Wednesday, Aug 20, 2025

صفحه نخست » رشد هشداردهنده طلاق خاکستری در ایران

graydivorce.jpgافزایش شدید موارد طلاق در میان زوج‌های +۶۰ سال

درباره طلاق خاکستری چه می‌دانیم؟

براساس گزارش رسانه‌های رسمی در ایران از سال ۱۳۹۸ تاکنون، طلاق در میان زوج‌های بالاتر از ۶۰ سال شش برابر بیشتر از گروه سنی ۵۱ تا ۶۰ سال بوده است

مریم دهکردی - ایران وایر

روزنامه «خراسان» در گزارشی تایید کرده است که «بیشترین نوع درخواست جدایی، طلاق توافقی با ۵۵درصد و سپس طلاق به درخواست زنان، با ۳۴درصد بوده است.»

«طلاق خاکستری» یا طلاق در سنین کهنسالی که پدیده‌ای کمتر شناخته شده در ایران است چیست و چه عواملی بر آن تاثیر دارند؟

«شما دیگر چرا؟»، این اولین سوالی بود که «زهرا» وقتی اعلام می‌کرد از همسرش جدا شده، باید پاسخ می‎‌داد: «واقعا برای مردم عجیب بود. من در ۱۷سالگی با همسرم ازدواج کردم. او ۲۲ساله بود. هر دو بعد از ازدواج به جنوب ایران رفتیم چون برای همسرم آنجا کار بود. حاصل این زندگی نه‌چندان شاد سه فرزند است که دوتایشان ازدواج کرده‌اند و یکی از آن‌ها از دنیا رفته است.»

زهرا حالا ۵۵ساله و همسرش در آستانه ۶۱سالگی است. جدایی‌شان بی‌سروصدا و با توافق طرفین انجام شده: «زندگی‌مان توام با احترام بود، اما در تمام این سال‌ها هیچ‌کدام‌مان خوشنود نبودیم. من عاشق درس خواندن بودم، اما خانواده‌ای سنتی داشتم. پدرم معتقد بود دختر وقتی عادت ماهانه شد باید برود خانه شوهر. از ۱۵سالگی هم خواستگار پشت خواستگار. در نهایت مجبور شدم ۱۷سالگی در‌حالی‌که یک سال مانده بود به دیپلم، ازدواج کنم. خیلی زود بچه‌دار شدم و بعد از آن آرزوهایم را به‌خاطر بچه‌ها خاک کردم. حالا هرکدام سر زندگی خودشان هستند. هیچ انگیزه‌ای برای ادامه ندارم.»

سید «مسعود» و «مریم»، زوج دیگری هستند که هر دو پس از ۶۰سالگی از هم جدا شده‌اند. سید مسعود به «ایران‌وایر» می‌گوید: «ما یک دختر و یک پسر داریم که هنوز هم از طلاق ما خبر ندارند. خانه‌مان دو طبقه دارد که ما تصمیم گرفتیم بعد از جدایی، هرکدام در یکی از طبقات باشیم. توضیح دادنش برای همه سخت است، حتی برای بچه‌هایمان؛ ولی انگار بعد از رفتن بچه‌ها، عمر زندگی ما با هم تمام شد.»

👈مطالب بیشتر در سایت ایران وایر

او می‌گوید سهم خودش در این طلاق بیشتر از همسرش است: «من وقتی جوان‌تر بودم، خیلی همسرم را تنها گذاشتم، همه‌اش هم برای کار نبود. احساس می‌کردم همین که شکم همسر و فرزندانم سیر است کارم را درست انجام دادم، ولی وقتی بچه‌ها رفتند و تنها شدیم، وقتی دیگر دوست و رفقا هم نبودند، برای وقت گذراندن با همسرم دیر شده بود و او میلی به ادامه زندگی با من نداشت.»

تجربه سندرم آشیانه خالی

«سندروم آشیانه خالی»، بخشی از اندوه و غم و از دست دادن است که والدین بعد از ترک کردن آخرین یا تنها فرزندشان از خانه، آن را تجربه می‌کنند.

«مهرسا میرقاسمی»، روان‌شناس بالینی و زوج‌درمانگر به ایران‌وایر می‌گوید: «ترک فرزندان، باعث تغییر نقش والدین به‌عنوان مراقب و سرپرست می‌شود و این، احساس از دست دادن و خلا در زندگی زوج سالمند را به‌شدت افزایش می‌دهد. از طرف دیگر‌، والدین احساس می‌کنند که ارتباط نزدیک با فرزندانشان کم شده است و این می‌تواند باعث احساس تنهایی شود. چیز دیگری که ترک فرزند در زندگی زوج سالمند تغییر می‌دهد، عوض شدن روال زندگی است. زوج سالمند یک‌باره به خودشان می‌آیند و می‌بینند همه‌چیز در زندگی‌شان تغییر کرده و نمی‌توانند با تغییر بزرگ کنار بیایند. من مواردی را دیده‌ام که بعد از این تجربه، حتی مثلا دچار وسواس شده‌اند. یعنی جای خالی کارهایی که انجام می‌شد را با تمیزکاری افراطی پر کردند که خودش اختلال روحی به حساب می‌آید.»

«کوروش محمدی»، رییس انجمن آسیب‌شناسی اجتماعی ایران، طلاق زوج‌های سالمند را محصول «تحولات عمیق‌ در بنیان خانواده» می‌داند؛ تحولاتی در ابعاد اجتماعی، فرهنگی و روانی.

