Thursday, Jul 28, 2022

صفحه نخست » جامعه شناس داخل کشور: هر چقدر که از انقلاب می‌گذرد، شکاف میان حاکمیت و مردم عمیق‌تر می‌شود

28-3.jpgبه گزارش سایت دیده بان ایران؛ برخوردهای گشت ارشاد تحت عنوان مبارزه با بی حجابی و بدحجابی در حالی که مشکلات سیاسی، زیست محیطی، رکود اقتصادی، معیشتی و گرانی روز افزون شده این سوال رادر ذهن شهروندان ایجاد کرده که چرا دولت باید مسئله پوشش و حجاب زنان را اولویت قرار دهد؟!

سعید معید فر جامعه شناس و استاد دانشگاه در این باره به دیده بان ایران می گوید:« ما در ایران با مجموعه دولت، سیاست گذاران و سیستم تصمیم گیری به شدت ناکارآمد مواجه‌ایم که با رفتارهای نادرست مردم را به ۲ بخش عمده تقسیم کرده است. بخش اول گروهی هستند که سیستم آنها را به منافع خاص آلوده شده و به‌همین دلیل حامیان وضع موجود‌ هستند. با این توضیح که به لحاظ کمیت روز به‌روز کمتر می‌شوند. از طرف دیگر طیف گسترده مردم هستند که عملاً به خود واگذاشته‌ شده‌ و رها شده‌اند و منافع‌شان کمتر و مشکلات‌شان بیشتر می‌شود و سیستم در تصمیم‌گیری‌هایش شرایط این گروه را لحاظ نمی‌کند»

پرداختن به دلایل افزایش انشقاق میان طیف های مختلف جامعه در مقوله حجاب، افزایش مشکلات اجتماعی و اقتصادی مشروح گفت و گوی سایت دیده بان ایران با سعیدمعیدفر جامعه شناس و استاد دانشگاه است؛ مشروح گفت و گو را در ذیل بخوانید:

سعید معیدفر جامعه شناس درباره دلایل بروز و ظهور اعتراض در بخشی از جامعه نسبت به مشکلات اقتصادی و اجتماعی گفت: قطعاً هر اعتراضی‌که در جامعه بروز و ظهور پیدا می‌کند، امری مسبوق به‌سابقه است. یعنی اینطور نیست که به‌یکباره اتفاقی به‌شکل تصادفی بیفتند. در واقع این تحرکات ریشه در شرایط اقتصادی‌ـاجتماعی جامعه دارد. اگر بخواهیم به این موضوع نگاهی عمیق‌تر داشته باشیم٬ رفتارهای اعتراضی جامعه ایران نسبت به تصمیم گیری ها و معروفی الگو ها در سال‌های گذشته به شکل‌هایی چون اعتصابات سندیکایی صنوف در زمینه‌های مختلف به کرات مشاهده شده است. همچنین باید گفت؛ اعتراض هم به شکل مدنی و هم در قالب شورشی وجود دارد که این هم ناشی از گسستی است که به‌صورت پیوسته میان حاکمیت و مردم اتفاق افتاده است.

این جامعه شناس خاطر نشان کرد: در واقع هر چقدر که از انقلاب اسلامی گذشته است٬ شکاف میان حاکمیت و مردم بیشتر شده و تعداد کسانی که در مخالفت با وضعیت موجود قرار گرفته‌اند هر روز افزون شده است. یعنی در شرایطی قرار داریم که با حاکمیتی به شدت ناکارآمد مواجه‌ایم که با رفتارهای نادرست برخی دولتمردان، مردم را به ۲ بخش عمده تقسیم کرده است بخش اول گروهی هستند که سیستم آنها را به منافع خاص آلوده کرده است که به‌همین دلیل حامیان وضع موجود‌ و حاکمیت هستند با این توضیح که به لحاظ کمیت روز به‌روز کمتر می‌شوند. از طرف دیگر طیف گسترده مردم هستند که عملاً به خود واگذاشته‌ شده‌ و رها شده‌اند و منافع‌شان کمتر و مشکلات‌شان بیشتر می‌شود و سیستم در تصمیم‌گیری‌هایش شرایط این گروه را لحاظ نمی‌کند بنابراین! شرایط اقتصادی و اجتماعی‌شان روز به‌روز ضعیف‌تر می‌شود.

