هدف دولت بایدن از «احیای برجام»: حفظ «دستاورد تاریخی» اوباما و علیه سیاستهای ترامپ؛ نتیجه: نجات جمهوری اسلامی از سرنگونی!
*منبع: شرق الاوسط
*نویسنده: مصطفی فحص
*ترجمه و تنظیم از کیهان لندن
به نظر میرسد طرفین مذاکرات هستهای در وین به «توافق» نزدیک شدهاند. شواهد و اظهارات علنی و اطلاعاتی کم و بیش از منابع نزدیک به دو طرف بحران یعنی واشنگتن و تهران نشان میدهد که طرفین بیش از هر زمان دیگر برای اعلام بازگشت به متن و مفاد توافق هستهای سال ۲۰۱۵ که میان دولت باراک اوباما رئیس جمهوری سابق آمریکا با تهران به دست آمد شد، نزدیک شدهاند.
توافق هستهای سال ۲۰۱۵ از نظر شمار زیادی از آمریکاییان و همچنین کشورهای منطقه دارای نقصها و کاستیها زیادیست که همان نقصها میتوانست به بیثباتی بیشتر در منطقه خاورمیانه منجر شود.
در این میان مثل اینکه تیم مذاکرهکننده آمریکایی برآمده از دمکراتها با دو هدف اساسی برای مذاکرات به وین آمده است. اول اینکه اعتبار سیاسی و حیثیت اخلاقی بارک اوباما را از طریق بازگشت به توافق ۲۰۱۵ که اوباما آن را یک «دستاورد تاریخی» توصیف کرده بود برگرداند. دوم بیارزش کردن همه تصمیمهای دونالد ترامپ رئیس جمهوری سابق آمریکا و تلاش برای اثبات شکست همه اقدامات او علیه تهران با این مضمون که تصمیم خروج او از توافق هستهای با ایران و تحریمهای سختگیرانه علیه رژیم تهران بیثمر بوده و باعث عقبنشینی رژیم ایران از برنامههای هستهای نشد.
دموکراتها اینگونه توجیه میکنند که به دلیل خروج ترامپ بود که جمهوری اسلامی به نقض تعهدات خود در مفاد توافق هستهای پرداخت و در نهایت عدم نظارت بینالمللی بر برنامههای هستهای رژیم ایران، تهران را به یک خطر اتمی جدی تبدیل کرده است.
جمهوری اسلامی از ماه آوریل ۲۰۲۱ مذاکرات هستهای را با طرفین غربی و آمریکایی در وین آغاز کرد. رژیم تهران با مطرح کردن خواستههای نامعقول و بالا بردن سقف خواستههای خود از بازگشت سریع به توافق هستهای قبلی طفره رفت و با این کار توانست با کش دادن بحثهای فنی مربوط به تاسیسات اتمی و امروز و فردا کردن در مذاکرات وقتکشی کند. همزمان با این روند کند، تهران سطح غنیسازی اورانیوم را افزایش داد و بطور غیرمستقیم وانمود کرد که به ساخت بمب اتمی نزدیکتر شده است. رویکرد رژیم ایران باعث شد که طرف آمریکایی به عمد از سختگیری زیاد علیه تهران دست بکشد و به گونهای رفتار کند که گویی فاصله زمانی برای رسیدن ایران به بمب اتمی درحال پایان است و آمریکا به هرگونه توافقی که بتواند فعالیتهای هستهای تهران را مهار کند نیاز دارد تا رژیم ایران بیش از این به تهدیدی واقعی و جدی تبدیل نگردد چرا که مقابله با آن در آینده دشوارتر خواهد شد.
حال اگر هدف توافق مورد نظر در وین احیای توافق قبلی اوباما باشد، طبیعی است که طرفین اصلی این توافق به هیچ موضوعی خارج از پرونده هستهای کاری نخواهند داشت و این امر درواقع خدمت متقابل رژیم ایران و آمریکا به یکدیگر برای رسیدن به اهداف خود در این مذاکرات را نشان میدهد. رژیم ایران از زمان از سر گرفتن مذاکرات، به نرمش و انعطافپذیری دولت بایدن و نیز تمایل زیاد خود برای دستیابی به توافقی حتا اگر در سطح حداقل خواستههایش هم باشد متکی بود. از نظر جمهوری اسلامی هر توافقی میتواند گشایشی در اقتصاد متلاشی ایران به وجود آورد که در اثر تحریمهای سخت آمریکا به سختی تنفس میکند.
از سوی دیگر، دولت جو بایدن که درگیر مشکلاتی عمدهای از افغانستان تا بحران اوکراین است، به یک «دستاورد» سیاسی نیاز دارد تا آن را به عنوان پیروزی دیپلماتیک خود به مردم آمریکا ارائه دهد.
با همه این تفاصیل اما خوشبینی درباره امضای این توافق همچنان با خطرات بسیاری روبروست. با وجود سادهاندیشی یا سازش دولت کنونی آمریکا با تهران اما دولت بایدن نیز قادر به چشمپوشی از عوامل ثابت استراتژیک و الزامآور آمریکا نیست.
دولت فعلی آمریکا نمیتواند همه تحریمهای ایران را یکباره لغو کند. بنابراین مسئله توافق و صحبت کردن از یک توافق عملی به تصمیمگیری سیاسی دو طرف بستگی دارد.
درباره ایران مشخص است که تصمیم اصلی در دست رهبر جمهوری اسلامی است. او به تنهایی قادر است پوشش مشروع برای یک تصمیم سیاسی بتراشد و با این تصمیم تهران بطور موقت با آنچه دولت آمریکا ارائه خواهد داد، موافقت کند، اما بحران اصلی در این میان در واشنگتن خواهد بود. آیا دولت جو بایدن قادر خواهد بود بدون در نظر گرفتن حساسیتهای داخلی و خارجی تصمیم سیاسی بگیرد یا اینکه تیم جو بایدن دوباره دست به قماری دیگر خواهد زد؟
روزنامه بریتانیایی «دیلی میل» در گزارشی نوشت: «ریچارد نفیو معاون نماینده آمریکا در امور ایران پس از کنارهگیری از سمت خود گفت، «توافق هستهای مُرده است و آیندهای ندارد!»
ارزیابی ریچارد نفیو یکی از معماران تحریمها علیه رژیم ایران، نشان از بحران داخلی آمریکا نیست که ممکن است روی انتخابات میاندورهای کنگره منعکس شود، بلکه بیانگر این است که توافق ضعیفی که ممکن است در وین به دست آید تنها یک «نکته مثبت» دارد و آن نجات رژیم ایران از سرنگونی است!
اما در عین حال این توافق به دلیل نقص مفاد و نحوه تدوین آن، برای کشورهای با نفوذ و مؤثر در منطقه الزامآور نخواهد بود. کشورهای با نفوذ منطقه [اسرائیل و عربستان] نه تنها ممکن است نظر دیگری نسبت به این توافق داشته باشند بلکه ممکن است راه دیگری در پیش بگیرند که به درگیریهای جدید منجر شود.
فراخوان کمپین #چراغ_خانه_ام_را_خاموش_میکنم