عرفان قانعی فرد [EQFard@]
از سال ۱۳۸۴ تا ۱۳۹۶، بیش از یک دهه از عمرم، به سفر به عراق و خاورمیانه گذشت. این مدت ۱۲ سال، بخشی از کار حرفهایام را تشکیل داد. خاطرات خوش و تلخ بسیاری از این کشور بدنام و منفور دارم. از کاخ ریاست جمهوری تا کوههای شمال، از بصره و نجف تا مرز سوریه را گشته و دیدهام. و گرچه آن خاطرات را در صندوقی گذاشتم و نمیخواهم به آن بیاندیشم، اما گاه و بیگاه، عراق به سراغم میآید.
بنا به تصور و شناخت شخصیام، عراق در آستانه یک جنگ تمام عیار و خونین داخلی وحشتناک است. حکومت توافقی و شراکتی هم تشکیل دادن، شاید بیشتر به قصههای شب میماند، بخاطر فساد وناامنی و قبیله گرایی، شیرازه مملکت از هم پاشیده است. کشوری است که هر گوشه آن، توسط یک بازیگر و قدرت منطقهای کنترل میشود. هر کدام ماموران و عوامل خود را دارند. چهارچوب سیاسی و ساختار قدرت منطقی در این کشور وجود ندارد. قدرت و ثروت در این کشور به طور ناموزن و نامناسب و ناهماهنگ بین بازیگران بومی و قومیتی و مذهبی تقسیم شدهاند. و تنها عامل پیوند و رابطه در بین سنیها و کردها و شیعیان، همان قدرت و ثروت است.
در بین کشورهای منطقه، جمهوری اسلامی به خاطر حفظ هلال شیعی به عراق توجه دارد تا کریدور خاکی خود به سوریه و لبنان را حفظ کند، تشکیلات گروههای شیعه و کرد منطقه را در اختیار داشته باشد و... اما عربستان و ترکیه و اسرائیل هم، سیاست خاص و عوامل خود را دارند. گرچه گاهی، عامل ایرانی، عامل ترکیه و اسرائیل هم هست. یا گاهی یکی از نیروهای سیاسی داخل عراق، بخاطر موقعیت مالی، دست به دامان امارات و اردن هم میشوند. و تنها چیزی که برای بازیگران بومی و قومیتی و مذهبی عراق مطرح نیست و اهمیتی ندارد، حفظ تمامیت ارضی، منافع و مصالح ملی و... است.
ار روزی که صدام سقوط کرد، تا روزی که گروههای شیعه در حال ساختار و شبکه سازی بودند و تا روزی که داعش آمد، مردم عراق روی آرامش و ثبات و صلح را ندیدند. استبدادی به مراتب وحشتناک تر از بعث پدید آمد، فضایی آماده انفجار و فروپاشی و نزاعی خونین است. و همین مساله، موجب وحشت همسایگان عراق و بازنگری نگاه امنیتیشان هم شده است.
اولین نشانه آن هم، انتخاب رئیس جمهوری عراق در روز چهارشنبه همین هفته است. اما کدام سناریوی وحشتناک میتواند، هیزم به آتش بیاندازد؟ مثلا ائتلافهای پراکنده و موازی و سه گانه و چندگانه، آیا ۲۲۰ نمانده مجلس عراق را با خود همراه خواهند کرد تا هم نخست وزیر و هم رئیس جمهور مورد دلخواهشان را تعیین کنند؟ و آیا میتوانند دولت توافقی و شراکتی هم با آرامش و با چهارچوب قانونی و اصول مشخص، تشکیل دهند؟ کسی، پاسخ مثبت و بلی به این سوال را ندارد.
