حمله با چاقو در ایران؛ قاتل ۶ افغانی و ۴ ایرانی را کشت

حوادث رکنا: خانواده قربانیان ایرانی قتل عام در رفسنجان جزئیات جنایت هولناک را شرح می دهند.

به گزارش اختصاصی خبرنگار رکنا، روز گذشته جوان تبعه افغان در بخش بهرمان نوق شهرستان رفسنجان ، واقع در استان کرمان؛ دست به قتل 10 نفر زد که از این تعداد 4 نفر ایرانی بودند.متهم به قتل عام سپس به سمت شهرستان انار همین استان متواری شد و در حالی که اقدام به خودزنی کرده بود شناسایی و دستگیر شد.

متهم که با وارد کردن ضربات چاقو به گردن و شکم خود زخمی شده بود، راهی بیمارستان شد.گفته شده که ضربات ناشی از خودزنی های این فرد عمیق نبوده و در حال حاضر تحت بازجویی قضایی قرار دارد تا مشخص شود انگیزه او از قتل عام 10 نفر چه بوده است.این در حالی است که ایمان شهسواری دادستان عمومی و انقلاب رفسنجان اظهار داشته که قاتل تحت تاثیر توهم مخدر شیشه دست به جنایت زده است.

در همین حال، سراغ خانواده های ایرانی که در این جنایت عزادار شدند می رویم و دقایقی پای درددل آنها می نشینیم.

تبعه افغان در رفسنجان قربانیان خود را غافلگیر می کرد

نام یکی از قربانیان ایرانی این حادثه حمید شمس الدینی است که 45 سال بیشتر نداشت.دختر خواهر او در گفتگو با خبرنگار رکنا می گوید:«درگیری قاتل با چند افغان دیگر از خانه یکی از دوستانش شروع شده بود.بعد از اینکه در آن خانه چند نفر را به قتل رسانده بود، راه افتاده بود و در صحراهای اطراف شهرستان، چشمش به هر کسی افتاده بود صدایشان می کرد و می گفت ببینید در سر من چیزی هست.بعد که افراد به او نزدیک می شدند با چاقو به آنها حمله می کرد.»

این فرد در ادامه می گوید:«زمین دایی من در مهرآباد است و با زمین قربانیان دیگر فاصله زیادی دارد.قاتل با خونسردی مسافت را طی می کرده و قربانیان را از پا در می آورده است.یکی از دوستان دایی من که در لحظه حادثه سر زمین حضور داشت گفت که با دایی من و دو رفیق دیگرشان منتظر بودند که جایی بروند.یکدفعه یکی از دوستانش دیده بود که در فاصله نه چندان زیاد از زمین ،تراکتوری محکم به دیوار برخورد کرد.او متوجه نشده بود که قاتل با چه ترفندی دایی من را صدا زده بود اما وقتی به تراکتور رسید، دیده بود که قاتل یک افغان را با دست زیر بغلش نگهداشته و در حال ضربه زدن به اوست.در همان حال جسد غرق در خون دایی من هم روی زمین افتاده بود.قاتل به محض اینکه چشمش به دوست دایی افتاده بود فریاد زده و گفته بود اگر جلو بیایی تو را می کشم.»

خواهرزاده مقتول در آخر گفت:«قاتل کارگر زمین های کشاورزی بود.هیچ وقت پیش نیامده بود در نزاعی شرکت کند.اما از برخی امدادگران اورژانس شنیده ایم که قاتل ضربه های کاری را به نقاط کشنده بدن قربانیان وارد کرده بود.»

حمید شمس الدینی

***

قتل پدر و پسر اهل بهرمان توسط قاتل بی رحم

احمد و مهدی عسگری، پدر و پسری بودند که سر زمین کشاورزی خود مورد اصابت ضربات مهلک بی رحمانه این قاتل به نام صمد خان قرار گرفتند و جان خود را از دست دادند.مجید عسگری پسرعموی احمد 60 ساله در توضیح این حادثه به خبرنگار رکنا می گوید:«درگیری صمد با چند افغان از اتاق آن چند نفر شروع شده و هنوز نمی دانیم که این نزاع به چه علت صورت گرفته بود.اما به خاطر زمین و آب نبود چون این افراد در شهرستان ما زمینی ندارند که بر سر آن اختلافی رخ دهد. بعد این جوان از آن محل خارج شده و سراغ ایرانی هایی که سر زمین هایشان مشغول کار بودند رفته بود.بدون هیچ کدورت قبلی و هیچ نزاعی سراغ پسرعموی 60 ساله من و پسر 30 ساله اش به نام مهدی هم رفت و آنها را مورد اصابت ضربات چاقو قرار داد.»

مجید عسگری در ادامه می گوید:«پسرعموی من فرد بسیار آرام و خداشناسی بود.او هیچ خصومت و کدورتی با هیچ کسی نداشت.چند سالی بود که صمد را کم و بیش می شناختیم.می دانستیم که او کارگر باغ ها و زمین های کشاورزی است اما هیچ وقت رفتار خشنی از او ندیده بودیم.»

مهدی و احمد عسگری

***

قتل پدر 7 دختر به دست تبعه افغان در رفسنجان

یکی دیگر از افرادی که در این حادثه جان خود را از دست داده، مرد میانسالی به نام رضا پرخو است.او صاحب 7 دختر و یک پسر است و روز گذشته در حالی که سر زمین کشت پسته خود مشغول کار بود ناگهان مورد حمله ضربات چاقو از سوی تبعه افغان قرار گرفت و جان خود را از دست داد.

داماد رضا پرخو در گفتگو با خبرنگار رکنا می گوید:«حدود ساعت دو نیم ظهر دیروز بود که پدر همسرم برای کاری بیرون از خانه رفت.کمی بعد با تنها پسرش تماس گرفته و گفته بود سر زمین کشت پسته اش،یک تبعه افغان از پشت سر به او حمله کرده و با چاقو به او ضربه زده بود.خیلی سریع او را به بیمارستان رسانده بودند و تا یک ساعت هم زنده بود.در آن یک ساعت نفسش به سختی بالا می آمد و در نهایت به دلیل شدت خونریزی جان خود را از دست داد.»

او در ادامه افزود:«قاتل را می شناختیم اما فقط نام او را می دانستیم و پدرهمسرم می دانست که او کارگر زمین های کشاورزی افراد است.هیچ مشکل و خصومتی با او نداشت و نمی دانم چرا بی دلیل از پشت سر به پدرزنم حمله کرده بود.در این چند سال که او را دیده ایم، رفتار غیرمتعارفی از او سراغ نداشتیم.اگر سابقه مشکل ساز شدن داشت قطعا کسی به او کار نمی داد.»

رضا پیرخو