در دستگاه خلافت اسلامی ولایت فقیه، شخص رهبر نظام، فرمانده کل قوا است . البته که ساختار نیروهای مسلح در رژیم جمهوری اسلامی ایران ، ۳ قسمت جداگانه دارد: ارتش ، سپاه پاسداران و وزارت دفاع ( پشتیبان نیروی های نظامی کشور) .
طبق گزارش های داخلی و بولتن های خارجی ، پرسنل نیروهای مسلح جمهوری اسلامی، چیزی در حدود ۶۵۰ هزار نفر است و حدود 400 تا ۳۵۰ هزار نفر هم بطور جانشین یا ذخیره یا آماده خدمت و ... در اختیار دارد.
به عبارتی، حدود 1 میلیون نفر - نزدیک 80/1م جمعیت ایران را نظامی ها تشکیل داده اند و به بزرگترین سازمان نظامی یا مسلح در غرب آسیا مشهور است.
زیر پرچم خامنه ای ، یک سازمان به نام ستاد کل نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران وجود دارد که وظیفه این عالیترین نهاد نظامی ، مدیریت، نظارت و هماهنگی مجموعهٔ نیروهای مسلح ایران است (ارتش و سپاه و انتظامی و وزارت دفاع ) که فعلا سرپرستی آن برعهده پاسداری به نام محمد باقری است.
- تمام عملیات تروریستی در خارج از کشور، در این ستاد و با اطلاع این ستاد و فرمانده کل قوا صورت می گیرد.
- همه عملیات سرکوب اعتراضات داخلی در این نهاد بررسی می شود.
- همه هزینه ها برای حمایت از گروه های تروریستی و شبه نظامیان تروریست در گروه های نیابتی توسط این ستاد هماهنگی می شود.
- هرچه رفع تهدید داخلی و خارجی است توسط این ستاد، بررسی می شود.
- تمام بررسی عملیات های نیروی دریایی و زمینی و هوایی بر عهده این ستاد است.
- سازمان حفاظت اطلاعات ستاد کل نیروهای مسلح، از همه فعالیت های نهادهای اطلاعاتی و امنیتی متفاوت مطلع است و ...
پس از این مقدمه کوتاه، چند مثال ضروری است.
الف. عملیات نیروی تروریستی سپاه قدس در فلان کشورهدف، صورت می گیرد. گزارش ان علاوه بر بیت خامنه ای در اختیار این ستاد هم هست. به عبارتی، آیا شخص رئیس ستاد در همه عملیات تروریستی، شراکت دارد؟ بلی!
ب. سازمان تروریستی بسیج، که برخی منابع آن را 10 میلیون نفر می شمارند، در کدام سرکوب می تواند بدون هماهنگی با ستاد مشارکت کند؟ هیچکدام!
ج. فرماندهی نیروی انتظامی که به ظاهر زیر نظر وزارت کشور است و وزیر کشور فعلی هم تروریست مشهوری به نام احمد وحیدی است که قبلا از فرماندهان سپاه قدس بوده است و در پرونده های مشهور تروریسم اسلامی، نامش می درخشد. آیا عملیات پلیس اطلاعات و امنیت عمومی فراجا و یا سرکوب فلان اعتراضات توسط نیروی انتظامی یا یگان ویژه ، بدون اطلاع ستاد است؟ خیر!
د. مثلا غلامعلی رشید، فرمانده قرارگاه مرکزی خاتم الانبیا ( عالی ترین قرارگاه عملیاتی نظامی در ایران ) است . کدام طراحی، هماهنگی و نظارت عملیاتی توسط این قرارگاه هست که ستاد بی خبر باشد؟ هیچ!
حالا، بوق های وابسته به این دستگاه سرکوب نظامی تودرتو، در خارج از ایران، به مردم آدرس غلط می دهند. تو گویی که برخی از رسانه های خارج از کشور، ماموریت دارند تا مثلا سپاه و ارتش را سفیدشویی کنند! این اقیانوس العلوم ها، درباره ابزارهای سرکوب و چماق های نظام تروریستی ولایت فقیه، سخنی به میان نمی آورند، چون دغدغه شان، ایران نیست! و کسی هم نیست که بگوید: کافی است آقا! شرم کنید! البته، اندک اندک، جامعه به شعور شناختی نزدیکتر می شود تا معنی و چهره " اسلام ناب محمدی"، "حکومت الله بر زمین"، "نظام مقدس"،"نهضت اسلامی"، "ولایت فقیه" را بهتر بشناسد! افتان و خیزان، این راه سنگلاخی، پیموده می شود. چماقدارها و ابزار سرکوب این دستگاه خونریز را هم می شناسد.
