حکم شانزده سال زندان علی یونسی وامیر حسین مرادی دو دانشجوی نخبه المپیادی تائید شد! جامعه درهم ریخته ایران امروز درچنان بهت وفشار روحی عظیم ناشی از فقر، بیکاری، سرکوب، اعدامهای گسترده، دیدن جنازههای بیرون کشیده شده از زیر آوارساختمان مترو پول نماد چهل سال حکومت فاسد جمهوری اسلامی قرارگرفته! که دیگر شنیدن حکم محکومیت دو دانشجوی نخبه برنده مدالهای المپیاد جهانی دانشگاه "شریف" قلبهای دردمند این ملت را غرق اندوه نمیسازد واعتراضی را بر نمیانگیزد!
حکم شانزده سال حبس برای زیباترین فرزندان این آب وخاک در لابلای دهها خبر تلخ روزانه گم میشود.
شانزده سال زندان برای این دو چهره دوست داشتنی که هر بار به تصویر جوان و چشمان هوشیارشان مینگرم قلبم آتش میگیرد و خشمی فرو خورده در درونم زبانه میکشد. دیگرشکنجه، زندان، گرفتن اعترافات اجباری، حتی اعدام به امری عادی و طبیعی گردیده است.
دیگر شنیدن چنین خبر هائی وجدان کرخت شده جامعه را به فریاد در نمیآورد.
ما ذره ذره به تحمل خبرهائی از این دست عادت کردهایم. حتی به اعدامها!
مگر میشود در یک روز در زاهدان شانرده انسان را اعدام کرد بدون آن که آب از آب تکان بخورد و کسی مسئول در برابر این همه اعدامها نباشد؟ ما رکورد دار اعدام در جهانیم.
ملت چنان در گیر تنگنای زندگی، گرانی و هراس از آینده پیش روست که ذهن گرفتارش قادر به عکس العمل در برابر این حکم جنایت بار نیست! سازماندهی مرگ آرام وتدریجی دو نخیه دردانه در زندانهای قرون وسطائی.
دیگر پوسیدن تدریجی دو جوان شاداب، دو ذهنیت سیال وخلاق که مدالهای المپیاد نجوم را بر گردن دارند در سلولهای انفرادی خشم عمومی را بر نمیانگیزد!
چهل سال حکومت نمایندگان خدا، چهل سال حکومت اسلامی تکیه داده بر "رافت اسلامی وعدل علی" چنان فاجعهای برای مردمان این سرزمین به ارمغان آورده که شکنجه وزندان صدها انسان آزادی خواه در مقابل کشتارهای دسته جمعی زندانیان به امری عادی بدل گردید است.
زمانی که خیابانها به قتلگاه عمومی معترضان به حکومت تبدیل میشود! سربازان گمنام امام زمان! این اجامر واوباش تحت امر"فرمانده" این سفاک خودشیفته بی مسئولیت! بی مهابا به مردمان شلیک میکنند! شانزده سال زندان برای این دو دانشجوی محجوب امری عادی وپیش پا افتاده است.
این ملت گرفتار غم نان است وگرفتار سفره خالی. گرفتار بازی خطرناک حکومتی که برای بقای خود از هیچ جنایتی روی گردان نیست. وقتی با سلاحهای سنگین بر روی مردم پناه گرفته در نیزارها شلیک میکنند. زمانی که هواپیمای مسافربری را در فضای شهر به موشک میبندند! دیگر چه جای سخنی برای دفاع از مظلومیت دو جوان وحکم بشدت ناعادلانه در حق آنها میتواند باشد!
ما در سقوطی آزاد بدرون سیاه چالهای هستیم که که خمینی دهانه آنرا در روز ورودش در بهشت زهرا گشود. مغاکی بس تاریک، بس عمیق که احزاب و گروهای سیاسی نام خط امام بر آن نهادند. دهانه آن را با تئوریهای مشعشع خود آذین بستند! کشمکش حکومتیان فاسد برای قبضه قدرت را نام نبرد "که برکه"نهادند. چشم برتحجر، عقب ماندگی و استبداد قرون وسطائی حاکم در وجود خمینی و حکومت ولائی او بستند! هرکس که اندک شکی در این بازی کثیف حکومتی کرد بعناوین مختلف انگ زده از دایره خود بیرون افکندند.
بر آزادی خواهان مهر لیبرال کوبیدند. اعدامهای سران حکومتی زمان شاه را امری لازم برای پالایش جامعه از سلطنت و سلطنت خواهی قلمداد کردند و خواهان تداوم اعدامها توسط فردی دیوانه و معلوم حال که خمینی در کنارش گرفته بود! شدند.
امروز ما محصول همان خشت اولی هستیم که روز نخست توسط خمینی و اکثریت جریانهای سیاسی و مردم نا آگاه وآرزومند بهشت ادعائی خمینی نهاده شد.
جریانهای سیاسی که هنوز قادر نیستند بتمامی از اشتباهات خود انتقاد کرده و با نگاهی منصفانه به نیم قرن حکومت پهلوی و عمل کرد آن چه مثبت و چه منفی نگاه کنند وراه آینده را با نتیجه گیری منصفانه و تلاش برای امر وحدت در مبارزه با رژیم هموار سازند.
بدبختی ما جریانهای سیاسی گرفتار شدن در دنیای خاکستری تئوریهای عاریتی و نیم بندی هستیم که با خود خواهی و توهم تئوریسین بود در آنها ورود میکنیم، حکم صادر مینمائیم! اما قادر بدیدن درخت شاداب زنذگی در سیمای جوانان و نسلی که خوشبختانه مثل ما گرفتار در باورهای خشگ نیستند نمیباشیم!
ما هنوز بعد چهل سال قادر به باز خوانی و نگاه دقیق به راه رفته خویش و تبعات حاصل از دگم اندیشی تاریخی، سنتی و شرطی شده خویش نیستیم.
هنوز بعد چهل سال قادر بیک هم زبانی و هم گامی مشترک بدون آما واگر در مبارزه برای آزادی و کنار نهادن این حکومت فاسد نیستیم. هنوز سرگرم باد د ادن خرمنهای کاه شده سابق و پاشانیدن خش وخاشاک آن در چشم کسانی هستیم که مانند ما فکر نمیکنند.
در این میان گرفتن شانزه سال حکم زندان رقمی نیست! گمشده در لابلای فجایع عظیمی که روزانه اتفاق میافتذ. ما در گیر پیدا کردن راهی برای خنثی کردن فکری هستیم که آرزوی برگشت به دوران قبل از انقلاب را دارد. فکری خطرناک تر از تداوم حکومت اسلامی! شانزده سال که قابلی ندارد.
ابوالفضل محققی
مرحوم دعائی از جنم دیگری است، محمد جعفری
ما زنده میمانیم، مهستی شاهرخی