رفته!» اینگونه نمیشود که «از هرکسی خوشت نیامد چیزی برایش درست کن و بگو اینها خائناند»؛ الان مگر فضای مجازی چکار میکند؛ یکدفعه میبینید حرفهایی را نسبت به مسئولین و مدیران میگویند که خیلی از آنها هم درست نیست ولی چون جایی نیست که این ادعاها را شفاف کند و درستی سنجی کند، بنابراین آدمها را تخریب شخصیتی میکنند. ولی اگر این مسائل شفاف شود کسی جرئت نمیکند که ادعاهای واهی درست کند. در خفا نگاه داشتن که بدتر آبروی طرف را میبرد تا اینکه شخص بتواند از خود دفاع کند.
فکر میکنید حساسیت شورای نگهبان روی محرمانگی این نامهها از سر نگرانی برای آبروی آدمها بوده است؟
چیزی در این ماجرا به ذهن من نمیرسد که محرمانه باشد؛ اگر کسی جرمی مرتکب شده است بالاخره باید محاکمه شود، ولی اگر جرمی مرتکب نشده است آنهایی که این نسبتهار ا دادهاند حداقل باید مورد برخورد قرار گیرند؛ اگر نه، راحت میشود برای همه این نسبتها را درست کرد و گفت؛ حالا چه کسی باید قضاوت کند؟
هیچکس نمیتواند خود را کنار بکشد و بگوید من نبودم!
در بندی از نامه شورای نگهبان عبارات جالبی آمده بود؛ گفته بودند «تلقی سهیم بودن در بخش هایی از نابسامانی در وضع نامطلوب موجود در دولت مستقر». نظرتان راجع به این بند چیست، چگونه این مسائل قابل سنجش است؟
نمیدانم چطور این موضوع را قضاوت میکنند! اگر مسئله «تلقی» باشد که همهی قوانینی که از مجلس بیرون آمده را شورای محترم نگهبان تایید و امضا کرده است و مهر زده! اگر آن دولت قوانینی نوشته که باعث بدبختی شده است، خب شورای نگهبان چرا باید امضا میکرد؛ اگر مملکت مشکلی دارد همهی ما مقصریم، هرکس در جایگاه خودش. هیچکس -بخصوص مسئولین، ماها؛ هرچه مسئول رده بالاتر، مسئولیت هم سنگینتر- هیچکس نمیتواند خود را کنار بکشد و بگوید من نبودم!
بالاخره اگر مشکلی وجود دارد ماها مقصریم؛ و قوانینی هم اگر نوشته میشود طبیعتا شورای محترم نگهبان میتوانست تایید نکند، برجام را میتوانستند قبول نکنند. بالاخره مجلس نظری داده است و شورای محترم نگهبان تایید کرده است؛ برجام بد بود؟! خب تایید نمیکردند! تازه برجام بحثی بود که یک وحدت و انسجام کلی در حاکمیت بر سر آن وجود داشت. تنها شورای نگهبان هم نبود، مقام معظم رهبری هم نظر داشت، شورای عالی امنیت ملی هم نظر داشت، مجلس هم نظر داد و اینگونه شد.
خب بنده نظرم را میدهم و ممکن است اصلا نظرم خلاف شرع باشد! بالاخره آن عزیزانی که آنجا هستند، نشستهاند که اگر چنین اتفاقی رخ داد بگویند «این خلاف شرع است، این نظر قابل قبول نیست»؛ ولی بخاطر اینکه این نظر را دادهام که نباید من را محکوم و محاکمه کنند. مجلس جای نظر و تضارب آراء است و همین تضارب آراء میتواند مملکت را ارتقاء دهد.
هروقت مصلحت مملکت هم این بود که ما از فلان چیز تبعیت کنیم، همه باید اطاعت کنیم؛ یکوقتی هست میگویند فلان گونه شود و ما هم میگوییم وقتی سیاست مملکت این است ما هم قبول داریم، برود جلود. ولی دیگر وقتی حرفی گفته میشود، آن آدمهایی که از این حرف دفاع میکنند باید پای لرزش هم بنشینند، مسئولیتش را بپذیرند. حضرت علی در اولین روز حکومت میگوید که «گردنم را در مقابل حرفهایم گرو میگذارم» هیچکس نمیخواهد الان در مقابل حرفهایی که زده میشود مسئولیت را بپذیرد. همه دارند نصیحت میکنند.
