علی افشاری - تهاجم نظامی دولت روسیه به اوکراین و زیرپاگذاشتن حاکمیت ملی و تمامیت ارضی اوکراین پیامدهایی فراتر از حوزه ژئوپلتیک روسیه و حکومت اوکراین دارد. البته گمانهزنی دقیق نیازمند مشخص شدن فرجام این جنگ ناعادلانه و بر خلاف قوانین بینالمللی است. معلوم نیست آیا این جنگ کوتاه مدت خواهد بود یا حتی در صورت تسخیر شهر «کیف» به جنگی طولانی و فرسایشی تبدیل میشود؟ همچنین این احتمال ولو هرچه قدر هم ضعیف، وجود دارد که رویارویی یکپارچه دولتهای غربی و متحدان جهانی آنها با روسیه به واکنش این کشور در برابر فشار تحریمهای سنگین اقتصادی بینجامد و زمینه را برای بروز جنگ فراگیر و جهانی هموار کند.
علاوه بر این سناریو که احتمال تحقق آن ضعیف است فرضیه محتملتری وجود دارد که دوره دیگری از جنگ سرد متناسب با شرایط قرن بیست و یکم میلادی شکل بگیرد. همچنین این حالت نیز منتفی نیست که مقاومت فراتر از انتظار ارتش و نیروهای مردمی اوکراین و محاسبات نادرست مقامات کرملین منجر به توقف جنگ و زمینهای برای توافق بینابینی شود.
هر کدام از این سناریوها تاثیر متفاوتی بر سیاست خارجی جمهوریاسلامی خواهند داشت اما در عین حال بعید است که در سویه راهبردی سیاست خارجی حکومت ایران تاثیر ناهمسانی داشته باشند.
دستکم تا زمانی که آیتالله خامنهای زنده است و نهاد ولایت فقیه اقتدار و نفوذ فعلی خود را دارا است، راهبرد کلان سیاست خارجی نظام در سمتگیری تقابلی با غرب، 'نابودی اسرائیل '، آمریکاستیزی و اتکاء استراتژیک به روسیه در چارچوب نگاه به شرق دستخوش دگرگونی نخواهد شد.
اما چگونگی اجرای سیاستها و دامنه فعالیت در بیرون از مرزها متاثر از تحولات جهانی و به خصوص تصمیمات کاخ کرملین است.
به لحاظ تاریخی دستکم از میانه سلطنت فتحعلیشاه قاجار تا امروز ویژگیها و خطوط کلی سیاستهای روسیه بر فضای سیاسی ایران و عملکرد نظام سیاسی آن تاثیرات معنادار داشته است. شاید بتوان گفت به جز دوره کوتاه "استبداد صغیر" هیچگاه شدت تاثیر و همراهی کلان سیاست جهانی ایران و روسیه به اندازه نیمه دوم سالهای رهبری خامنهای نبودهاست. هسته سخت قدرت این واقعیت را پذیرفته و عدول از اصل "نه شرقی، نه غربی در سیاست خارجی" را اینگونه توجیه میکند که روسیه و چین مانند شوروی و چین مائو مبلغ اندیشههای "الحادی کمونیسم" نیستند.
در این چارچوب به لحاظ راهبردی موفقیت روسیه در رویارویی با ناتو و تثبیت موقعیت خود در اوکراین مشوق خامنهای و بلوک قدرت در تعقیب سیاست نگاه به شرق و افزایش امید به افول جهانی غرب خواهد بود. همچنین آنها مصممتر میشوند که توسعهطلبی منطقهای را ادامه داده و نظامیگری در خاورمیانه را با حمایت بیشتر وبیمحاباتر از گروههای نظامی- ایدئولوژیک-سیاسی را جلو ببرند.
اما ناکامی دولت روسیه به صورت کامل و یا بخشی و به طور مشخص شکست "استفاده عریان از قدرت نظامی" در برابر "قدرت نرم" در عرصه جهانی میتواند نتیجه را معکوس کند یا حداقل در پرتو تغییر معادلات میدانی به ضرر جمهوریاسلامی در عراق و لبنان تمام شود و ملاحظات مربوط به بازسازی برجام و تنشزدایی با عربستان سعودی مکثی در رویکرد تهاجمی ایجاد کرده و یا باعث عقبنشینی کنترل شده و محدود گردد.