معید فر در ادامه به رویکردهای بخشی از تصمیم سازان با جامعه ایران اشاره و به انتقاد از این رویکرد تقسیم مردم به «خودی» و «غیر خودی» پرداخت و به دیده بان ایران گفت: بخشیی از جامعه ایران در این شرایط دشوار هیچ نماینده‌ای در نهادها و ارگان‌های حاکمیتی ندارند. پس مشکلات‌شان و گرفتاری‌شان برای سیستم بی‌اهمیت است و همه برنامه‌یزی و تصمیم‌سازی‌ها فقط در راستای یک ایدئولوژی حاکمیت در منطقه و همچنین حفظ منافع اقلیتی است که موافق وضع موجود هستند٬ انجام می‌گیرد. از طرفی در گذشته مردم با توجه به ناکارآمدی حاکمیت‌های پیشین داشتند، مردم توانسته بودند برای خودشان زمینه‌هایی را برای حل مسایل فراهم کنند اما امروز گروه تمامیت خواه تلاش کرده اند حتی بسترهای موجودی را که مردم بر اساس آنها می‌توانستنند مشکلات‌شان را حل یا کم کنند، مسدود و مخدوش کرده است. به‌طوریکه تنها زمینه فراهم برای کسانی است که می‌خواهند به‌صورت فردی مسایل و مشکلات‌شان را حل کنند بنابراین هر نوع امکان مداخله جمعی برای برداشتن مانع‌ها عملاً از بین رفته است. . یعنی تمام کسانی که بنا داشتند با همکاری مدنی مسایل آسیب‌دیدگان را برطرف کنند٬ حذف شده و از چرخه تصمیم‌گیری و مداخله در امور مردم کنار گذاشته شدند. پس باید گفت مردم کاملاً بی‌پناه هستند و مشکلات‌شان بر زمین مانده است تا نابرابری عظیم در شرایط موافقان وضع موجود با عموم مردم را شاهد باشیم که چنین حالتی می‌تواند زمینه‌های بروز اعترضات جمعی در کشور باشد؛ نیاز هست در شرایط موجود تصمیم سازان چاره ای دیگر پیدا کرده و فضا را برای حضور همه افراد جامعه در تصمیم گیری ها باز کنند.

معیشت٬ دغدغه قشر حاشیه‌نشین

ای جامعه شناس با اشاره به زمینه های بروز اعتراض‌های اجتماعی و معیشتی گفت: تجمع‌هایی که در دی ۹۶ و آبان ۹۸ اتفاق افتاد٬‌ حرکت‌هایی در راستای مشکلات معیشتی مردم بود که بدون هیچ نوع برنامه‌ریزی به‌صورت انفجاری خودش را بروز داد. طبیعی است عمدتاً کانون این اعتراضات شهرهای کوچک و همچنین حاشیه شهرهای بزرگ که از محرومیت شدیدی رنج می‌برند٬ باشد. در حالیکه اعتراض معلمان٬ کارمندان و بازنشستگان در کلان‌شهرها اتفاق افتاد و البته ترجیح‌شان این بود تا کار به خیابان نکشد تا متهم به خسارت به کسب و کار مردم نشوند.

این استاد دانشگاه خاطر نشان کرد: به‌عبارتی می‌توان اعتراضات را اینطور تقسیم‌بندی کنیم که یک گروه تحت‌تاثیر طبقه متوسط به شکل مدنی برگزار می‌شود و دسته دیگر که جان‌به‌لب می‌شوند و به‌لحاظ نابرابری شرایط سختی را تجربه می‌کنند و به‌همین دلیل اعتراض‌شان را به شکل خیابانی و به‌هم زدن نظم عمومی صورت می‌گیرد که معولاً با برخورد نیروهای نظامی و انتظامی مواجه می‌شوند. به‌نظر می‌رسد هم طبقه متوسط و هم طبقات محروم و حاشیه‌نشین در وضعیت سخت تری زندگی می کنند.

این جامعه شناس در ادامه به دیده بان ایران گفت: در واقع هر ۲ طبقه حالتی استیصال دارند و از هر جهت زمینه برای نارضایتی و اعتراضات گسترده وجود دارد. نکته این است که ناهمزمانی اعتراض‌ها است. مثلاً وقتی مناطق محروم دست به اعتراض می‌زنند٬ طبقات متوسط همراهی نمی‌کنند. همچنین زمانی که طبقه متوسط بلند شده است٬ محرومین در موقعیتی نیستند که به آنها بپیوندند. بنابراین ما در ایران با «ناهمزمانی اعتراض‌ها» روبرو هستیم.