1. فلان روزنامه نگار، جلوی دوربین می نشیند و مرثیه سرایی می کند که فلان سرلشکر سپاه با مردم است! بی اطلاع از اینکه، چنین دروغی، جنایت در حق افکار عمومی ایران است.
2. فلان تحلیلگر، به محمد باقری علاقمند است و با صراحت می گوید " از همه باسواد تر است!" خوب، چه ربطی با خلق جنایت دارد؟ مگر نه اینکه شخص مورد اعتماد خلیفه است، و وظیفه او، حفظ دستگاه اختاپوس مذهبی و ولایت فقیه. بنابراین از انجام هر جنایتی هم روی گردان نبوده و نیست!
3. فلان اهل سیاست کراواتی، برای یک جرثومه مانند علی فضلی - معاون جانی و خونریز سپاه - تبلیغات می کرد! آن هم برای یک جانی که دستش به خون مردم آلوده است .البته، روسیاهی برای ذغال ماند! و عاقبت در ۱۳ آوریل ۲۰۱۱ اتحادیه اروپا وی را به دلیل نقشی که در نقض گسترده و شدید حقوق شهروندان ایرانی داشته، تحریم کرد. و یا در فروردین ۱۳۹۱، وزارت خزانهداری ایالات متحده آمریکا نیز فضلی را به دلیل نقض جدی حقوق بشر تحریم کرد.
4. بدمزه ای شیرین عقل، در تلویزیون اصلاحطلبان در لندن میگوید:"سپاه نیروی مردمی ماست و ارتش با مردم است"!! یا یک سیاس شوخ می گوید" سپاهی ها و ارتشی ها و نیروی انتظامی" فرزندان ما هستند!...یک نهاد مشهور تروریستی که مایه ننگ و شرم بشریت است و نام ایران را به ننگ کشانیده اند؛ کدام پدری ، فرزندی تررویست و جانی و فاسد و سرکوبگر را می پسندد؟ کدام مردم، یک نیروی چماقدار اوباش را جزو خود می داند؟
5. فلان کارشناس اصلاح طلب در تلویزیون بادی به غبغب می اندازد و در دُر افشانی اش می گوید: "از نیروی انتظامی، حمایت بخواهید؟ "این چه شوخی بی مزه و بی ربطی است که راه انداخته اند!؟ از سربازان ولایت فقیه و ابزارهای سرکوب دستگاه خلافت اسلامی [نیروی انتظامی؛ ارتش؛ سپاه] توقع حمایت دارید؟ این وحشی های چماق دار، ابزار سرکوب مردمان سیه روز ایران اند. و امان ازین کُمونیسم شیعی (چپ حکومتی، زبانم لال اصلاحطلبان!) که انگار در آفریقا، فارسی یادگرفته اند.
[البته بماند که خلاصه ازدواج"قبیله اصلاح طلبان، چپ ها و ۵۷ی ها" چنین است که :جنگ با براندازان برای آینده ايران سه مشکل آنان: تغییر ساختار حکومت؛ تقسیم قدرت و غنائم؛ بازی رقیب! کابوس شان: جایگزین نظام ولایت فقیه و چگونگی گذار از جمهوری اسلامی! ماموریت برخی مُلا کراواتی و بی عقل در خارج: بازی مُهره ها!]