آیا مثلا گروه ائتلاف دیگری، با ۶۰ گروه مسلح و ۱۶۰ هزار نیروی مسلح و انبارهای اسلحه و مهمات، حاضر به پذیرفتن این واقعیت متمدنانه و سیاسی هستند؟ پاسخ به طور یقین، منفی است. اما آیا نزاع قدرت، عراق تشکیل شده از ۱۹۲۱ را هم با خود به گرداب میکشاند؟ اگر ائتلاف بارزانی و صدر و... آن تعداد نماینده را هم با تهدید و رشوه - که امری عادی در ساختار فاسد و بی قانون عراق است - با خود همراه کنند، دوباره قدم رو رفتن در کوچه بن بست است. کشوری فاقد دستگاه و ساختار و نظام مشخص؛ کشوری در آشوب و با آیندهای نامشخص و مبهم، کدام راه عقلانی را باید متصور باشد؟
برخی هم گروه انشالله و ماشالله هستند و با نگاهی مثبت و خوش خیالی به آن قضیه باور دارند که همه چیز تحت کنترل است و پارلمان عراق هم متمدنانه و بی هیچ مشکلی، همه چیز را برای رفع بحران احتمالی، حل خواهد کرد. اما شاید همه عوامل پیداو پنهان، دست به دست هم دادهاند که این توافقهای خیالی و فانتزی رخ ندهد. وقتی که نمایندهای با مشتی دلار، رای خود را میفروشد، توقع کدام قانون گذاری را باید از وی داشت؟ و از دیگر سو، حرکت نمایندهها، به دست برخی عروسک گردانهای پشت صحنه خیمه شب بازی است.
نظر شخصیام بر آن است که دوزخی برپا است و عراق در آن خواهد سوخت. انتخابات ریاست جمهوری هم بهانه است. همه بازیگران بومی و قومیتی و مذهبی به دنبال قدرت و ثروت بیشتر حذف همدیگر هستند. دیگر عراق امروز، عراق سال۲۰۰۳ و یا ۲۰۰۵ نیست و اصلا و ابدا تنها چیزی که اهمیت ندارد، دمکراسی است. هر کدام از بازیگران بومی و قومیتی و مذهبی در بین شیعه و کرد و سنی، استراتژی و طرح و مقاصد خاص خود را دارند. این آشوب هم موقتی و گذرا نخواهد بود. دیگر "هم پیمانی و ائتلاف و توافق و شراکت" در ساختار فاسد و قبیلهای، بی معناست. کشوری که در آن نه جامعه مدنی هست، نه مطبوعات آزاد و نه احزاب سیاسی مستقل و نه مردمانی آگاه. جامعهای است از هم گسسته و از هم گسیخته که معنی قانون را هم نمیدانند.
فضای سیاسی عراق وحشتناک و بدوی است. فلان حزب سیاسی با اسلحه و تهدید و قتل میخواهد سخن خود را به کرسی بنشاند. سرگرمی برخی احزاب هم دستگیری و قتل مخالفان است. کسی هم به جایی پاسخگو نیست. اگر گروهی هم دم از مخالفت و نقد ساده هم بزند، با گلوله و اسلحه و انفجار پذیرایی خواهد شد. و همین موضوع، عراق را در آستانه جنگ داخلی خونین قرار داده است. پول نامشروع و سلاح زیادی در عراق بدون نظام و در بین این بازیگران محلی وجود دارد. هر کدام از کشورهای منطقه هم کارت بازی خود را دارند.
اگر هم انجام انتخابات ریاست جمهوری و نخست وزیری باز هم به تعویق بیفتد، علاج درد نیست. کل کشور در یک بن بست و انجماد فکری- سیاسی است. برای همین، باید گفت عراق در یک تونل وحشت و راه سنگلاخی گرفتار آمده است. کارنامه و پیشینه بازیگران بومی و قومیتی و مذهبی عراق هم بیشتر شبیه سابقه جنایتکاران است و روی دست همه آنها یا خون است و یا فساد مالی و شخصی. با این وضعیت، توقع کدام دولت را باید داشت؟ قانون اساسی عراق هم مضحکه و ملعبه دست همین بازیگران است و هر کدام مطابق امیال خود، آن را تعبیر میکند تا حقوق و سلطه و سهم بیشتری را کسب کنند.