ریشه سیاسی اعتراض‌های اقتصادی

این جامعه شناس به تحلیل اعتراضات اجتماعی در ایران پرداخت و به دیده بان ایران گفت: اگر اعتراض‌ها را بخواهیم تحلیل کنیم٬ می‌بینیم با انگیزه اقتصادی شروع شده‌اند که ناشی از ناکارآمدی نظام سیاسی برای تاًمین حداقل‌های معیشتی است. چرا که حاکمیت مردم را به خودی و غیرخودی تقسیم کرده که همه امکانات و موقعیت‌های خاص در اختیار خودی‌ها قرار می‌گیرد. بنابراین شرایط اقتصادی و حتی شرایط محیط‌زیستی کشور از شرایط اولیه هم محروم است و شرایط برای همه حاد شده است. اما باید گفت٬‌ اعتراض با انگیزه اقتصای شروع می‌شود٬ اما مردم وقتی به ریشه و زمینه مشکلات پی می‌برند٬ می‌توانند تاًثیر سیاسی و تصمیم‌های حاکمیت را ببینند. پس می‌توان گفت٬ ناکارآمدی‌ها دلیل سیاسی دارد. با این توضیح که مسایل سیاسی پیش از این صرفاً به اعتراضات طبقه متوسط ربط داده می‌شد. اما چون مشکلات معیشتی ناشی از سوءتدبیر نظام سیاسی است٬‌ طبعاً اعتراض‌های قشر پایین هم سیاسی شده و به سمت حاکمیت معطوف می‌شود.

تاًثیر عوامل داخلی در اعتراضات

معید فر در پاسخ به این سوال که ریشه اعتراضات در داخل است یا خارج به دیده بان ایران گفت: باید گفت حتی اگر کسانی از خارج از کشور خواسته باشند در این رفتارها دخیل باشند‌٬ باید دید چه زمینه‌های اقتصادی٬ سیاسی و اجتماعی در داخل کشور وجود دارد که به خارج‌نشینان امکان مداخله می‌دهد؟‌ بنابراین تمرکز صرف به اینکه اعتراض‌ها نتیجه فعالیت داخلی‌ها یا خارجی‌ها است، نمی‌تواند منطقی باشد. چون اگر زمینه‌های بروز اعتراض قانونی مردم در داخل وجود داشته باشد٬ خارجی‌ها به‌هیچ وجه نمی‌توانند شرایط را برای بروز تحرکات اعتراضی فراهم کنند و بتوانند از مردم به‌مثابه ابزار برای تخریب حکومت بهره ببرند. این شرایط مخصوصاً درباره ایران که مردمش پتانسیل جنبش دارند٬ صدق می‌کند.

جای خالی از احزاب در اعتراضات

این جامعه شناس در پاسخ به این پرسش که اعتراض‌هایی که در سال‌های اخیر روی داده‌اند٬ اعتراضاتی هستند که شخصیت‌ها و منتقدین و احزاب هیچ‌گونه نقشی در آنها نقش نداشته اند به دیده بان ایران گفت: اساساً از سال ۹۶ به این سمت شاهد خلاء‌ نخبگان در حرکت‌های اعتراضی عمومی بودیم که این شاید ناشی از ناامیدی افکار عمومی نسبت به شخصیت‌های سیاسی و احزاب باشد یا اینکه همانطور که اشاره شد٬‌ حاکمیت همه آنهایی را که می‌توانند کنشگری تواًم با نتیجه را داشته باشد٬ سرکوب و حاشیه‌نشین کرده است تا نقش‌شان تقریبا «هیچ» باشد. چون رابطه مردم با رهبران و چهره‌های تاًثیرگذار سیاسی کاملاً قطع شده است.

سهم سیاست‌خارجی در فضای اقتصادی

معید فر در پاسخ به این پرسش که آیا میان در اعتراضات و تصمیم گیری ها در سیاست‌خارجی رابطه‌ای وجود دارد گفت: باید گفت٬ مشخصاً مساله برجام بدون تردید در ظهور و بروز مشکلات معیشتی و حتی محیط‌زیستی سهمی بسیار مهم دارد. البته این را نمی‌توانیم مستقل از موقعیت یک گروه در حاکمیت در نظر بگیریم. به‌هرحال با توجه به یک ایدئولوژی خاص در حاکمیت و نوع پیروان خاصی آن و همچنین باتوجه به گروه‌های منفعت‌طلب عظیمی که ایجاد کرده است و نابرابری چشم‌گیری که بین خودی‌ها و غیرخودی‌ها شکل داده٬‌ می‌توان گفت حتی در مسایل بین‌المللی هم نقش دارد.

به‌عنوان مثال به‌محض اینکه کشور می‌آید از طریق کسانی که نظام‌بین‌الملل را به خوبی می‌شناسند٬ مشکل‌اش را حل کند٬ بلافاصله گروه‌های تمامیت‌خواه که منافع خودشان را در خطر می‌بینند با مداخله‌گری مجال را برای حل مسایل ببن‌المللی٬ منطقه‌ای و حتی برجام می‌سوزانند. با این توضیح که این هم نشانه‌ای بارز از ناکارآمدی نظام سیاسی است که قدرت مدیریت کشور را چه در عرصه داخلی و چه در مواجهه به جامعه‌جهانی از دست داده است.



Copyright© 1998 - 2024 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie Policy