6. فلان جمهوریخواه مشابه آنکه در خیابان آدم می کشد، با کروات نشسته در همه تلویزیون های ماهوارهای و آدرس غلط به مردم می دهد تا به خیالش، افکار عمومی را مهندسی کند. در درمان کژراهه و تباهی و خیانت ۵۷ ، یک عزم، همبستگی و اراده ملی لازم است تا این درد مشترک ، درمان شود. به مردم نمی گوید که این اجامر مغزشسته نظامی در ایران، با گلوله تفنگ، بنا به خرافات ریشه دار و خیالبافی ساده لوحانه ( مانند سرباز امام زمان خیالی بودن و .. )، چماقدار و پاسبان ظلم مُلای بی وطن مانده اند. برای بقای استبداد سیاه نعلین پوشن و دستان به سران موعظه گر می کوشند و شمشیر می کشند. و این، تراژدی زمانه ماست.
7. فلان اسما روزنامه نگار نشسته و از پاسداران به عنوان نیروی ملی نام می برد. همان روز اتفاقا، با استفاده از نیروی نوپو-نیروهای ویژه پاسداران ولایت-علیه مردم بی دفاع در خیابان ملت شهرکرد ، دست به کشتار زدند. انگار این سیه پوشان شمشیرکش آمده بودند برای قتل و عام مردم بی دفاع که تا دیروز در سخنان اوباش خامنه ای، " اُمت اسلامی" می خواندند!؛ و یا آمده بودند برای جنگ با یک ارتش اجنبی! .. اما آن روزنامه نگار مدعی رهبری سیاسی را خواب برده!
8. فلان کارشناس شبانه روزی که از فروش ویسکی تا تولید کاندوم حرف می زند ، به تمجید از سپاه پاسداران پرداخت و گفت از نیروهای نیابتی هلال شیعی در اطراف ایران ، برای سرکوب ها آدم اورده اند! انگار که آن ها دست ساز و دست پرورده جمهوری اسلامی نیستند! تو گویی که با فرماندهان سپاه، شبانه روز در تماس است . در پاسخ اش باید گفت این ها از میان خانواده های داخل ایران، چماق به دست گرفته و پاسبان استبداد مُلایان شده اند! و هرکسی اباطیل ببافد و گوید که این چُماق داران وحشی صفت و خونریز، از میان گروه های تروریستی هلال شیعی در اطراف ایران آمده اند؛ یعنی اهانت به شعور یک ملت!؛ یعنی شارلاتانیسم و وقاحت!
بعد از این توضیحات، آخرالامر بگویم که ملت ایران ، این روزها ، یکپارچه غمگین و پریشان آبادان است انگار که موجی از همدلی و همدردی و یکپارچگی ملی به راه افتاده و برخی کرکس های سیاسی نمی تانند چرتکه بندازند و برای منافع سیاسی و مالی خود، یا پ دیوار کشی قومی و قبیلهای کنند و یا از جانیان دفاع کنند! بماند که رهبر خرفت خود را ولی فقیه می نامند و در ورزشگاهی که شاه فقید ساخت، برای خودش مانند صدام حسین، مراسم سلام فرمانده راه می اندازد. به قول شاعر :
نیست حقی برای هیچ بشر / که ولی خوانی اش یا رهبر
هرکه خود را فقیه میخواند / یا ولی بهر خلق می داند
در حقیقت اورا مگوی فقیه / که بود این چنین فقیه، سفیه!
این سیلاب ویرانگر جمهوری مُلایان، راه را بر فرمانروایی شر و تاریک مسلکان گشوده.این ویرانگری نفرت انگیز، ایران را ویران کرده. چماقدارهای بت ساز بت پرست و مقلدهای فاقد شعور دستگاه اجتهاد، خواهان تغییر نیستند زیرا با روحی پر از کینه و نفرت، قیام علیه ظلم و حاکم ظالم را نمی بینند. و باید گفت که "مُلایان فاسد و شیخان رذیل؛ در ۱۳۵۷ با تروریسم آمده اند، با تروریسم مانده اند و با حمام خون خواهند رفت! " اما آنچه می ماند، ایران است
این ها در کتاب های قصه ها است که به آغوش ملت بازگردند و .. خیر! خلافت اسلامی ولایت فقیه تا حمام خون راه نیاندازد، نمی رود. چماقدارانش تا آخرین فشنگ می مانند! این ها، جلادانند و قصابانند! و در توحش هم نشانی از تفکر نیست. چماقدار و انسانیت؟ تروریست و آدمیت؟ مُلا و ایرانیت؟ هرگز!