هشدار درباره روایتسازی و تقابل با زنان
عباس عبدی
🔘اخیراً یک نوار صوتی حدود ۱۱ دقیقهای در فضای مجازی منتشر شده که از وجود یک نامه طبقهبندی شده از سوی وزیر اطلاعات خطاب به مقام رهبری سخن میگوید که در باره مسایل اجتماعی کشور است و در پایان نیز تحلیل، سپس پیشنهادهای آیندهنگرانهای را ارایه میکند. خبر چنین نامهای شاید مربوط به حدود یک ماه پیش است، ولی به لحاظ دارای طبقهبندی بودن، طبعاً افراد مطلع، مفاد آن را در اختیار دیگران نمیگذاشتند.
🔘پس اولین تخلف از سوی نیروهایی صورت گرفته که مفاد چنین سندی را آشکار میکنند و نه تنها خود را در برابر کسی و دستگاهی و قانون پاسخگو نمیدانند بلکه در عمل هم هیچ نهادی متعرض انها نمیشود. حال اگر دیگران مرتکب چنین مواردی شوند، به سرعت مورد بازخواست قرار میگیرند، و این تبعیض آشکار است.
🔘جالبتر اینکه مسئول اطلاعرسانی دولت صریحاً گفته است که بجز اصل رویداد، سایر جزییات گفته شده یا غلط است یا ناقص و گزینشی بیان شده که از هر تحریفی بدتر است، حتی برای این تحریفها هم کسی نمیتواند آنان را بازخواست کند. این تبعیضها مثل قطرات بارانی است که کمکم میبارد و به یکدیگر میرسند و سیل بزرگی را به راه میاندازد. گرچه تا کنون هم چندین بار در معرض این سیلها قرار گرفتهایم و خسارات فراوانی به کلیت جامعه ایران و حکومت وارد کرده است.
🔘همچنین ابتدای نوار با انتهای آن تناقض دارد، که نشاندهنده وجود طرحی سیاسی پشت این گونه نوارسازیها است. در متن خبری به کلی دروغ وجود دارد که میخواهد سه نفر را در برابر رییس جمهور و سایر اعضا کابینه قرار دهد، که همین دم خروس این نوار است. از سوی دیگر طرحی را به عنوان مبارزه علیه دختران و زنان این کشور در دستور کار نیروهایی ناشناخته معرفی میکند که نه تنها با مخالفت رییس جمهور مواجه شده، بلکه پرونده آن نیز بسته شده است، مهمتر از همه اینکه مطابق شنیدهها از مفاد گزارش مزبور، این طرح مغایرت کامل با محتوای نامه دارد.
🔘در همین جا درخواست میشود که حداقل متن گزارش منتشر شود تا مورد تحلیل و نقد و ارزیابی قرار گیرد. یا به صورت رسمی در باره صحت و سقم مفاد این نوار ابراز نظر شود. این گونه اطلاعرسانی مخدوش و یک سویه به زیان افکار عمومی و حکومت و محتوای نامه و حتی اهداف تهیه کنندگان این گونه نوارها است. زیرا هنگامی که طرحهای خیالی و ضد ملی آنان اجرا نشد، نوعی یأس و ناامیدی در طرفداران آنان ایجاد میشود که به زیان فضای عمومی است.
🔘مسأله این است که تندروها فارغ از هر مشکلی که در کشور هست، اولویت اول خود را به هویتی کردن سیاست دادهاند، زیرا این کار موجب فراموشی مسایل اصلی کشور و تبدیل بازیِ سیاست، به بازی مرگ و زندگی میشود و البته سادهلوحانه گمان میکنند که در پایان این بازی در طرف زندگی قرار دارند، در حالی که اگر نگاهی به روند جامعه در دو دهه اخیر کنند متوجه واقعیت میشوند.
🔘آنان کافی است که تحولات جامعه را براساس دادههای میدانی تحلیل کنند تا متوجه اشتباه خود شوند. نکته مهم این نوار این است که برخلاف توصیههای انجام شده در گزارش، بیرو در بایستی دور کار فرهنگی را خط کشیدهاند - شاید هم درست فکر میکنند که این کار نتیجه ندارد، چون در سوی هویتیها، افراد فرهنگی قرار ندارند.- و عَلَم برخورد و جنگ داخلی را برداشتهاند.
🔘نکته در خور توجه این است که حتی تحلیلگران رسمی همین گزارشها هم به خوبی میدانند که بدون تعریف یک هنجار میانی که قابل زیست عمومی باشد، راهحلی برای امور فرهنگی وجود ندارد. حتی سیاستهای تنبیهی و تشویقی هم هیچ کاربرد و نتیجهای ندارد و هر دو مسألهساز خواهند بود. فعالیتهای صدا و سیما و سایر ابزارهای تبلیغی رسمی نیز در چارچوب فعلی موفق نخواهند شد.
🔘بازگرداندن جامعه به پیشا مهسا، شنا کردن در رودخانه با شیب تند و برخلاف مسیر آب است. برخورد با فضای مجازی، نیز آب در هاون کوبیدن است. اولین شرط برای رسیدن به یک وضعیت به نسبت پایدار فرهنگی ایجاد اعتماد و به میدان آوردن مردم و ذینفعان است.
🔘تا انجا که شنیده شده است تأکید اصلی و مقامات مقابله با اقدامات سازمانیافته است، ولی تندروها اولین چیزی را که فراموش میکنند و کنار میگذارند، همین رویکرد است و به جای آن میخواهند به جان زنان و دختران این جامعه بیفتند که جز یک زندگی عادی مطالبه دیگری ندارند. هر چه مقامات کشور از سیاست هویت پرهیز میکنند، تندروها دنبال غالب کردن سیاستِ هویت هستند.
🔘در یک یادداشت جداگانه خواهم گفت که ناتوانی ساختار در مواجهه منطقی با مساله حجاب، غالب شدن "سیاست هویت" و صفر و یک کردن سیاست است که تندروها آن را دامن میزنند. در سیاست خارجی هم همین الگو را پیگیر هستند. اگر این سیاست هویتمدار نبود هیچگاه حجاب به زخمی ناسور تبدیل نمیشد.

صبر قالیباف تمام شد

داماد محسن آرمین در آمریکا بازداشت شد + خبر تکمیلی