بالاخره بگویند که «برجام بله یا خیر؟!»؛ «FATF، بله یا خیر؟!» ولی بعد بروند و مشکلات مردم را حل کنند، سفره مردم را رنگین کنند. مسائلی که میگویند «باید اینگونه شود» را بروند اجرایی کنند. نمیشود که ما کاری کنیم که هیچکس نظر ندهد و هیچکس مسئولیت نپذیرد و در آخر هم بگوییم «کی بود؟ کی بود؟ ما نبودیم»! پس کی بود؟! مملکت را یا من تخریب کردهام، یا آنها، یا شورای نگهبان یا هرکس دیگری که در این مملکت مسئول است. مسئولیت این مملکت با ما بوده است و همهی ما سهیم بودیم و اگر مشکلی وجود دارد هرکس در هر جایگاهی هست، به اندازهی جایگاهش باید پاسخگو باشد.
شورای نگهبان تاکنون به درخواست مکتوب پزشکیان پاسخ نداده است
مسعود پزشکیان که در انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ از سوی شورای نگهبان تایید صلاحیت نشد، در تیرماه در توییتی نوشته بود:
در نطق خود در مجلس از شورای نگهبان خواستم دلایل رد صلاحیت اینجانب را اعلام کنند. هفته گذشته بار دیگر به صورت مکتوب درخواست خود را مبنی بر اعلام دلایل رد یا عدم احراز صلاحیت به شورای نگهبان تقدیم کردم.
با استناد به سیاستهای کلی انتخابات ابلاغی مقام معظم رهبری، شورای نگهبان میتواند دلایل خود را در صورت درخواست نامزدها اعلام کند. این اقدام علاوه بر اینکه میتواند شائبه عدم پاسخگویی و شفافیت شورای نگهبان را از بین ببرد، برکات دیگری نیز خواهد داشت.
او در مهرماه هم نوشت:
همانطور که به خبرگزاری دانشجو در رابطه با صحبتهای اخیر سخنگوی شورای نگهبان گفتم، هیچ نامهای از سوی شورای نگهبان برای من ارسال نشده است. البته در زمانی که بنده کرونا گرفته بودم از شورای نگهبان تماس گرفتند تا جلسهای با آقای کدخدایی درباره انتخابات ریاست جمهوری داشته باشم که نشد.
شورای نگهبان باید یکبار برای همیشه شاخصهای لازم برای تایید صلاحت افراد را به صورت شفاف اعلام کند تا در دورههای بعد افراد متوجه شوند که برای تایید صلاحیت چه شاخصهایی را باید داشته باشند و مردم نیز بتوانند قضاوت کنند که آیا تایید و عدم تایید صلاحیتها مطابق با شاخصها بوده یا نه.
من با عدم احراز صلاحیت مشکلی ندارم؛ بار سنگینی که بر روی دوش بنده بود برداشته شده است. آنچه که باعث شد بنده به سمت ثبتنام در انتخابات بروم؛ قدرت، پست و مقام نبود. قصدم افزایش مشارکت در انتخابات بود. شورای نگهبان با این اقدام مشارکت در انتخابات را کاهش داد.
آقای پزشکیان پس از ردصلاحیت خود در انتخابات در توییتی نوشت:
«چه مبارک سحری بود و چه فرخنده شبی. ضمن تشکر از اقشار مختلف مردم از تمام استانهای کشور، بنده به هیچ عنوان قصد اعتراض به تصمیم شورای نگهبان را نداشته و هیچگونه رایزنی جهت احراز صلاحیت خویش نکرده و نخواهم کرد».
به گزارش انصاف نیوز شورای نگهبان تاکنون که بیش از شش ماه از انتخابات گذشته، هیچ جوابی به درخواست مکتوب مسعود پزشکیان نداده است.
مسعود پزشکیان که در حال حاضر نمایندهی اول مردم تبریز در مجلس است، در طول مجلس گذشته نایب رییس مجلس بود و او در دولت سیدمحمد خاتمی وزیر بهداشت بود.
علی لاریجانی یکی دیگر از شخصیتهایی بود که تایید نشدن صلاحیتش در انتخابات تعجب بسیاری از تحلیلگران را بهدنبال داشت اما از آن تاریخ تاکنون بارها با نامهنگاریهایی پیگیر دلایل و اعلام عمومی آن شده بود تا اینکه دو هفته پیش نامهی شورای نگهبان به او و پاسخش به آن شورا رسانهای شد