«بهار»، زن جوان ۳۰ساله‌ای است که مادرش در آستانه ۶۰سالگی از پدرش جدا شده است: «برخلاف اغلب خانواده‌ها من اولین کسی بودم که از تصمیم مادرم برای جدایی مطلع شدم و خیلی هم از او حمایت کردم. پدرم خشونت‌گر بود. من از ۱۹سالگی مستقل شدم درست از وقتی دانشگاه قبول شدم، هرطور شده بود کار کردم. چند سال توی خوابگاه بودم و بعد هم خانه مشترک با هم‌خانه تا بالاخره در ۲۹سالگی توانستم خانه خودم را هرچند دور از تهران داشته باشم. از همان روزها هم دلم می‌خواست دست مادرم را بگیرم و از آن خانه که همه می‌ترسیدند در آن تکان بخورند و موجب بیدار شدن هیولای خشم پدرم شوند، ببرم. حالا آن زمان رسیده است و من هم تمام‌قد کنار مادرم هستم.»

بهار می‌گوید حق مادرش است سال‌های باقی‌مانده عمرش را «خوشحال» زندگی کند: «من خیلی می‌شنوم که می‌گویند طلاق عادی شده برای همین سالمندها هم خجالت نمی‌کشند. این خیلی حرف غیرمنصفانه‌ای است. کسی نمی‌داند چه در این زندگی‌ها گذشته. خوشحالم که آگاهی به‌قدری بالا رفته که آدم‌ها آن نگاه با لباس سفید رفتی با کفن برگرد را دفن کردند و زندگی شاد را در هر سن‌وسالی حق خودشان می‌دانند.»

با‌این‌همه مشکلات اقتصادی که در سال‌های اخیر فراگیرتر شده هم، در ارزیابی‌های کارشناسان از جمله دلایل افزایش نرخ طلاق در ایران، به‌ویژه در میان سالمندان عنوان می‌شود..

خبرگزاری «ایرنا» به نقل از رییس «دبیرخانه شورای ملی سالمندان ایران» در گزارشی نوشته است که «بیش از ۶۱درصد سالمندان کشور زیر خط فقر نسبی قرار دارند. از آن‌سو، هزینه‌های سلامت و مراقبت در سالمندی بالا می‌رود. بسیاری از سالمندان توان تامین سبد معیشتی خانوار را ندارند. وقتی دخل‌وخرج با هم نمی‌خواند، خیلی چیزها به هم می‌ریزد.»

«حسام‌الدین علامه» اعلام کرده که این وضعیت منجر به مشکلات معیشتی برای سالمندان و خانواده‌هایشان شده و همین امر موجب عمیق‌تر شدن اختلافاتی است که شاید اگر تعادل دخل‌وخرج بالا برقرار بود، می‌شد برایش راه‌حل پیدا کرد. او با اشاره به اینکه «۴۰درصد سالمندان در کلان‌شهرها مستاجر هستند» گفته «کاهش درآمد و ناتوانی در اشتغال مجدد، تامین اجاره‌بها را برای این گروه بسیار دشوار کرده است و این فشارها، آرام‌آرام خودش را در روابط خانوادگی نشان می‌دهد.»

کاهش تاب‌آوری روانی در جامعه

جامعه ایران در بحران‌های متعدد اجتماعی، سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و آموزشی احاطه شده است. مردم در روند روزانه زندگی هنوز یک بحران را مدیریت نکرده، به دل بحران دیگری می‌افتند. «سلامت روان» هم به‌طور کلی به‌عنوان یک اصل مهم در زندگی مردم جایگاهی ندارد، چرا که اولویت شهروندان تامین نیازهای ضروری زندگی همچون خوراک، پوشاک و مسکن است. در این شرایط، اقشار آسیب‌پذیر یعنی کودکان، افراد دارای معلولیت، زنان و سالمندان، بیشتر در خطر فروپاشی روانی هستند.

«مهرسا میرقاسمی»، روان‌شناس بالینی، دوره سالمندی را فقط «افزایش سن» نمی‌داند: «سن که بالا می‌رود، مهارت‌های ارتباطی و دایره تعامل آدم‌ها کم می‌‌شود، نوسانات خلقی افزایش پیدا می‌کند، حتی آدم‌ها دچار فراموشی و افت حافظه می‌شوند. اگر سالمندها به حال خود رها شوند و برای این اتفاق‌ها فکری نشود، زندگی و رابطه زناشویی را هم تحت‌تاثیر قرار می‌دهد.»

آمارها چه می‌گویند؟

روزنامه «شرق» در گزارشی، به افزایش آمار طلاق در میان سالمندان پرداخته و با استناد به آمارهای رسمی سازمان ثبت‌ احوال در سال‌های پایانی دهه ۱۳۹۰ نوشته که طلاق در سنین بالا، به‌ویژه در میان افراد بالای ۶۰ سال، روندی افزایشی داشته است.

براساس این آمارها، سال ۱۳۹۵ بیش از ۶ هزار و ۸۰۰ مرد بالای ۶۰ سال و دو هزار زن بالای ۶۰ سال طلاق گرفتند. آنچه در سال ۱۳۹۷ رخ داده نیز کمابیش شبیه است. شش هزار و ۳۰۰ مرد و هزار و ۹۵۰ زن سالمند به زندگی مشترک خود پایان دادند و در بیش از ۱۶۰۰ مورد از طلاق‌ها، هر دو طرف بالای ۶۰ سال سن داشته‌اند.

این روند در سال ۱۳۹۸ نیز ادامه داشته است، اما مراکز معتبر و رسمی در ایران از سال ۱۴۰۰ به بعد، آمار دقیق و روشنی از این رویداد منتشر نکرده‌اند.



Copyright© 1998 - 2025 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie Policy