برای درک این مساله باید توجه کرد که جمهوریاسلامی ایران اگرچه در روندی فزاینده در روابط بینالملل به روسیه متکی شده است اما در عین حال اختلافات و منافع متفاوتی نیز وجود دارد. به همین دلیل جمهوریاسلامی عملا و نه رسما از مداخله نظامی روسیه حمایت کرد و مشابه دولت چین ناتو را منشا مشکل معرفی کرد اما در عین حال خواستار حل اختلافات با اوکراین در چارچوب دیپلماسی شد. معیارهایی که توسط وزارت خارجه و ابراهیم رئیسی با تغییر دیدگاه نسبت به تماس تلفنی با پوتین طرح شدند موضع بینابین و متعارضی را نمایان ساخت. طرح معیارهایی چون عمل در چارچوب "قوانین جهانی"، "حاکمیت ملی"، "حق تعیین سرنوشت"، "رعایت حقوق بشردوستانه" "پایبندی صادقانه به تعهدات بینالمللی توسط همه طرفها" مواردی هستند که هر یک مورد توجه روسیه و اوکراین هستند اما جمع آنها حاصل صفر را در بر دارد.
این موضع ناشی از دشواری در ایجاد توازن بین ملاحظات مختلف و راهبرد نگاه به شرق در سیاست خارجی است.
جمهوریاسلامی ایران اگرچه در ماجرای سقوط پرواز شماره ۷۵۲ خط هواپیمایی اوکراین روابط را تنشآلود کرده است اما تهران از زمان تشکیل کشور اوکراین در سال ۱۹۹۲ تا کنون مناسبات خوبی با دولتهای اوکراین داشته است.
عامل اصلی نگرانی بخشی از هیأت حاکمه ایران بیدار شدن غول کشورگشایی روسیه و تمایل تاریخی آن به استفاده از بحران شکاف - پیرامون در کشورهای همسایه است. شکاف اتنیکی در ایران و ناتوانی حکومت در حل اختلافات در جامعه متنوع قومی، ایران را در برابر توسعهطلبی ارضی و یا مانور ژئوپلتیکی روسیه آسیبپذیر کردهاست.
حمایت روسیه از تجزیهطلبان در اوکراین و بهرهبرداری از آنها برای اتصال عملی مناطق هدف به قلمرو خود تهدید قابل اعتنایی است که حکومت ایران نمیتواند آن را نادیده بگیرد. تمایل برای بازسازی نفوذ شوروی سابق در دنیا پیامدهای ژئوپلتیک و ژئواستراتژیک مشخصی برای ایران دارد که سیاست اتکای راهبردی به روسیه نیز نمیتواند پذیرای آن باشد.
ازاین رو سیاست روسیه در بازسازی اقتدار جهانی وجوه متفاوتی برای جمهوریاسلامی دارد. آنها از یک طرف خوشحال میشوند که قدرت روسیه و چین موازنه قوای جهانی را به ضرر غرب به هم بزند اما در سویه دیگر از قدرت گرفتن بیش از حد روسیه برای تقویت موقعیت ژئوپلتیکش ناخرسند هستند.
نگاه منفی افکار عمومی ایران نسبت به توسعهطلبی پوتین دیگر عاملی است که حکومت را تحت فشار قرار داده است تا رویکرد راهبردی مشخص و متوازنی را تنظیم کند. ازاینرو بلوک قدرت فعلا به صورت موردی در اندیشه راضی کردن روسها است بدون اینکه رسما از تمامی اقدامات آنها حمایت کند. در عین حال میکوشد موازنهای برقرار کرده تا اوکراینیها هم ناراضی نشوند که به نظر نمیرسد چندان موفقیتآمیز باشد.
اما شاید مهمترین بستری که نگاه چند لایه جمهوریاسلامی به جنگ اوکراین را نمایان میسازد، مذاکرات وین است. در اتفاقی دور از انتظار هر دو دولت روسیه و آمریکا فعلا تصمیم گرفتند بیتوجه به تشدید تنشها در سطحی بیسابقه در دوره پساجنگ سرد و تحریم وزیر خارجه روسیه از سوی آمریکا و اتحادیه اروپا به مذاکرات وین برای بازسازی "برنامه جامع اقدام مشترک" هستهای ایران (ّبرجام) ادامه بدهند.
در این فضا بالقوه جمهوریاسلامی میتوانست با اتخاذ مخالفت با اقدام روسیه و کمک به تامین گاز اروپا امتیازاتی از غرب دریافت کند اما مختصات سیاست خارجی نظام و نگاه حاکم بر بلوک قدرت نه تنها چنین ظرفیتی ندارد بلکه بر عکس آنها ضمن خودداری از هر عملی که باعث نارضایتی دولت روسیه شود به شرطی شدن مذاکرات به رفتار روسها بیشتر متکی شدهاند.