عرب شیعه عراق، از سال ۲۰۰۳، خود را صاحب کل عراق میداند. اما قدرت وثروت و بی قانونی در عراق، به همین دوزخ و مرداب فعلی و سرزمین بلاصاحب و فاسد منجر شده است. جمهوری اسلامی هم تمایلی به داشتن یک همسابه قدرتمند و دمکرات نداشته و ندارد و اکثر گروههای کرد و شیعه در رکاب رژیم ملایان هستند و حتی جزو اقمار و گروههای نیابتی آن محسوب میشوند. و همین بازیگران، ایران را در این دوران تحریم اقتصادی توسط آمریکا یاری دادهاند و یا بجای ایران، عملیات امنیتی و حتی تروریستی انجام دادهاند. مردم عراق در اوج فقر و سیه روزی به تماشای این سیرک تماما مسخره بازیگران بومی و قومیتی و مذهبی خود نشسته است. ۱۹سال است که خبری از اقتدار حکومت مرکزی نیست. ایران در واقع، عروسک گردان بسیاری از دولتهای عراق در این زمان بوده است. جهوری اسلامی از وجود نیروهای ترک و عرب در عراق نگران نیست اما از آمریکا و اسرائیل، وحشت زده است.
جمهوری اسلامی در پی حفظ جامعه سنتی مذهب زده شیعه در عراق در اوج ورشکستگی و وابستگی است. سنیها هم به برخی کشورهای حوزه خلیج فارس و حتی ترکیه چشم دوختهاند که شاید گوی سبقه را از مُلایان شیعه بربایند. اما جمهوری اسلامی، حفظ مراکز نجف و کربلا برایش اهمیت خاصی دارد. کُردهای عراق هم به چند گروه پراکنده مبدل شدهاند و شاید در آینده سیاسی عراق، از دید شیعههای حاکم، محلی از اعراب ندارند!
وضعیت اقتصادی و معیشتی و اجتماعی کردستان عراق هم بسیار وحشتناک است و سیستم قبیلهای، فضایی دیکتاتوری و بی قانونی را فراهم کرده که نمیتوان هیچ آیندهای روشن را برای آن متصور بود. یکی به بازگشت به عراق میاندیشد و یکی سودای استقلال دارد و دیگری هم به نان نوکری اجنبی عادت کرده و کرد و کردستان برایش مانند شرکت بازرگانی چند منظوره است. نهادها و موسسههای مستقل و جامعه مدنی و مطبوعات آزاد و دستگاه قضایی و حتی اداره پست هم در کردستان عراق وجود خارجی ندارد. مصالح و منافع و آینده مردم کردستان هم برای بازیگران فعلی در تئاتر سیاسی، کمترین اهمیتی نداشته و ندارد.
اما این روزهای بن بست سیاسی و انجماد و رکود عراق، گواهی بر رخدادهای تلخ میدهد. که شاید، جنگ خونین داخلی باشد. و جمهوری اسلامی از یک سو و فساد بازیگران سیاسی عراق از دیگر سو، عامل این ویرانی و جنگ خانماسوز خواهد بود.
تویت فعلی نماینده حزب دمکرات هم بهانهای به دست تروریستهای وابسته به جمهوری اسلامی داد تا با ایجاد فضای پر آشوب و پر تشنج، امیال و مقاصد سیاسی خود را در عراق به پیش ببرند و به بهانه توهین به مرجعیت شیعه، هیزم به آتش اختلافهای سیاسی در این کشور سیه روز بیاندازند. و به اسم هواداران متعصب سیستانی، دفتر بارزانی و حزبش را در بغداد، به آتش کشیدند و عکس بارزانیها را لگد مال کردند! سناریویی کاملا مشخص، زیرا هرچند که ریبر احمد - کاندید بارزانی برای ریاست جمهوری عراق - فورا نایف کردستانی را به جرم اهانت به سیستانی، دستگیر کرد تا اوضاع آرام شود! اما از دید نهادهای امنیتی جمهوری اسلامی، این کاندید، سر و سری با موساد اسرائیل دارد!
اما نایف کردستانی (نامزد بارزانی در انتخابات ۲۰۱۸ پارلمان عراق از نینوا) در تویت خود نوشته بود: '' یک مرجع عرب میخواهیم که اهل بیت باشد نه با مرجعیت هندی و فارسی و افغانی که سیّد نیستند حتی اگرعمامه سیاه برسرداشته باشند! "... گرچه قبلا هم نوشته بود: احزاب شیعه با فتواهای مراجع مذهبی (سیستانی و شیخ) نفت و بودجه را میدزدند. نفت و پول دولت، ناشناخته است!
درگذشت نویسنده کتاب «جامعهشناسی نخبهکشی» در ایران
ازدواج خاطرهانگیز ریشهری