میخائل اولیانوف رئیس هیأت مذاکرهکنندگان روسی کماکان با توجه به امتناع ایران از گفتگوی مستقیم با آمریکا نقش محوری در مدیریت گفتگوها دارد.
امتیازات و سطح مذاکرات برجام و پیامدهای آن به مراتب کمتر از منازعه روسیه و ناتو بر سر اوکراین است. تصور معامله بین روسیه و ناتو بر سر ایران و اوکراین یک تحلیل سادهاندیشانه و محصول بزرگنمایی در فرهنگ ایرانی و نظریه توهم توطئه است.
علی کنی با بازگشت به وین و پایان دادن به وقفه ایجاد شده در دور هشتم مذاکرات وین دستورالعمل جدیدی برای اصرار بر خواستههای نظام دریافت کردهاست. حال باید دید ادعای ظاهری اولیانوف با عمل او نیز همراه شده یا اینکه در روند مذاکرات از سوی روسیه اخلال ایجاد میشود.
اگر تحریمهای روسیه محدود به کوتاهمدت نشود آنوقت روسها منافع خاصی در برداشته شدن تحریمهای ایران و حضور در بازار بزرگترین همسایه جنوبی خود نخواهند داشت. رفتار روسیه و بازی نهایی آن مبهم است. جمهوریاسلامی تمایل دارد منازعه اوکراین از فشار برای فوریت زمانی توافق و ضربالعجلهای اروپا و آمریکا کم کند اما در عین حال به دلیل نیاز به برداشته شدن تحریمها خواهان طولانی شدن بیش از حد آن نیست.
در عین حال عاملی که سایه جنگ اوکراین را بر سر مذاکرات وین سنگین میکند، تحریمهای سنگین اعمال شده علیه روسیه است که اگرچه هنوز کمتر از تحریمها علیه ایران است اما به آن نزدیک شده است. اگر تاثیرات مخرب و سریع این تحریمها بر اقتصاد روسیه منجر به انعطاف و عقبنشینی در تصمیمات دولت روسیه شود آنگاه جمهوریاسلامی ناگزیر از نرمش بیشتر خواهد شد.
ایستادگی روسیه در برابر تحریمها اما چندان بر رفتارجمهوریاسلامی اثرگذار نیست، چون باعث طولانی و فرسایشی شدن مذاکرات میشود و غرب نیز به زورآزمائی ادامه میدهد؛ در نتیجه منفعت خاصی برای جمهوریاسلامی ایران ندارد. البته آنها ممکن است دچار خطای محاسبه شده فکر کنند که غرب در موقعیت آسیبپذیری قرار گرفته و خواهان دریافت امتیازات بیشتری شده و یا به تهدید گسترش فعالیتهای هستهای رو بیاورند.
بنابراین جنگ اوکراین بر سیاست خارجی جمهوریاسلامی ایران در حوزههای غیرراهبردی تاثیر دارد اما ماندگاری تاثیرات بستگی به فرجام تهاجم نظامی روسیه به اوکراین دارد.
جنگ اوکراین در کوتاه مدت ممکن است در محدودهای کم دامنه مذاکرات وین را تحتالشعاع قرار دهد اما بعید است نقشی تعیینکننده در فرجام نهایی گفتگوهای وین در دوگانه "توافق نهائی" و یا "بنبست" داشته باشد.
اختلافات اصلی بین نظرات دولت ایران و دولتهای آمریکا- بریتانیا- فرانسه است که اقدام نهائی هر طرف در ایستادگی و یا انعطاف سرنوشت مذاکرات وین را مشخص میکند. فعلا با قطعیت میشود گفت که فشار زمانی برای دستیابی به توافق به طور نسبی کاهش یافتهاست. در حال حاضر بحران امنیتی بزرگ جهان اوکراین است که اولویت آن از ایران بیشتر و فوریتر است. البته این امکان هم محتمل است که خطای محاسبه مقامات تهران و تغییر موضع عملی دولت روسیه پرونده بازسازی برجام را به آینده نامعلوم احاله کرده و یا ببندد ولی احتمال وقوع آن بالا نیست.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
این مقاله در سایت [بی بی سی فارسی] منتشر شده است.